برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول (#قسمت_اول)
بابت مطالبی ک باید توی کلاس میگفتم بدجور توی فکر بودم😳😣
پشت در کلاس (بسم الله )گفتم ودر زدم
وارد شدم
هرکی هرکی بود
از صدای سوت بلبلی گرفته تا کوبیدن روی نیمکت و صوت جانسوز پس کله ای که مشخص بود برای خالی کردن دق و دلشان از آخوند ونظام، چنان کف دستشان را شلاق وار، روانهی پس گردن جلویی میکردند که برق از چشمانش میپرید ومرا دوتا میدید 😂😉☺️
تجربه اين جور کلاسها رازیاد داشتم😌
گاه با چند دقیقه سکوت می ایستادم ونگاهشان میکردم تا از هیجاناتشان بیفتد
صدایی گفت:چاکریم حاج آقا
کم کم تیر ارادات به سمتم پرتاب میشد
حاج آقا:مساَلهُ
حاج آقا:چرا آخوندها زیر بغل لباسشان سوراخ است
حاج آقا:جایزه هم میدهید
حاج آقا:چرا همه چیز را گران کردید
حاج آقا:عمامه شما چند متر است
حاج آقا:.......
آقای نادری(مدیر مدرسه )گفته بود اینها گروه اخراجی ها هستند که من درجوابش گفتم بنده هم جومونگ هستم
😂😂
به هر حال، اوضاع قاراشمیش را سر ۵دقیقه جمع کردم.......
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی
ادامه دارد....
#مدرسه_مجازی_حفظ_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول (#قسمت_دوم)
فضا به گونه ای شده بود که باید وارد مرحله ی بعدی عملیات می شدم، رفتم سمت میز معلم، زیپ کیفم را کشیدم و لب تاب را بیرون آوردم. دکمه ی پاور را زدم و در فاصله ی بالا آمدن ویندوز، سیم ویدئو پروژکتور را وصل کردم. در همين اثنا، باز کمی پارازیت انداختن شروع شد؛ آرش ! پردهها را بکش، حاج آقا میخواهد برایمان فیلم مارمولک بگذارد. حاج آقا! فيلم خفن ندارید؟ بابا دهانت را ببند، می خواهی حاج آقا آمارمان را بدهد آقای نادری؟ هوس گونی کردی؟
پرده ها را کشیدند که مصادف شد با بالا آمدن اولین صفحه و اسلاید پاورپویینت که تصویر امام خمینی شه روی پله هواپیما بود و بالای آن، جمله ی «انقلاب ما انفجار نور بود) به چشم می خورد. یکی از ردیف وسط گفت: عجب ضد حالی، ما را بگو فکر کردیم حاج آقا میخواهد به ما فیلم نشان بدهد
فضای کمی تاریک کلاس، بعضی ها را برای نگه پرانی، راحت تر کرده بود: انقلاب کیلو چند؟ حاج آقا! انقلاب، مردم را از گرانی، منفجر کرده. حاج آقا! اصلا برای چه آخوندها انقلاب کردند؟ چقدر به شما پول می دهند تا از انقلاب دفاع کنید؟
نم نمک موج رادیو فردا و حرف هایی از جنس آمد نیوز و ایران اینترنشنال، خودی نشان می داد. البته تعداد آنهایی که این حرف ها را طوطی وار در فضای کلاس رها می کردند، خیلی کم بود؛ سه یا چهار نفر. یک عده هم آتش بیار معرکه بودند. بعضی ها هم در این وضعیت، برای اینکه اوضاع به ظاهر نافرم و بدجور کلاس را کنترل کنند، گاهی نقش سوت قطار ا را بازی می کردند
و صدای «هيس شان، پرده گوش آدم را می لرزاند........
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی»
ادامه دارد....
