eitaa logo
فروشگاه کتاب جان
5.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
398 ویدیو
61 فایل
🔷️مرکز توزیع کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📚پاتوقی برای دیدن، خواندن و خریدن کتاب های خوب وابسته به مرکز کتاب جان/ فروش فقط به صورت غیر حضوری ارتباط با مدیر: @milad_m25
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️‏براي سخنراني به دانشگاه دعوتش كرده بودند. از راه رسيد و با صلوات جمعيت پشت تريبون رفت و بعد از بسم الله با لحني خسته و آرام گفت: من ساعتي پيش دخترم را از دست داده ام ولي چون به شما قول داده بودم هر طور بود خودم را به اين جلسه رساندم! اکنون دخترم در حياط منزل است و خانواده منتظر اجازه و حضور من براي تغسيل و تكفين هستند، اگر اجازه بدهيد مرخص مي شوم و اگر دستور بدهيد مي مانم و سخنراني مي كنم! بيست و يكمين سالگرد درگذشت استاد فرزانه و انديشمند بزرگ مرحوم علامه محمدتقي جعفري تبريزي @sn_shop
۱۱ آذر ۱۳۹۸
📸حشمت الله طبرزدی بسیجی دیروز و معاند امروز، اولین دانشجوی بسیجی واضع لفظ امام خامنه‌ای و مبلغ مرجعیت رهبری در نشریه پیام دانشجو مورخ ۷۳/۹/۵؛ جهت مطالعه بیشتر به بازگشت از نیمه راه ص۲۵۷ الی ۲۶۴ مراجعه کنید! خرید کتاب بازگشت از نیمه راه👇👇
۱۱ آذر ۱۳۹۸
📕 کتاب بازگشت از نیمه راه 🔹 جریان شناسی مخالفت ها با نظام و رهبری جمهوری اسلامی ایران 📖 مروری بر اسناد، اسرار و ناگفته های جاماندگان قافله انقلاب 🔺کتاب «بازگشت از نیمه راه» جریان شناسی چهره هایی است که از مسیر انقلاب بازگشته اند افرادی نظیر: محمد خاتمی٬ میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی٬ یوسف صانعی٬ حسینعلی منتظری٬ عبدالکریم سروش، عطاءالله مهاجرانی، اکبر گنجی، بهزاد نبوی و ده ها نفر دیگر. 274 صفحه| 35000 تومان قیمت با تخفیف: 32000 تومان خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/162040?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @Milad_m25 مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
۱۱ آذر ۱۳۹۸
کتاب «250 بازی 5 دقیقه ای با بچه ها در خانه و مهد و مدرسه» شامل بازی های حرکتی، مهارتی و بازی هایی برای بهبود تعاون و همکاری بین کودکان است که اوقات فراغت کودکان را پر کرده و قدرت یادگیری آن ها را بالا می برد. در بخشی از پیشگفتار این کتاب می خوانیم: «بازی های پنج دقیقه ای را بدون اینکه به مقدمات طولانی، وسایل پرهزینه و یا توضیحات خسته کننده نیازی باشد، می توان انجام داد. در بازی های این مجموعه همان قدر که اشتیاق ذاتی کودکان به جنب و جوش در نظر گرفته می شود، به نیاز آن ها برای داشتن فرصت هایی که بتوانند با آرامش فکر کنند هم توجه دارد ولی از همه مهم تر اینکه بچه ها بازی دسته جمعی را دوست دارند و از انجام آن ها لذت می برند...» نویسنده در این کتاب با توجه به این که بچه های هم سن و سال، در روند رشد خود تفاوت های زیادی را نشان می دهند، رعایت رده بندی سنی را الزامی نمی داند. 320 صفحه| 25000 تومان خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/187198?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 کتاب کودک و نوجوان👇 @koodak_shop
