📚کتاب نجمه پلاره
👈زندگی نامه داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون شهید سید افتخار حسین
.
🍃برشی از کتاب
...اینجا گوشهای از بهشت است. پر از نعمت و سخاوت و مردمانی که رسم زندگی در این وادی مقدس را بلدند. اینجا پاراچنار است. تکه ای از سرزمین پاکستان که گاهی روزهایش بین برگه های تقویم گم میشود و زمانی حادثههایش بین موجهای خبری، پنهان. انگار این زمین،سهمی از جنتالحسین(ع) است؛ گاهی پر از مصیبت و خون؛ ولی همیشه شجاع و پرغرور...
✍نویسنده: زهرا آقازاده نژاد
📖تعداد صفحات: ۲۰۸ صفحه
▪️ناشر: شهید کاظمی
💰قیمت: ۲۵۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۲۱،۲۵۰تومان
.........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/213125?ref=830y
📲سفارش و خرید از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
مرجع تهیه کتاب های خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
📚کتاب زنده باد کربلا
زندگی نامه داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون، شهید ثاقب حیدر(کربلا) از شهدای پاکستانی
✂️گزیده ای از کتاب:
گوشی همراهش را بیرون کشید. صفحه پیام را باز کرد و با آخرین رمقی که در وجودش مانده بود، شروع به تایپ کرد:
-دنبال من نگردید و مرا مبادله نکنید...
✍نویسنده:طاهره آقا زاده
📖تعداد صفحات: ۲۹۵ صفحه
▪️ناشر: شهید کاظمی
💰قیمت: ۳۲،۰۰۰تومان
.........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/391078?ref=830y
📲سفارش و خرید از طریق ایتا👇
@Milad_m25
توضیحات کامل👇👇
فروشگاه کتاب جان
📚کتاب زنده باد کربلا زندگی نامه داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون، شهید ثاقب حیدر(کربلا) از شهدای
📖 معرفی کتاب زنده باد کربلا👆
✔️ زندگی نامه داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون، شهید ثاقب حیدر(کربلا)
💯 شهید ثاقبحیدر با نام جهادی «کربلا»، در روستای بورکی منطقه پاراچنار پاکستان به دنیا آمد. محیط مذهبی پاراچنار و فرهنگ شیعی مردم منطقه به ویژه خانواده ثاقب، از همان کودکی در جان و روح او رسوخ کرد و با تمام شور و شیطنتهای بیپایانی که داشت، پابهپای پدرش در هیئتها و فعالیتهای دینی و مذهبی شرکت میکرد.
🔘 با شروع جنگهای داخلی پاکستان و حملة وهابیت به منطقة شیعهنشین پاراچنار، ثاقبِ سیزده ساله اسلحه به دست گرفت و برای دفاع از مردم بیپناه و مظلوم به پا خاست. مخالفت خانواده به خاطر سن کم، تأثیری در ارادة او نداشت و گاه با پدر در یک جبهه میجنگید. ثاقب در این جنگها بارها مجروح شد و از همان زمان شجاعت و شهامت بینظیر او زبانزد همه بود.
📍با فروکش کردن جنگهای داخلی و رفع خطر وهابیت، پدر و عموها ثاقب را به دبی نزد عموی دیگرش فرستادند تا از جنگ و خطر دور شود. او در دبی صاحب یک تویوتا و بعد یک اتوبوس شد و شروع به کار کرد. اما زندگی مرفه و درآمد بالای ثاقب، هیچگاه او را از فکر دشمن و حفظ اسلام ناب دور نکرد.
🔺 در دبی بود که خبر حملة تکفیریها به سوریه و قتل و غارت وحشیانة آنها را شنید. از همانجا در اولین فرصت و بیخبر، خود را به اعزام رساند و جزو مدافعین حرم پا به سوریه گذاشت. تجربة جنگی و شجاعت و اعتقاد راسخ او، خیلی زود توجه فرماندهان را جلب کرد و در عملیاتها و شناساییهای خطیر نقشآفرینی نمود.
🔸 کربلا حدود یک سال در سوریه در مقابل تکفیریها ایستاد و با شهامت جنگید و سرانجام زمانیکه منتظر تولد اولین فرزندش بود، هنگامی که همراه شهید محمد جنتی، فرمانده لشکر
🔹 زینبیون برای شناسایی یکی از مناطق مهم عملیاتی رفته بود، به کمین تکفیریها برخورد کردند و پس از نبردی نابرابر، غریبانه به شهادت رسیدند.
🔰گزیده ای از متن کتاب👇
... چقدر دلش این لحظه را خواسته بود. تنهایی و گمنامی، در سرزمینی غریب و جانی که در راه عقیده اش به یگانه معبودش تقدیم می کرد؛ آن گونه که مولایش حسین علیه السلام
کربلا گوشی همراهش را بیرون کشید. صفحه پیام را باز کرد و با آخرین رمقی که در وجودش مانده بود، شروع به تایپ کرد:
-دنبال من نگردید و مرا مبادله نکنید...