#مدرسه_مجازی_حفظ_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
مدرسه سبحان
برش هایی از کتاب #دکل 🔔زنگ اول (#قسمت_دوم) فضا به گونه ای شده بود که باید وارد مرحله ی بعدی عملیات
برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول (#قسمت_سوم)
برگشتم سمت پرده ویدئو پروژکتور،
سمت راست،
یک قسمت از تخته کلاس پیدا بود
ماژیک را برداشتم
و با حوصله و سر صبر نوشتم
«بسم الله الرحمن الرحیم»
از اول بای بسم الله طبق روال همیشگی در دلم به امام عصر متوسل شدم
✓و از حضرت خواستم آنچه را رضایت دارد بر زبان جاری کند
و بهترین دعاهای خود را شامل حال این بچه ها نماید
به میم رحیم که رسیدن به ذهنم جرقه زد
برگشتم سمت بچه ها و بادی به گلو انداخت و با صدای بلند و شمرده شمرده گفتم:« بسم الله الرحمن الرحیم»
#مدرسه_مجازی_حفظ_سبحان
این صدا نگاه ها را متوجه من کرد
سکوت غیرقابلپیشبینی بر کلاس حاکم شد
بهترین موقع برای استفاده حداکثری از این فضای زودگذر بود
سه سوته با همان صدای رسا و محکم و با گره ابروها گفتم
آقای عزیز ببین چه می گویم
آنهایی که مثل من به انقلاب
#آخوندها انتقاد دارند خیلی سریع از جایشان بلند شوند*
بچه ها که انتظار شنیدن چنین حرفی را از من نداشتن گوشش را تیز کردند میشد از چشمان بهت زده شان فهمید که هنوز پیام به مغزشان نرسیده یا اگر رسیده چنان محکم اصابت کرده که به سیستم مغزش آسیب ناجوری زده.
تصمیم گرفتم یک بار دیگر آن پیام را مخابره کنم
این سری برای اینکه بعضیها از خواب بیدار شوند
دست هایم را محکم به هم کوبیدم نمیدانستم اینقد صدا می دهد طفلک بچه های ردیف اول از صدای دستانم جاخوردند!
گفتم: آقا مگر نشنیدید گفتم آنهایی که مانند من و شبیه من منتقد انقلاب آخوندها هستند بیان کنند
نکند جا زدید
نه گونی ای در کار است و نه آمار دادن مرد باشید و بلند شوید بایستید...
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی»
ادامه دارد.....
#مدرسه_مجازی_حفظ_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
مدرسه سبحان
برش هایی از کتاب #دکل 🔔زنگ اول (#قسمت_سوم) برگشتم سمت پرده ویدئو پروژکتور، سمت راست، یک قسمت ا
💥💥💥
برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول (#قسمت_چهارم)
فقط 5نفر به عنوان انقلابی ماندند
گفتم بیایند بیرون وروبه روی تخته بایستند
جاخوردند😳
باز گفتم باشما بزرگواران هستم
رفتند جلو
ومن رفتم ته کلاس
بیچاره ها انگار پای جوخه ی اعدام منتظر شلیک بودند😂
همه منتظر ند بدانند ادامه ی این ماجرای هیجان و اکشن چیست 🧐⁉️
رو کردم به نفر اول و گفتم: خب، شما ک عینک داری اسمت چیست؟
کمی این پا وآن پا کرد و گفت: احسان
-خب شما طرفدار انقلاب هستین درسته؟
گلویش را صاف کرد وگفت: بله حاج آقا
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی»
#مدرسه_مجازی_حفظ_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
مدرسه سبحان
💥💥💥 برش هایی از کتاب #دکل 🔔زنگ اول (#قسمت_چهارم) فقط 5نفر به عنوان انقلابی ماندند گفتم بیایند ب
💥💥💥
برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول (#قسمت_پنجم)
جناب آقا احسان گل شما به عنوان نماینده این جمع انقلابی،
خوب گوش کن. چند سوال کلیدی و اساسی از تو دارم که با شور و مشورت رفقای خود می توانید پاسخ بدهید
شما که در مسیر انقلاب و نظام میزنید و سنگ رژیم آخوندی را به سینه میکوبید🤔🫣 بگو ببینم این چه آشی است ک انقلاب شما برای مردم درست کرده؟
