1.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌آخرین صدای به یادگار مانده از شهید مهدی باکری و صحبت با شهید احمد کاظمی
#شهید_مهدی_باکری
#سالروز_شهادت
#دفاع_مقدس
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
26.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌لحظه انفجار بمب در نماز جمعه سال ۶۳
🔸در جریان خطبههای نمازجمعه ۲۴ اسفند ۶۳،رأس ساعت ۱۲:۲۹ بمبی در حین سخنرانی خطیب جمعه تهران حضرت آیت الله خامنهای منفجر و در جریان این انفجار تعدادی از نمازگزاران تهرانی شهید و مجروح می شوند.
🔹این انفجار منجر به شهادت ۱۴ نفر و مجروح شدن ۸۸ تن دیگر شد. سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) مسئولیت این اقدام تروریستی را بر عهده گرفت.
🗓️ ۲۴ اسفند؛ سالروز بمبگذاری نماز جمعه تهران توسط منافقین کوردل
#بمب_گذاری
#نماز_جمعه_تهران
#سازمان_مجاهدین_خلق
#حضرت_آیتالله_خامنهای
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
🌙 دعای روز (۱۳) ماه مبارک رمضان #بسماللهالرحمنالرحیم «اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَ
🌙
دعای روز (۱۴) ماه مبارک رمضان
#بسماللهالرحمنالرحیم
«اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِي فِيهِ بِالْعَثَرَاتِ،
وَ أَقِلْنِي فِيهِ مِنَ الْخَطَايَا وَ الْهَفَوَاتِ،
وَ لا تَجْعَلْنِي فِيهِ غَرَضاً لِلْبَلايَا وَ الْآفَاتِ،
بِعِزَّتِكَ يَا عِزَّ الْمُسْلِمِينَ.»
″خدایا مرا در این ماه بر لغزشها
سرزنش مکن، و از خطاها و افتادن
در گناهان دور بدار، و هدف بلاها
و آفات قرار مده، به عزّتت ای عزّت
مسلمانان.″
#رمضان
#بهنیابتازشهیدان
#تصویرشهیدصیادشیرازیدرکناررزمندگان
🔹️ صبحانهای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
جزء 14 - <unknown>.mp3
زمان:
حجم:
9.04M
•
📖 تندخوانی قرآن کریم #جزء۱۴
👤 قاری: استاد احمد دباغ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ماه_رمضان
#بهار_قرآن
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
14-ramezan14.mp3
زمان:
حجم:
8.84M
•
شرح دعای روز(۱۵) ماه مبارک رمضان
👤 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
#رمضان
#تفسیر_دعا
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
•❁﷽❁
«يَا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ
يَا غَفُورُ يَا رَحِيمُ
أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ...
اَللّهُمَّ اَدْخِلْ
عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ...»
ادعیههای هر روز ماه رمضان
بعد از نماز
#ادعیه_ماه_مبارک_رمضان
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
• من اینجا وای نمی ایستم هرچی میخواد بشه ... بشه !! روایتی شنیدنی از مبارزه با نفس شهید برونسی و
•
«من با چشم باز این راه را پیمودهام
و ثابت قدم ماندهام. خوب به آیت #قرآن
گوش کنید و سرمشق زندگیتان قرار دهید.
آیت قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به
شما رسوخ پنهانی نکند. فرماندهی برای
من لطف نیست یک تکلیف شرعی است.
مسلماً در راه امر به معروف و نهی از منکر
از مردم نادان زیان خواهید دید، تحمل
کنید و بر عزم راسختان پایدار باشید.»
✍ فرازی از #وصیت_نامه
″سردار شهید عبدالحسین برونسی″
فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع) که در
۲۳ اسفندماه ۱۳۶۳ در عملیات «بدر» در
جاده «خندق» به فیض شهادت نائل آمد.
#ایام_شهادت
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
• شهیدی که آرزو داشت مانند علیاصغر(ع) تیر به گلویش بخورد و به عشق خانوم حضرت زهرا (س) با خون گل
•
شهیدی که آرزو داشت مانند
علیاصغر(ع) تیر به گلویش بخورد
و به عشق خانوم حضرت زهرا (س)
با خون گلویش، اسم مقدس «مادر»
را بنویسد ...
عشق او به خانم صدیقه طاهره (س)
بیشتر از این حرفها بود که به زبان بیاید ،
یا قابل وصف باشد . یک بار بین بچه ها
گفت : دوست دارم با خون گلوم ، اسم
مقدس مادرم رو بنویسم.
به هم نگاه کردیم .
نگاه بعضی ها تعجب زده بود ؛ ....
اینکه می خواست با خون گلویش بنویسد ،
جای سوال داشت . همین را هم ازش
پرسیدم . قیافه اش محزون شد. گفت :
یک صحنه از روز عاشورا همیشه قلب منو
آتیش می زنه.
با شنیدن اسم عاشورا ، حال بچه ها از این
رو به آن رو شد . خودش هم منقلب شد و
با صدای لرزان ادامه داد : اون هم وقتی
بود که آقا اباعبدالله (س) خون حضرت علی
اصغر(ع) رو به طرف آسمون پاشیدند و
عرض کردند : خدایا قبول کن؛
من هم دوست دارم با همین خون گلوم ،
اسم مقدس «بیبی» رو بنویسم تا عشق و
ارادت خودم رو ثابت کنم.
جالب بود که می گفت : از خدا خواستم تا
قبل از شهادتم ، این آرزو حتما برآورده بشه.
بعد ها چند بار دیگر همین را گفت. ولی
توی چند تا عملیات که همراهش بودم ،
خواسته اش عملی نشد . توی عملیات
والفجر یک باهاش نبودم. اما وقتی شنیدم
مجروح شده ، تشویش و نگرانی همه
وجودم را گرفت.
بچه ها می گفتند: تیر خورده به گلوش.
گلو جای حساسی است . حتی احتمال دادم
شهید شده باشد . همین را هم به آنها
گفتم . گفتند : نه الحمدلله زخمش کاری
نبوده .
پرسیدم : چطور ؟ گفتند : ظاهراً گلوله از
فاصله دوری شلیک شده وقتی به گلوی
حاجی خورده ، آخرین حدود بردش بوده .
یکی از بچه ها پی حرف او را گرفت و
گفت : بالاخره آرزوی حاجی برآورده شد ؛
من خودم دیدم که روی یک تخته سنگ، با
همون خونی که از گلوش می آمد ، اسم
مقدس «بیبی» رو نوشت .
اتفاقاً آن روز قسمت شد وقت تخلیه
مجروح ها ، عبدالحسین را ببینم. روی
برانکار داشتند می بردنش.
نیمه بیهوش بود و نمی شد باهاش حرف
بزنی، زخم روی گلو را خیلی واضح دیدم و
اثر خون روی انگشت سبابه دست راستش را.
به بیمارستان که رسیده بود ، امان نداده
بود زخمش خوب شود و بلافاصله برگشت
منطقه.
چهره اش شور و نشاط خاصی داشت. با
خوشحالی می گفت : خدا لطف کرده و
دعای من مستجاب شد ، دیگه غیر از
«شهادت» هیچ آرزویی ندارم .
✍ نقل از حمید خلخالی
📕 کتاب خاک های نرم کوشک
◇ ولادت : ۱۳۲۱/۶/۲۳_تربت حیدریه
◇ شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۳_عملیات
بدر،شرق دجله
◇ فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع)
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️
«خدایا مرا پاکیزه بپذیر.»
سالگرد شهادت آقا مهدی باکری
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
#روحش_شاد_باذکرصلوات
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada