eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
4 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ آزادگان آمدند همانطور کـه رفته بودند ! دلیر و مقاوم ... نستوه و استوار 🔹 لبخندهایشان بوی آوازهای آزادی می‌داد و دلهایشان لبریز از دوری و غربت. ◇ سلام برمردان روزهای سخت و رنج، مردان گنج، مردانی که متعلق به یک مقطع تاریخی خاص نیستند و چون روحی در کالبد جامعه و زمانه ما جاری هستند، از همیشه تا هنوز .. ◇ وصف رنج این عزیزان و خانواده هایشان کار راحتی نیست ، که هرچه برای خانواده های جانبازان و آزادگان کار کنیم ،جوابگوی رنج و زحمت آنان نخواهد بود.   🌷سالروز بازگشت غرور آفرین آزادگان عزیز به کشورمان، گرامی باد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌روزی که وطن نفس کشید؛لحظاتی از بازگشت آزادگان 🔸۲۶ مردادماه یادآور بازگشت سرافرازانه آزادگان به میهن اسلامی در سال ۱۳۶۹ و فرصتی برای مرور رشادت‌های این غیور مردان است. 🔹آن روزها را هنوز از یاد نبرده‌ایم... روزهایی که کوچه‌ها با پرچم‌ها و گل‌ها آذین شده بود،و دل‌هایمان بی‌قرارِ دیدار عزیزانی که سال‌ها در بند اسارت بودند. ▪️اتوبوس‌ها یکی‌یکی می‌آمدند.صدای هلهله در فضا می‌پیچید، مادرانی با گل در دست به استقبال می‌رفتند،پدرانی که قامتشان از انتظار خمیده بود، دوباره قد راست می‌کردند. ▫️فرزندانی که پدر را تنها در قاب عکس دیده بودند،با چشمانی اشک‌آلود در آغوشش آرام می‌گرفتند.آن روز، روز اشک و لبخند بود؛اشک از رنجِ سال‌های جدایی،و لبخند از شیرینیِ آزادی. 🔻آزادگان آمدند؛با لباس‌های ساده، اما با قلب‌هایی بزرگ‌تر از دنیا.آنان نه تنها جسم خود، که عزت و ایمان وطن را نیز از پشت میله‌های اسارت به خانه آوردند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌اولین دیدار آزادگان با رهبر انقلاب پس از آزادی🇮🇷 🔸لحظاتی به یادماندنی از بازگشت آزادگان سرافراز به میهن عزیز اسلامی 🔹۲۶ مردادماه ۱۳۶۹،روزی که نخستین گروه از اسیران کشورمان که در بند زندان‌های رژیم بعث عراق به سر می‌بردند، آزاد شده و به میهن اسلامی بازگشتند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
26.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌روایت اسماعیل یکتایی لنگرودی راوی کتاب خاطرات شفاهی"رقص روی یک پا" از روزهای آزادی از اسارت به دست دژخیمان بعثی عراق 🔸ده روز آخر، ما را به بیمارستان تموز نیروی هوایی عراق در بغداد بردند. آنجا با پرده‌های بیمارستان و پتوها، پرچم ایران درست کردم. 🔹وقتی داشتیم از پله‌های هواپیما بالا می‌رفتیم، پرچم را به دست گرفتم و هر لحظه نگران بودیم که نکند سقوط کند و دوباره در خاک عراق جا بمانیم. ▪️وقتی سوار هواپیما شدیم و پرواز کرد، مدام به هم می‌گفتیم نکند دوباره برگردیم. اما وقتی اعلام کردند که به خاک ایران رسیده‌ایم، همه با هم صلوات فرستادیم. ▫️حس عجیبی بود؛ حس پرواز و آزادی. وقتی ساعت ۱۲ شب، ۲۱ شهریور ماه گفتند «شما آزادید»، واقعاً احساس کردم دارم پرواز می‌کنم.وقتی هواپیما در تهران نشست، تنها چیزی که می‌خواستم، رسیدن سریع به زمین بود. به محض اینکه رسیدیم، سجده شکر کردم. در لنگرود اعلام کردند: «شهید اسماعیل یکتایی زنده شد.»لحظه‌ای پدرم را دیدم؛ موهایش سفید شده بود. وارد اتاق شد مادر رو دیدم، او پاچه‌های شلوارم را بوسید و گفت: «منتظر بودم فقط تکه‌ای از تو بیاید، حالا خودت آمدی.»اشک‌هایش با حرف‌هایش ترکیب شد و همه چیز عمیق‌تر حس شد. 🔻فردای آن روز، مرا به سر قبر خودم بردند؛ روی سنگ قبر نوشته بود: «پاسدار شهید اسماعیل یکتایی.» 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
49.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌استقبال گرم مردم قدرشناس و فهیم وشهیدپرور شهرستان طالقان از آزادگان سرافراز روستای ناریان در سال ۶۸ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌خوابی که یک زندانبان بعثی را دگرگون کرد 🔸ما را ابتدا به زندان الرشید بغداد با سلول‌های ۸ متریِ بدون پنجره فرستادند مدتی بعد به اردوگاه تکریت در زادگاه صدام منتقل شدیم. 🔹۹۰ اسیر در این اردوگاه شناسایی و دستچین شده بودند،آقای ابوترابی نیز در آنجا حضور داشت که برای همه ما نعمتی بزرگ بود. ▪️دو نگهبان به نام‌های حسین و کاظم در اردوگاه بودندکاظم بدترین رفتار را با ما داشت ،گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک می‌زد که تا مرز شهادت پیش می‌رفت آرزوی ما این بود که کاظم به مرخصی برود. ▫️یک هفته به مرخصی رفت اما دو روز زودتر بازگشت،در حالی‌که آدم دیگری شده بود.او با مهربانی کنار روشویی با آقای ابوترابی صحبت کرد. وقتی علت را پرسیدیم،آقا فرمود: کاظم گفت سر صبحانه مادرش پرسیده بود «آیا اسرا را شکنجه می‌کنی؟آیا در بین آن‌ها سیدی هست که او را آزار داده باشی؟» ●مادر ادامه داده بود:«دیشب حضرت زینب(س) را در خواب دیدم که گفت چرا فرزندت اسیری از قافله ما را اذیت می‌کند؟شیرم حلالت نیست اگر آنان را بیازاری.» همین خواب، کاظم را متحول کرده بود.پس از سقوط صدام،کاظم به ایران آمد و از همه ۹۰ نفر اسیر اردوگاه طلب حلالیت کرد.حتی به مشهد رفت و بر سر مزار آقای ابوترابی نیز از او حلالیت خواست. 🔻چند سال بعد،کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب(س) با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید. 🖋راوی: سعید اوحدی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671