چرا اینقدر گرانی است؟
چرا قیمت ها روز به روز تصاعدی و آسانسوری بالا میرود؟
مردم از کجا بیاورند۷۵۰ هزار تومان پول یک کیلو گوشت بدهند؟
ما انقلاب کردیم که مردم توی فلاکت بیفتند؟
این نظام است که نمیتواند به زندگی سامان بدهد؟ 😡
هر روز باید مرد هایی که یک لقمه نان سر سفره زن و بچه ببرند �ن شغل درست و درمانی ندارند عرق شرم روی پیشانیشان بنشیند؟
چرا چشم و گوش خود را به روی این واقعیتها بسته اید و متعصبانه از انقلاب دفاع میکنید؟🥶
آیا شما این همه فشاری که به مردم می آید را نمی بینید؟❌❌
سکوت کردم و نگاهی به جناح چپ و راست کلاس انداختم کسی لام تا کام حرف نمیزد😏😠
به پرسشهای مسلسل وار خود ادامه دادم😎
آقا احسان خیلی از مردم در این شرایط اقتصادی آشفته و زوار دررفته پوستشان دارد قلفتی کنده میشود
دخل خیلی ها آمده،
چرا این همه جوان بیکار داریم؟
چرا اینهمه معتاد دارد در کوچه و خیابان وول می خورد؟⭕️
آیا زشت نیست هر موقع تلویزیون را روشن میکنیم خبر اختلاس میشنویم؟ 😫😒
هر دم ازین باغ بری میرسد😏
چه فرقی کرد با زمان پهلوی❌
جالب این است که دست میکنه توی جیب مردم
مثل آب خوردن دزدی می کند و بعد از مدتی فلنگ را می بندند و متواری میشوند به ریش ما میخندند 😠😤
با شما هستم آقا احسان آیا این مملکت برای ما افت ندارد❌❗️
آیا برای انقلابی که از آن پشتیبانی می کند ننگ وعار نیست؟ 😨
چرا به جای ضابطه رابطه بازی باید در کار باشد؟ ❌❌❌
مگر مسئولین ما نباید اسلامی باشند؟؟
پس چرا خانه های مجلل سر به فلک کشیده آنچنانی و ماشین های شیک و مدل بالای میلیاردی دارند
سالی چند بار هم شال و کلاه می کنند و با خانواده محترم تشکیل می برند کانادا؛ برای ددر دودور😱
ولی ما بدبخت بیچاره ها باید هشتان گروی نه مان باشد
👈
این از اوضاع درب و داغان آشفته داخلی،
از آن طرف،
در سیاست خارجی آمریکا و کشورهای اروپایی می خواهند با ما یه خورده گرم بگیرند و رابطه مان حسنه شود و اوضاع اقتصادی مان ذره ای جمع و جور شود و رونق بگیرد یک مشت آدم تندرو و افراطی که فکر میکنند قیم این مردم هستند ساز مخالف می زنند ومانع میشوند تا با دنیا تعامل داشته باشیم ❗️❗️
آقا احسان چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است 💥
چرا باید کشور ما وقتی اینهمه تنگدست نیازمند دارد دست دست اسکناس بشمارد و بریزد در جیب گشاد مردم سوریه، یمن، عراق، لبنان و فلسطین🤐😵
کلاس به قدری در سکوت بود 😯که صدای بال مگس را هم می شد شنید
گفتم آقا احسان موقتاً دستم را از روی ماشه برمیدارم و دست از شلیک انتقادها میکشم
فقط خواستم بخش کوچکی از اعضاء بی درو پیکر جامعه را بازگو کنم
اینها بدون رودر بایستی مشکلات نظام انقلاب ماست حالا من و بچه ها را قانع کن😀😀
احسان که کمی دستپاچه شده بود
و گوشها و یک طرف لپش از استرس سرخ شده بود نگاه ناامیدانه به هم قطاری هایش کرد 😩
آب دهانش را قورت داد😶 و با کمی لرزش ابتدا گفت حاج آقا سوالات شما زیاد بود و هم از این شاخه به آن شاخه رفتید کدام شان را جواب دهم 😭
گفتم آقا من نمی دانم 🤣
این مشکل شماست اگر خداوکیلی نظام انقلاب بر حق است و کارش درست است برای من و بچه ها ثابت کن🙄
حداقل یه چیزی بگو تا دلمان کمی گرم شود و با اینده امیدوارشویم👹
گفتم بچه های عزیز قبل از اینکه پاسخها احسان و دوستانش را بشنویم باید یک نقطه اقرار کنم
بعضی وقتا نباید از مرز انصاف بشیم این آقا احسان و بااینکه تعدادی انگشتشمار است اما سلامت در اعتقاد و شجاعتشآن قابل تقدیر است.....
