8. استفاده از داستان های اخلاقی، دانستنی ها و نکته های آموزنده و علمی
گاه متناسب با موضوع، داستان یا نکته ای خواندنی از زندگی اهل بیت و علمای ربّانی با عنوان «بیاموزیم»، همچنین حکمت و چرایی برخی از احکام یا نکته های آموزنده اخلاقی، نیز یاد سپاری هایی برای پیشگیری از وسوسه در احکام آمده که به تشویق و راهنمایی خواننده می پردازد.
9. ارائه قانون کلّی
در موردی که حکم فقهی را میتوان به گونة قاعده ای کلی بیان کرد، مسأله را با عنوان «قانون کلی» در کادر آورده ایم تا خواننده در موارد مشابه بتواند به آن مراجعه کند.
10. تصاویر و نقاشی های آموزشی
از نوآوری ها و جاذبه های قابل توجه در این طرح، بهره وری از تصاویر و نقاشی های آموزشی دقیق و کارشناسی شده در کنار متن است.
11. طرّاحی شایسته
امروزه توجّه به جذّابیت های بصری و هنری در کنار متن و گزاره های کتاب، از نکات بسیار مهم در آموزش، به ویژه ایجاد انگیزه برای مطالعه به شمار میرود؛ از این رو «مؤسسة اطلس تاریخ شیعه» با بهره گیری از افراد خلاّق، استفاده از جاذبه ها و طرحهای هنری را در دستور کار، از جمله کتاب حاضر قرار داده است.
12. پیوندها
به کار گیری پیوندها و ارجاعات مناسب که مخاطب می تواند برای دیگر پرسش های خود در موضوع مورد نظر، به سایر بخش های این مجموعه مراجعه کند.
13. چکیده
خلاصه ای از مطالب هر بخش در جمله هایی کوتاه و روان، نیز خلاصه ای از فتاوای مورد اتفاق همه مراجع ارائه شده است.
14. اصطلاح نامه احکام
در پایان هر جلد، فصلی جداگانه در شرح کوتاهِ اصطلاحات فقهی آمده است که در این کتاب شرح تعدادی از آنها را مشاهده خواهید کرد.
هدایت شده از کتاب نو+جوان
📚کتاب ماموریت در قصر
🔸داستانی درباره عشق و اعتماد به #امام_کاظم (علیه السلام) و عنایت امام به دوستانش و #دستگیری در #سختیها.
🔹#ماموریت_در_قصر، روایت دوره پایانی زندگی #علی_بن_یقطین است، زمانهای که او در دستگاه حکومتیِ #بنی_عباس نفوذ دارد و سعی می کند در عین پردهپوشی و تقیه، ارتباط بین خودش و امام و شیعیان را حفظ کند و بتواند نسبت به انجام وظایف خود در راستای حمایت از شیعیان و شبکه وکالت اقدام کند.
📖 داستان از جایی شروع میشود که فردی به نام #حارث به وفاداری علی ابن یقطین به حکومت عباسی شک میکند و توطئهای میچیند تا دست او را برملا کند اما با عنایت امام این نقشه نقش بر آب میشود.
✂️در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
یکی از ماموران حارث از دور مراقب ورود و خروج افراد به خانه علی بی یقطین است. چند نفری به صورت انفرادی وارد خانه شده و دو سه نفری از آنجا خارج میشوند. مامور متوجه عبور زنی از جلوی خانه میشود، با هوس نگاهی به زن کرده و اطرافش را نیز نگاه میکند. او را تا سر کوچه دنبال میکند. او را تا سر کوچه دنبال میکند؛ ولی وقتی به یاد ماموریت خود میافتد، باز میگردد. زن نیز از کوچه خارج شده و به سمتی میرود.
🔺مناسب گروه سنی نوجوان(۱۰تا۱۵ سال)
✍نویسنده: سعید محمدی
📖تعداد صفحات: ۱۹۶صفحه
▪️ناشر: جمکران
💰قیمت: ۵۵.۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۴۹.۵۰۰تومان
.........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/189436?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab
📚رمان من خواب دیده ام
📙رمان «#من_خواب_دیده_ام» اولین رمان تاریخی است که محور اصلی بحث خود را به #جریان_واقفیه یا همان فرقه ممطوره اختصاص داده و علل و انگیزههای این فرقه را با بیانی داستانی و زبانی شیوا به رشته تحریر درآوردهاست.
🔰در منابع همچون الغیبة و اختیار معرفة الرجال طوسی، علل الشرایع شیخ صدوق، الارشاد شیخ مفید، اعلام الوری طبرسی و … به دلایل و #عوامل_انحراف_واقفیه اشاره شده است.