۱۱ آذر ۱۳۹۸
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود. نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی) مترجم: وحید خضاب از نردبان که پایین آمد سرم داشت گیج می‌رفت. هیچ وقت به ذهنم نرسیده بود که آنها، تمام مدت سلاح‌ها را اینجا و در خانۀ ما انبار کرده بودند. حساب کرده بودم که یاسین آنها را به همان محل امنی می‌بَرَد که خودش و امین در آن زندگی می‌کنند. شک داشتم که حتی حکیم هم از موضوع خبر داشته باشد. چون او هم به اندازۀ من به مادرمان علاقه داشت و خیال نمی‌کنم حاضر بود مادر خودش را در معرض چنین خطری قرار دهد. نمی‌توانستم باور کنم که حالا خود من عملا مادرم را در معرض چنین خطری قرار داده بودم. هرچه می‌گذشت برایم بیشتر و بیشتر مشخص می‌شد که طارق، کمال، امین و یاسین بازی بسیار خطرناکی را شروع کرده‌اند. دلم می‌خواست از این خانه بیرونشان کنم. روند جریانات داشت شتاب بیشتری می‌گرفت. یاسین حالا سلاح‌های بزرگ‌تر و تعداد بیشتری می‌خواست. جوان‌های بیشتری هم در سمیر اعزام به جبهه‌های مختلف به خانۀ ما می‌آمدند. غالبا هم ماشین‌هایشان را با سلاح‌هایی که زیر شیروانی انبار شده بود پر می‌کردند. ماشین‌های بیشتری هر روز می آمدند و می‌رفتند. با اینکه برادرم نبیل خیلی کمتر از من دربارۀ ماجراها خبر داشت ولی او هم احساس نگرانی کرده بود. یک روز که بقیه به مسجد رفته بودند نبیل آمد پیشم. بیش از من ناراحت بود. پرسید: «اینجا چه خبره ؟ فکر می‌کنی این کارها امنه ؟ اگر پلیس بریزه اینجا چی؟ همه‌مون رو می‌گیرن. مامان رو هم می‌گیرن.» گفت طرحی دارد. می‌خواست دستگاه فتوکپی را از طبقۀ بالا بیندازد پایین تا نابود شود و آنها هم بگذارند و بروند. نبیل هیکل خیلی بزرگی داشت و این زمینه را داشت که خیلی هم خشن باشد. ترسیدم کاری که می‌گوید را واقعا انجام دهد. گفتم: «خر نشو. اونا با این کارا نمی‌رن. این کار فقط عصبانی‌شون می‌کنه.» پرسید: «پس چی کار کنیم؟» مغزم داشت به سرعت کار می‌کرد. نبیل برادر کوچک من بود و این مسئولیت من بود که حواسم به او و مادرم باشد و از آنها مواظبت کنم. به او قول دادم و گفتم: «خودم حلش می‌کنم.» ............................ «روایتی از درون شبکه‌های تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
۱۲ آذر ۱۳۹۸
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود. نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی) مترجم: وحید خضاب اصلا خودم هم نمی‌دانستم چه کار می‌‌خواهم بکنم. نمی‌دانستم چطور باید طارق و بقیه را از خانه بیرون کنم. عصبانی بودم، حس می‌کردم در تله افتاده‌ام. حس می‌کردم باید به نحوی عصبانیتم را [سر آنها] خالی کنم‌. و اینچنین بود که دست به احمقانه‌ترین کار زندگی‌ام زدم. فردای آن روز که با نبیل صحبت کرده بودیم، موقعی که بقیه بلند شدند تا به مسجد بروند در تختم ماندم. الکی گفتم مریضم. بعد از آنکه رفتند از تختم پریدم پایین و رفتم سر چمدان طارق. داخل چمدانش یک گذرنامه بود با عکس زنی که تا آن موقع ندیده بودمش. و البته کلی پول، از ارزهای مختلف. به همۀ پول دست نزدم، فقط مقدار کمی برداشتم، 25 هزار فرانک. ته ذهنم