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی»
ادامه دارد....
#مدرسه_مجازی_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
مدرسه سبحان
#قسمت_ششم بچه ها من نقش بازی نکردم این گلایه های من از نظام بود ومحض بازار گرمی نگفتمـ.... .(ا
برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول (#قسمت_هفتم)
صعود تیم ملی
کف دست هایم را محکم به هم زدم و گفتم:
خوب رفقای باصفای، من کمربندها را سفت ببندید میخواهیم راه بیفتیم
به این سوال من خوب دقت کنید
اگر من آخوند یا یک محصل یا فرد دیگری نسبت به مسئولین نظام انتقاد شدید دارد،
آیا معنایش این است که نظام، انقلاب به هیچ وجه به درد نمی خورد
و باید بیخیال شویم و دشمنان نظام خود باشیم، درش را تخته کنیم و دشمنش باشیم
هیچ علاقهای به کشور و مملکت مان نداشته باشیم،،، 😇😟🧐
بگذارید یک مثال ساده بزنم
اگر تیم ملی فوتبال کشورمان دارد برای مقدماتی جام جهانی آماده میشود
اما من به عنوان کسی که به عملکرد مربی یا برخی بازیکنان تیم ملی انتقاد شدید دارم
آیا آرزوی شکست تیم ملی را می کنم آیا هنگامی که تیم ملی دارد بازی مهم انجام می دهد
با این که دلخوشی از کادر تیم ملی ندارم علاقه و عرق ملی من باعث نمیشه داخل استادیوم یا پای تلویزیون تیم ملی را تشویق کرده و برایش دعای پیروزی کنم؟
آیا موقع بازی حرص نمی خورم؟
آیا با صعود تیم ملی به جام جهانی به وجد نمی آیم و اشک شوق نمی ریزم؟
تعدادی سر خود را به نشانه تایید تکان دادند.
چند نفر از بچه ها به نوبت اظهار نظر کردند و حرفشان این بود که: حق با شماست اگر انتقادی هم داریم اما علاقه و حب به وطن هم داریم 🙂
لبخند کوتاه زدم 😌
و گفتم من وقتی که به یک نقطه مشترکی رسیدیم آن نقطه را روی تخته مینویسم تا گام به گام جلو برویم
#مطلب_اول : اگرچه ما به عملکرد برخی مسئولین انتقاد داریم اما به کشور و انقلاب خود علاقه مندیم و طرفدارآن هستیم
خوب بچه ها برویم برای مذاکرات بعدی...
نکته بعدی، ❗️حال که تیم ملی مان را دوست داریم نباید برای پیشرفت این تیم تلاش کنیم؟
همه گفتند: بله،
پس ما هم باید برای پیشرفت کشورمان تلاش کنیم
آیا همه تصدیق میکنید که تکتک ما پیشروی و نیرومند شدن کشورمان را دوست داریم؟
آیا می پذیرد که اگر قادر باشیم حرکتی بزنیم یا قدمی برداریم که در قوی شدن مملکت ما نقش داشته باشد باید به خاطر عشق که به سرزمینی را داریم احساس وظیفه کنیم؟
همه گفتند: بله، درست است
یکی از بچه ها گفت حاج آقا ما که در یک محله ای در یک شهر کوچک و زیر پونز نقشه قرار داریم و نسبت به این همه عظمت و وسعتی که مملکت ما دارد
اصلا به چشم نمی آییم آخه چه نقشی می توانیم برای قوی شدن کشورمان داشته باشیم
گفتم: احسنت 😍
من در به در دنبال این سوالات می گردم 😍😍😍😍
یکی دو نفر از گوشه و کنار کلاس به دوستش تیکه انداختند که، حالا مثلاًچه حرف مهمی زده است😒
خودم را به نشنیدن زدم
گفتم: خوب
#مطلب_دوم : معنای علاقه به کشورمان این است که مترقی و قدرتمند شدن آن را دوست داریم
#مطلب_سوم: اگر بتوانیم نسبت به پیشرفت و قوی شدن کشورمان اقدامی انجام دهیم بی تفاوت بودن معنا ندارد و باید احساس تکلیف کنیم....