🔻 این منابع مهمترین عامل انحراف را انباشتِ ثروت نزد #وکلای_امام_کاظم علیهالسلام میدانند که بعد از شهادت حضرت، ادعای قائمیت را مطرح کردند و برای اینکه بتوانند اموال را نزد خودشان حفظ کنند، از #بیعت با #امام_رضا علیهالسلام سر باز زدند.
🔻 از طرفی، عامل اصلی انحراف سران واقفیه، نفهمیدن یا بد فهمیدن احادیث و روایات ائمه علیهمالسلام نبود، بلکه سران واقفیه با این ترفند به جذب و به عبارتی درست تر، به #منحرف کردن #شیعیان پرداختند؛ به این معنا که افرادی همچون زیاد بن مروان قندی به خاطر سو برداشت از احادیث شریف منحرف نشدند، بلکه انگیزه آنها همان حفظ اموال بود، اما با شبهاتی که ایجاد میکردند و به #احادیث_مشکوک استناد میکردند، میتوانستند مردم را با خود همراه کنند.
✍نویسنده: فاطمه الیاسی
📖تعداد صفحات: ۳۱۲صفحه
▪️ناشر: نشر بین الملل
💰قیمت: ۶۱،۵۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۵۵.۰۰۰تومان
.........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام 👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/3241139?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا 👇
👤@Milad_m25
🆔@sn_shop
📚رمان من خواب دیده ام
📗ما در این اثر با تحقیق و مقاله علمی یا کتاب تاریخی مواجه نیستیم، بلکه رمانی پیش رویمان است که مانند بسیاری از رمانهای تاریخی دیگر، عناصر داستان در آن گرد هم آمده اند و روایتی خلق کردهاند که ریشه در تاریخ و واقعیت دارد.
📕این اثر دارای دو شخصیتی است که برخورد چندانی با هم ندارند و بیش از یکی دو بار در تمام طول رمان با هم مواجه نمیشوند.
👈«#نسیبه» که در اصطلاح سیاسی و جاسوسی امروز با عنوان «پرستو» شناخته میشود، زنی است زیبا و آموزشدیده که برای به انجام رساندن مأموریتی، مجبور میشود خانه و زندگی و کودک نوپایش را رها کند و راهی کوفه شود. اتفاقاتی که زیر پوست شهر در جریان است، از چشمان تیزبین نسیبه دور نمیماند، اما تیزبینی برای برنده شدن در بازی سیاست کافی نیست.
👈«#حیان» نقطه مقابل «نسیبه» است. داستان نسیبه با سفر آغاز میشود و داستان حیان با سفر پایان میپذیرد. او که خود در گذشته از قماش اراذل بود و چشمش را در این راه از دست داده بود، حال برای دیدن یک دستنوشته از امامِ زمانش حتی حاضر است جان خود را فدا کند.
▪️ارتباط باما👇
@Milad_m25
✂️در قسمتی از کتاب من خواب دیده ام میخوانیم:
«صورت مرد ژولیده، رنگ میبازد. چشم از لبهای حیان که با حرص و عصبانیت روی هم کوبیده میشوند، میگیرد و میگوید:
وقف؟! مضحکتر و درعینحال غمبارتر از این واژه در تاریخ نمیتوان یافت! در شکستهای جبهه حق، همیشه رد پای کسانی پیدا میشود که میگویند ما وقوف میکنیم. اینها از یک تبارند؛ اگرچه در هر دوره در لباسی ظاهر میشوند. دست علی (ع) را در دست پیامبر (ص) دیدند؛ اما بعد از او گفتند علی (ع) جوان است و فلان صاحب لحیه، پس وقوف میکنیم. در صفین هم پایشان لرزید و ایستادند. وقتی دیدند با ایستادن هم کاری پیش نمیرود، شمشیر زیر گلوی حجت خدا گذاشتند که بگو سردارت برگردد! حسین، جا به جا (در هرجا) برایشان سخن راند که دین جدم را به انحراف کشاندهاند و در آستانه نابودی قرار دادهاند؛ اما تبار وقوف باز هم ایستادند. امام صادق (ع)، پیرمرد تنوری را نشان داد و فرمود: اگر چند نفر مثل او داشتم که جز به فرمان من حرکت نمیکردند و بیاجازه از حرکت بازنمیایستادند، قیام میکردم. اینها هرروز با رنگی از پردۀ دنیا فریفته میشوند؛ روزی میگویند شبهه داریم؛ روزی میگویند عِده و عُده نداریم؛ روزی میگویند عیالواریم و خرج داریم؛ روزی هم دلیل، پشت دلیل میچینند که ما به امامت و وصایت علیبنموسی (ع) یقین نداریم؛ اما خوب که در چشمشان نگاه میکنی، برق درهم و دینار را میبینی! جانم فدای لبتشنه کربلا که فرمود: این جماعت بنده دنیایند و دین، تنها لقلقه زبانشان است …».
@sn_shop