eitaa logo
کانال ســـرבار בلها
1.2هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
11.2هزار ویدیو
87 فایل
کانال سردار دلها با تاسی از الگوی حاج قاسم سلیمانی تمام همت را درمعرفی آن شهیدوالامقام بکار می بندد تا مکتب آن شهید را به نسل جامعه معرفی نماید. قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
779.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادآوری معجزه و عنایت حضرت زهرا سلام الله علیه در جنگ سی و سه روزه و برگشتن ورق به نفع حزب الله لبنان. برای رفع بلایای روزگار و دفع فتنه های امروز دشمنان دست به دامن حضرت مادر هستیم. 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
📸 تصویری قدیمی از شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ | اشعار و سروده "مرگ بر آمریکا" 🔹 توسط حاج 💠 وعده ما، صبح روز 22 بهمن ✊✊ در راهپیمایی میلیونی بمناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی✌️✌️✌️ ا🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 ✌️ 🇮🇷 🇮🇷
بااینکه‌سنش‌کم‌بودولی‌خیلی‌زود شدحافظِ‌ حاج‌قاسم‌سلیمانـی‌. شد جهاد در رکاب‌حاج‌قاسم‌ اورابه‌لحاظ‌معنوی‌در؛عالی‌ترین‌مرتبه‌قرارداد! بااینکه‌تازه‌داماد بودوهمسرش‌انتظارِ رفتن‌به‌خانه‌یِ‌بخت‌رامی‌کشید؛ترجیح‌داد به‌جایِ‌رختِ‌دامادی،درکنارحاج‌قاسم‌راه‌ آسمان‌راانتخاب‌کند((:! -شهیدوحیدزمانی‌نیا
🔰 دیدم به چشم خویشتن که جانم می‌رود🌹 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
فرازی از : همسرم از تو می‌خواهم در نبود من صبوری کنی و از مادر سادات حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) استمداد کنی، عفت پیشه کنی و به فرزندمان بیاموزی، که در محشر سرافکنده و خجل ظاهر نشوی. از پدر و مادر بزرگوارم که مرا تربیت نموده و در این راه قرار داده‌اند تشکر می‌کنم و از آن‌ها خواستار صبر و شکیبایی هستم. خداوندا من بنده گنه‌کار توأم مرا ببخش و بیامرز. دوست داشتم در زمان حیاتم یکبار با همسر و دخترم خدمت رهبر عزیزم برسم امّا نشد. ولی الآن از خدا می‌خواهم که بعد از شهادتم رهبر بزرگوارم دست نوازشی بر سر دخترم بکشد و رهبرم اجازه بدهند خانواده‌ام ایشان را ملاقات نمایند. 🌹شهادت : ۲۱ خرداد ۹٦ حماء سوریه مصادف با ۱٦ ماه مبارڪ ‌رمضان ... 🌴
۲۱خردادماه ، ( ) گرامی باد.🥀 🍁ولادت: ۶۵/۹/۲۶ 🌹شهادت: ۹۶/۳/۲۱ 🕊محل شهادت: سوریه، حماه، اثریا 🍁نحوه شهادت: اصابت گلوله مستقیم به سر ... 🌴
سرِ پُستم بودم و خسته آمدم که بخوابم. نصفه‌های شب بود. وارد اتاق که شدم، دیدم نشسته و تا مرا دید رفت زیر پتو. در دلم گفتم: "باز این پسره شوخی‌ش گرفت." حرفی نزدم و رفتم داخل کیسه خوابم و کلاهش را به سرم کشیدم؛ ولی زیر چشمی نگاه می‌کردم ببینم سیدرضا چکار می‌کند. لحظاتی که گذشت، دیدم سرش را از زیر پتو در آورده و نگاهی به من و اطراف انداخت. بلند شد و ایستاد به نماز. بی‌سر و صدا نگاهش می‌کردم. خواند و خواند تا به نماز وتر رسید. دست چپش بالا رفت و با دست راستش تسبیح به دست گرفت. دلم نمی‌آمد بخوابم و این صحنه‌ی بی نظیر را از دست بدهم. حال خوشی داشت. بارها به من گفته‌بود: "کمیل! هرکس به هرجایی رسید، با نماز شب رسید. نماز شب رو برای خدا بخون تا خدا دستت رو بگیره." شهدا همیشه نگاهی😔 ‍‌