«نویسنده: روح الله ابرقویی
ادامه دارد......
#مدرسه_مجازی_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
برش هایی ازکتاب #دکل
🔔زنگ اول--قله دماوند وتراشیدن سر(#قسمت_هشتم)
خوب حالا نوبت به پرسش جالب دوستتان میرسد
سوال این بود: که ما چه نقشی برای قوی شدن کشور می توانیم داشته باشیم؟
گفتم: قبل از اینکه به این سوال جواب دهم باید یک اصل و قانون کلی را بگویم
بگذارید یک مثال ساده بزنم،
وقتی که مثلا ما می خواهیم به سفر مشهد برویم باید برای رسیدن به مقصد هدف گذاری کنیم و برنامه ریزی کنیم که چه کارهایی انجام بدهیم، مثلاً با ماشین برویم! چه لباسی برداریم؟ چه مسافرخانه ای برویم!
یکی گفت: چه سوسول بازیا!🤨
همه خندیدند😄
یا گفتم اگر که مدیر به شما بگوید نماز خانه را تمیز کنید
وقتی وارد نمازخانه میشوید و همه چیز به هم ریخته است چه میکنید؟
یکی گفت: ما فرار میکنیم
باز همه خندیدند
ما باید بدانیم معاون مدرسه چه هدفی دارد وبه قول معروف می خواهد سر چه کسی را بتراشد؟
پس با مشخص شدن هدف تمام اقدامات شما در راستای رسیدن به هدف انجام می گیرد و بی جهت یک کاری را انجام نمی دهید.
#مطلب_چهارم: هدف گذاری تعیین کننده نوع واولویت تلاش ها و برنامه ریزی های ما برای پیشرفت خواهد بود...
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی»
ادامه دارد....
#مدرسه_مجازی_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
مدرسه سبحان
برش هایی ازکتاب #دکل 🔔زنگ اول--قله دماوند وتراشیدن سر(#قسمت_هشتم) خوب حالا نوبت به پرسش جالب دوست
برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول(#قسمت_نهم)
--سفر با حاج قاسم
خوب بچه ها برای اینکه رشته بحث از دستمان در نرود
باید به ادامه سوال جواب بدهیم
خوب گفتیم باید هدف را تعیین کنیم
باید ببینیم حالا هدف این انقلاب چی بوده است
خوب اگه بخوایم نگاه وسیعی داشته باشیم باید اول ببینیم که هدف خلقت چی بوده است؟
آیا هدف انقلاب با هدف خلقت یکی هست؟
یا نه!
بچه ها اگر دقت کنید کم کم متوجه میشویدکه بحث ها و موضوعات سیاسی ریشه در اعتقادات و باورهای ما دارد و این نکته خیلی مهمی است که سیاست را از دیانت و دینداری جدا نباید فرض کنیم
منظور ما از سیاست، سیاسی بازی، حرف جناحی، حزبی، خاله زنکی نیست
مرادمااز سیاست همان مجموعه تدابیر، مصلحت اندیشی ها و دوراندیشی هایی که یک نظام یک حکومت برای مردم دارد
خوب برگردیم به بحث...
چرا خدا ما را خلق کرد؟
هدف چی بود؟
اینها از بحث های جذاب با شیرینی است که ما نمیتونیم الان به آن بپردازیم
هدف نهایی خدا از خلقت ما تکامل انسان و ونزدیک شدن به خدا است، همین قدر کافی است
حالا بریم یه مثال بزنیم
اگه مدیر مدرسه چهار یا پنج نفر از شما رو بخواهد انتخاب کند و بگوید که می خواهیم با یک شخصی که خیلی خیلی او رادوست دارید سفر خصوصی داشته باشیم
مثلاً فرض کنید شهید حاج قاسم یا یک الگوی سینمایی یا ورزشی
خوب سوال من اینه که در چنین شرایطی که به خاطر ملاقات با اون فرد ذوق مرگ شده ایم واز خوشحالی سر از پا نمی شناسیم
چه کسی حاضر است بپرسد و بگوید که در این سفر که با آن آقا همسفر هستیم برنامه غذایی چیه؟
جوجه یا قیمه !؟
دوغ عالیس یا میهن است؟!
