نقدی بر مصوبهٔ مدرسهٔ مسجدمحور
تطبیق اجباری و همسانسازی غلط، با ساختار موجود
#بخش_اول
«مسجدمدرسه»، یک سبک متفاوت و متمایز با آموزش و پرورش بود اما معمولا انگار ما حتی از کسانی که نظامات بروکراتیک را خلق کردند، به بروکراسی پایبندتریم! و تلاش میکنیم همه نظامات را در یک قالب بریزیم تا، بیشتر شبیه نظامات مدرن و دیوانسالار شوند!
همان بلایی که بر سر حوزههای علمیه آوردیم! میخواستند حوزهٔ علمیه به عنوان یک نظام آموزشی به رسمیت شناخته شود، با راهبری و اهرم فشار اشتباهِ نظام دیوانسالار و بروکراتیک آموزشی کشور، حوزههای علمیه را هم با نظامات مشهور به ویکتوریایی و اسکولاستیک تطبیق دادند و شد آنچه نباید میشد!
حالا در «مسجدمدرسهٔ مصوبِ مجلس و آموزش و پرورش»، اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که یا خواستند این جریان را عقیم کنند... یا اگر سو تدبیری نبوده در هر حال به خاطر سبک نگاه و مدیریت، این «تطبیق اجباری و همسانسازیِ غلط» رقم خورده!
با این تطبیق و همسانسازی، دغدغهٔ اولیه و ایدهٔ مرکزیی که «دلسوزانِ نسل آیندهساز کشور» را به تأسیس این مدارس هدایت کرده بود، از خاصیت افتاده و از دست رفت... .
مگر مساجد مختلف در قم تا مشهد و تهران، قصد تاسیس مدرسه غیرانتفاعی داشتند؟! اتفاقا میخواستند چیزی غیر از ساختار معیوب و با اشکالات بنیادی فعلی را شکل دهند.
ادامه دارد...
👈 مطالعه بخش دوم
🚩 سید ناصر میرمحمدیان