@sn_shop
📔 کتاب آرام جان
👌با امضا و دست خط مادر شهید به یادگار داشته باشید؛
🔰 #فروش_ویژه کتاب آرام جان
📚 درباره کتاب:
[داستان زندگی شهید حریم امنیت محمد حسین حدادیان به روایت مادر]
محمد حسین متولد 1374 و دانشجوی علوم سیاسی، بسیجی مخلص و پیرو خط ولایت و رهبری به طوری که به نقل از پدر بزرگوارش جز خط رهبری را قبول نداشت و در مسجد به مردم خدمت می کرد.
در آشوب های محدوده خیابان پاسداران که در سال 1396توسط دراویش و با انگیزه ایجاد ناامنی صورت پذیرفت. محمد حسین با عنوان بسیجی ویژه داوطلبانه برای مقابله با اشرار رفت که او را ابتدا به وسیله اسلحه شکاری مجروح و سپس توسط یک اتومبیل زیر گرفته شد و به شهادت رساندند.
✍نویسنده: محمدعلی جعفری
▪️ناشر: انتشارات شهید کاظمی
📖تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه
🔹 قیمت پشت جلد: ۲۵۰۰۰ تومان
🔸 قیمت باتخفیف: ۲۱،۲۵۰ تومان
......................................
🛍خرید آنلاین از طریق سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/264844?ref=830y
📲 سفارش و خرید از طریق ایتا👇
@Milad_m25
@sn_shop
امام علی(ع)فرمودند: خداوند بندگاني دارد كه نعمت هاي خاصي را به آنها بخشيده تا بندگان ديگر از آن بهره گيرند
به همين دليل مادامي كه از نعمت ها به ديگران مي بخشند
خدا آن را در دستشان نگه مي دارد
اما هنگامي كه آن نعمت ها را از ديگران دريغ داشتند
از آن ها مي گيرد و آن را به گروه ديگر مي دهد ( كه اين شكرانه را انجام مي دهند)
📚حكمت ٤٢٥ نهج البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که قبل از شهادت با مزارش عکس گرفت
@sn_shop
📚کتاب توشه سفیران اربعین : بایسته های سفر اربعین برای جوانان و دانشجویان + آموزش لهجه عربی
👈#زائر_اربیعن همچون کاروان اسرا باید سفیر #پیام_عاشورا و اسلام ناب باشد:
👌بایسته های #سفر_اربعین برای جوانان و دانشجویان
🔺 این کتاب تلاش دارد به مخاطبان خود آنچه برای حضور در سفر اربعین نیاز دارند را آموزش دهد.
🔹گفتنی است،در قالب 40 درس برای ایجاد آمادگیهای «#معرفتی»، «#گرایشی»، «#بصیرتی» و «#مهارتی» در مخاطبان ارائه شده است.
🔸توشه سفیران اربعین با مراقبه ها و محاسبه هایش شما را در #سلوک_فردی، و با آموزش مهارت های ارتباطی نظیر آموزش لهجه عربی و سخنان معرفتی امام خمینی رحمة الله عليه و رهبر معظم انقلاب شما را در #سلوک_اجتماعی و ارتباط بین ابنای اما اسلامی کمک می کند و توشه ای مناسب برای اربعین شماست.
✍نویسنده: جمعی از نویسندگان
📖تعداد صفحات: ۳۲۰ صفحه
▪️ناشر: نشر سدید
💰قیمت: ۲۰،۰۰۰تومان
..............................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام 👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/2553813?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا 👇
@Milad_m25
@sn_shop
📚کتاب تنها گریه کن
🔹تنها گریه کن ؛ روایت زندگی #اشرف_سادات_منتظری ، #مادر_شهیدمحمد_معماریان است ، که به تازگی از سوی انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است.
🔺این اثر کوشیده تصویری کوتاه و مختصر از یک عمر زندگی و #ولایت_پذیری و #فرمان_برداری زنی را نمایش دهد که در تاریخ انقلاب رشد کرد و اثرگذار شد.
✍نویسنده: اکرم اسلامی
📖تعداد صفحات: ۲۶۳ صفحه
▪️ناشر: حماسه یاران
💰قیمت: ۴۵،۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۴۰،۵۰۰تومان
..........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/2554082?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
@sn_shop
فروشگاه کتاب جان
📚کتاب تنها گریه کن 🔹تنها گریه کن ؛ روایت زندگی #اشرف_سادات_منتظری ، #مادر_شهیدمحمد_معماریان است ، ک
✂️برشی از کتاب تنها گریه کن :
مچ دست هایش را گرفتم ،
قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقب عقب میرفتم ،
به زحمت می کشیدمش سمت خودم .