فکر کرده بودم اگر چیزی از طارق بلند کنم، او خواهد فهمید که خانه دیگر امن نیست و آن وقت با امین و یاسین از اینجا خواهند رفت. اما از آن مهم‌تر می‌خواستم از او انتقام بگیرم. فکر می‌کردم او بقیه در مقابل من کاری از دستشان برنمی‌آید. برای خریدن سلاح به من احتیاج داشتند. جسورانه رفتار می‌کردم. کل آن شب را دور از خانه گذراندم. هزاران فرانک پول توی جیبم بود و خوشحال بودم که از آنها دور باشم. خوشگذرانی آن شب را با یک شام گران قیمت و طولانی در گرَند پلِیس شروع کردم و تا صبح فردا هم مشغول خوشگذرانی بود. فردا که داشتم به سمت خانه نزدیک می‌شدم دیدم نبیل بیرون خانه منتظرم ایستاده. گفت: «نرو داخل.» بعد بازویم را گرفت و شروع کردیم به راه رفتن در جهت مخالف خانه. نبیل ادامه داد: «می‌خوان تو رو بکُشن. فهمیدن که پول رو تو برداشتی. دارن دربارۀ این صحبت می‌کنن که چطوری بکشندت.» شوکه شدم: «منو بکُشن؟ می‌خوان منو واقعا بکُشن؟ اینا رو جلوی تو می‌گفتن؟» «بله معلومه. باید هم این کارو بکنن، از نظر اونا تو الان طاغوتی. دشمن مجاهدینی. باید تو رو بکشن، قانون همینه.» -حکیم هم همینطوری فکر می‌کنه؟ -معلومه. همه‌شون همینطوری فکر می‌کنن. فکرهای مختلف به سرعت به ذهنم می‌آمد. انتظار این یکی را نداشتم... ............................ «روایتی از درون شبکه‌های تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
۱۲ آذر ۱۳۹۸
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود. نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی) مترجم: وحید خضاب فکرهای مختلف به سرعت به ذهنم می‌آمد. انتظار این یکی را نداشتم. من چند ماه بود داشتم به آنها خدمت می‌کردم. پاکت‌هایشان را پر می‌کردم و برای سربازهایشان سلاح گیر می‌آوردم. حالا و فقط با برداشتن 25 هزار فرانک ناگهان تبدیل شده بودم به طاغوت؟ تبدیل شده بودم به دشمن مجاهدین؟ این، از قبل هم عصبانی‌ترم کرد. بیش از همه از دست حکیم عصبانی بودم که زیر سقف خانۀ مادرمان با این مسئله موافقت کرده است. این بار فورا فهمیدم چه کار باید بکنم. با همۀ وجودم حسش می‌کردم. زل زدم توی چشم‌های برادرم و گفتم: «نبیل، می‌خوام برام یه کاری بکنی.» به نشانه ی آمادگی سرش را تکان داد. «می‌خوام فردا کل روز تو خونه بمونی. اگه تا ظهر زنگ نزدم برو محوطۀ زیر شیروونی. آنجا دو تا کلاشینکوف هست و یک کیسۀ فشنگ که هنوز جا‌به‌جا نکردنش. فکر می‌کنم فعلا فقط همین‌ها باقی مونده باشه. اگر تماس نگرفتم همشون رو بریز داخل یه کیسه و بعد ببر بیرون، بنداز توی کانال آب [رودخونه]. فهمیدی؟» نبیل سراسیمه و وحشت‌زده به نظر می‌آمد. گفت: «آره فهمیدم ولی می‌خوای چی کار کنی؟» گفتم: «نمی‌تونم بگم. برات بهتره که ندونی.» آن شب را در خانه گذراندم. موقع شام هیچ کس حتی یک کلمه هم دربارۀ پول‌ها حرف نزد. سر ساعت همیشگی هم رفتم به رختخواب. اما درست تقریبا نتوانستم بخوابم. طارق و امین و یاسین هر سه در اتاق من خوابیده بودند و مطمئن نبودم بلایی سرم نیاورند. فردا صبح خیلی زود از خواب بلند شدم و از خانه زدم بیرون. تصمیم‌ام را گرفته بودم که به سفارتخانۀ فرانسه بروم. می‌دانستم پلیس بلژیک کمکی به من نخواهد کرد. از