eitaa logo
فروشگاه کتاب جان
5.2هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
431 ویدیو
62 فایل
🔷️مرکز توزیع کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📚پاتوقی برای دیدن، خواندن و خریدن کتاب های خوب وابسته به مرکز کتاب جان/ فروش فقط به صورت غیر حضوری ارتباط با مدیر: @milad_m25
مشاهده در ایتا
دانلود
فروشگاه کتاب جان
📚کتاب عاشقان ایستاده می میرند ▪️روایت داستانی رزمندۀ شیردل لشکر زینبیون، #شهید_سید_محمد_خوشبو (عدیل
🔺گزیدۀ متن رفتم پیش مغیث و رایحه، گفتم: «شما از این ماجرای مصدوم شدن عموعلی خبر دارید؟» رایحه گفت: «آره، شده.» مغیث گفت: «اره تو سوریه تیر خورده.» با تعجب وصف‌ناشدنی و با کمی نگرانی و دل‌شوره گفتم: «الان وقت شوخی نیست!» از نگرانی و دلشوره حالم بد شد، ولی به خودم روحیه می‌دادم. مغیث اصرار کرد حرفش را باور کنم. اشک توی چشمانم جمع شد ولی گفتم چیزی نیست، حتماً زود خوب می‌شه، آره. همان موقع صدای در شنیدم. شوهرعمه تو آمد. همه داشتند گریه می‌کردند. صدای هق‌هق بلند شد. بعد یکهو صدای شوهرعمه بلند شد و داد زد: «علی شهید شده.» و بعد صدای گریه‌اش بلند شد. شوکه شدم. رنگ صورتم سفید شد. دلهره گرفتم. پاهایم شل شد. هزار تا سؤال ریخت تو سرم، یعنی چی؟! شهید؟! کجا؟! چطوری؟! دارید شوخی می‌کنید؟! قلبم داشت می‌ایستاد. احساس کردم باید به گوشه‌ای بروم. اشک‌هایم همین‌طور می‌ریخت. بچه‌ها به هم ریختند. مجتبی یک جور، مغیث یک جور، رایحه یک جور. عمار هم پیش مامان بود. چند هفته گذشت و ما برای وداع رفتیم. آن روز یک روز استثنایی برای من بود. @sn_shop