پاهایش تکان میخورد و ردّ خون می ماند روی زمین.
نگاهش از خاطرم دور نمی شود.
مات شده بود.
زدم توی صورتش و فریاد کشیدم :
« نفس بکش!»
ولی بی جان تر از این حرف ها بود.
محکم تر زدم شاید له هوش بیاید؛
فایده نداشت.
دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره ی زن بیرون آوردم،
به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛
ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛
بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد!
@sn_shop
هدایت شده از فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
📚کتاب پل جغاتو
▪️ داستانی از #روز_های_جنگ ویژه نوجوانان
🔹داستان در شهر میاندوآب میگذرد و درباره حمید و حوادثی است که در جریان جنگ برای او و دوستانش رخ میدهد. حمید به همراه دوستش، سردار در تلاش است تا از زیر آتش گلولهها عبور کند و به خانواده عمویش برسد درحالی که برای مادر و برادرش که آنسوی پل جغاتو هستند نگران است.
🔆 گروه سنی: نوجوانان
✍نویسنده: مجید محبوبی
📖تعداد صفحات: ۸۴ صفحه
▪️ناشر: به نشر
💰قیمت: ۸،۵۰۰تومان
....................................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/1781633?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
🌷#هفته_دفاع_مقدس🌷
@koodad_shop
هدایت شده از فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
✂️بخشی از کتاب پل جغاتو
مادر خروسخوان صبح بیدار میشود، نمازش را میخواند، صبحانهام را میگذارد بالای سرم. نمیدانم کی از بیرون آمدهام داخل و این وسط روی فرش خوابیدهام. میلم نمیکشد چیزی بخورم. اشتهایم کور شده است. هنوز دلشوره دارم. مادر نشسته ور دلم. نصیحتم میکند:
- پسرم، یه موقع طرفای پل نریا! شنیدی که حبیب چی میگفت. دور و بر پل خطرناکه، سرتو بنداز پایین، کارتو بکن. عصری هم سوار ماشین شو و زود برگرد خونه!
میخواهم بگویم: «زنعمو و سارا را هم با خودم میآورم!»؛ ولی میدانم مادرم جواب میدهد: «لازمنکرده تو بری دنبالشون! اگه بخوان، خودشون مییان. تازه دیدی که دیروز زنگ زدم، خونه نبودن. شاید رفتن خونهٔ برادرش! تو فقط حواست به خودت باشه!»
از دست مادر دلخور میشوم. حرصم میگیرد. انگار یادش رفته است که این کار را هم از صدقهٔ سر زنعمو دارم. اگر فتاحخان آشنای او نبود، هیچوقت به من کار نمیداد.
«از دست مادر!» میدانم اگر بهخاطر آن چندرغاز پول نبود، عمراً راضی نمیشد من بروم شهر کار کنم. گاهی شک میکنم که مادر مرا بیشتر دوست دارد یا پول را! فقط بهخاطر پول است که با اینهمه دلشوره، به رفتن و کارکردن من رضایت داده است. شک ندارم که مادر، هم خدا را میخواهد و هم خرما را.
صدای بوق ماشین که بلند میشود، فوری لحاف را کنار میزنم. از جا بلند میشوم. در حیاط میدوم و خودم را خوابآلود به پشت در میرسانم. صدای خندههای عمو و سارا را پشت در میشنوم. زنعمو غُر میزند.
- آخه خیلی واجبه این وقت صبح؟
لت درِ چوبی را عقب میکشم. قابِ در پر میشود از لبخند: سارا، عمو و زنعمو.
سردم است. صبحها، هوای سرد شهریورماه آزاردهنده است.
صدای تقتقِ در بلند میشود. از فردا باید بروم توی اتاق بخوابم. چند لقمه نان و مربای هویج، دهانم میگذارم و بلند میشوم. مطمئنم الان سردار پشت در کشیک میدهد. فوری لباسها و کفشهایم را میپوشم و لباسهای کارم را برمیدارم و «یا علی مدد».
آفتاب از بالای کوهها و درختها، خودش را بهطرف آسمان میکشد. هنوز نسیم خنکی در جریان است. با سردار قدم تند میکنیم کنار جاده، زیر درخت بید. بچههای دیگر نیز یواشیواش از راه میرسند. تا مینیبوس برسد، همه جمع میشویم زیر درخت بید. همه دربارهٔ دیشب حرف میزنند. اسکندر میگوید: «میگن ضدانقلاب میخواد میاندوآب رو بگیره!»
احد دستش را در هوا تکان میدهد و میگوید: «غلط میکنه، نمیتونه، جرئتشو نداره!»
@koodak_shop