نظر آنها من یک تروریست بودم که جایم در زندان بود. اما فرانسوی‌ها توجه بیشتری به جماعت اسلامی مسلح داشتند چون می‌دانستند هدف این گروه هستند. دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه (DGSE) هم به سنگدلی و بی‌رحمی معروف بود . همین چند سال پیش کشتی «جنگجوی رنگین‌ کمان»، یک کشتی غیرنظامی، را نزدیک سواحل نیوزلند منفجر کرده بودند تا فرانسوی‌ها بتوانند به آزمایش اتمی‌شان در جنوب اقیانوس آرام ادامه دهند. با خودم فکر می‌کردم که این دستگاه دستش را به [بازداشت] کسی مثل من آلوده نخواهد کرد. البته طبیعتا به هیچ چیز نمی‌شد اطمینان داشت. ممکن بود دستگیر شوم و به زندان بیفتم. به همین دلیل بود که از نبیل خواستم سلاح‌ها را [در صورت عدم تماس من] به بیرون منزل منتقل کند. می‌خواستم اگر مأمورین به خانه‌مان ریختند چیزی پیدا نکنند. نمی‌خواستم در کنار بقیه برای مادرم و نبیل هم دردسر دست شود. ............................ «روایتی از درون شبکه‌های تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
۱۲ آذر ۱۳۹۸
امشب ۳ قسمت از داستان امنیتی کار شد👆
۱۲ آذر ۱۳۹۸
📖 کتاب از افغانستان تا لندنستان 💯 خاطرات جاسوس دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه در شبکه تکفیری اروپا در دهه 90 میلادی 🔹 شرح جذابی است از زندگی پرماجرای ابوامام، کسی که هم می‌خواست «مجاهد» باشد و هم می‌خواست با «تروریست‌ها» بجنگد 🔸 کسی که هم از دستگاه‌های اطلاعاتی غربی می‌ترسید، و هم برای نجات جان خود به آنها پناه برده بود. ۵۶۸ صفحه| ۴۵۰۰۰ تومان قیمت با ۱۰درصد تخفیف: ۴۲۰۰۰ تومان خرید آنلاین👇👇👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/98583?ref=830y خرید از طریق ایتا: @milad_m25 مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
۱۲ آذر ۱۳۹۸
📖 کتاب شرح نهج البلاغه رهبر انقلاب (دوره ۳ جلدی) 💯 رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از دهه ی چهل شمسی، به تدریس نهج البلاغه برای طلّاب، دانشجویان و عموم مردم پرداختند. 🔸 حاصل درسهای ایشان تا کنون در سه مجلّد جمع آوری شده است: 1) نبوّتها در نهج البلاغه 2) منشور حکومت علوی 3) راه روشن مدیران قیمت ۳ جلد: 79000 تومان قیمت با تخفیف: 72000 تومان خرید آنلاین👇👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/169236?ref=830y خرید از طریق ایتا👇👇 @milad_m25 مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
۱۲ آذر ۱۳۹۸
کتاب فریادرس " داستان‌هایی از کرامات امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) " کتاب پیش روی شما الطاف و عنایات آن حضرت است که با اذن خداوند متعال، شامل حال ارادتمندان آستان مقدس شان در جای جای عالم هستی شده است. این کتاب شامل هفت داستان به عناوین ذیل می باشد: 1- قرب غریب 2- قول مردانه 3- یار پنهان 4- اسماعیل غافل 5- عطر حضور 6- سفر نجات بخش 7- سلطان آسمان 86صفحه| 9000 تومان خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/187881?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 کتاب و محصولات فرهنگی👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
۱۳ آذر ۱۳۹۸