مطمئنا نه!
از این دست سوالات که خیلی مسخره و مضحک است؛
چون هر کس که عاشق دیدن اون آقا است و آرزوشه حتماً اصل دیدار و بودن در کنار اون براش انقدر مزه داره که سختی و گرسنگی و تشنگی به چشمش نمیاد.
بچه ها من فقط یک مثال ساده زدم تا اصل قرب الهی و شیرینی آن را برای ملموس کنم و البته تجلی قرب الهی و نزدیکی به خدا در بهشت،در همنشینی و دمخور بودن با اهل بیت علیه السلام است
چرا که اهل بیت علیه السلام نزدیک ترین افراد به خدا هستند و همنشینی با آنها در دنیا و آخرت همان قرب الهی و بزرگترین لذت عالم است.
حالا کمی دنده عقب بگیریم برگردیم به موضوع اصلی
#_مطلب_پنجم: قبل از بررسی هدف انقلاب به هدف خلقت پرداختیم. هدف از آفرینش تعالی و نزدیک شدن ما به خدا یا همان قرب الهی....
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی»
ادامه دارد.....
#مدرسه_مجازی_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz
برش هایی از کتاب #دکل
🔔زنگ اول (#قسمت_دهم)
--کارخانه ی انسان سازی
رو کردم به بچه ها وگفتم: فکر کنم خسته شدید،
اکثر بچه ها گفتند: حاج آقا بحثتان خیلی شیرین است. ادامه دهید
یکی از بچهها صدایش را بالا برد وگفت:« حاج آقا من که تازه مغزم داره از آکبند بودن خارج میشه»
همه خندیدند،
گفتم: معلومه که کارم را درست انجام میدم
چون شغل اصلی من باز کردن پیچ و مهره های مغزاست، یه باد میگرم توی مغز، گرد
و خاکش رو پاک می کنم دوباره روی هم سوار میکنم
خب.حرکت..
دختران فیروزه ای
گفتیم هدف نهایی خلقت که رسیدن به خداست
باید برای رسیدن به این قله باید انسان خوب تربیت و ساخته شود
تمام انبیا و پیامبران هم آمدند برای اینکه انسان به این قله برسد
پس انسان سازی یکی از اهداف عالی انبیا بوده
#مطلب_ششم: مقدمه رسیدن به هدف نهایی انسان سازی است.
خوب بچه ها یک نکته خیلی خیلی مهم اینکه
انبیا اگر می خواستند که انسانها را بسازند
آیا باید یکی یکی سراغ آنها می رفتند؟
زمان عمرشان کفاف می داد؟
و هم چنین چیزی ممکن بود؟
مشکل کمبود وقت و تربیت جداگانه است!
برای حل این مشکل چه برنامه ای پیاده کردندتا بتوانند همه انسان ها را تربیت کنند؟
پس انبیاء برای ساختن انسانها کارخانه انسان سازی،ساختند که همان جامعه و نظام اسلامی است.
با لبخند زدن به بچه ها نگاه کردم و گفتم: خدا رو شکر 😳از این مرحله هم جان سالم به در برده ایم😄.
و مشکلی پیش نیامد
یکی از بچه ها از ته کلاس گفت حاج آقا اینجوری که برای من جا افتاده می خواهید بگویید هدف انقلاب ساختن جامعه اسلامی درست است گفتم احسنت به شما
#مطلب_هفتم: انبیا برای تربیت انسانها و رساندن آنها به هدف نهایی نیاز به جامعه و نظام دارند که تربیت فرد به فرد زمانبر است.
گوشیم را در آوردم و گفتم بگذارید با هم یک عکس بگیریم این حرف همانا و ولوله شدن به هم ریختگی بچه ها همان
گفتم حقا که جان به جان تان کنید همان گروه اخراجی ها هستید😂...
«نویسنده: روح الله ولی ابرقویی»
ادامه دارد.....
#مدرسه_مجازی_سبحان
https://eitaa.com/sobhan_hefz