صبحانه ای با شهدا
• وداع زینبوار؛ لحظه پرواز مردی از تبار غیرت و زنی از قبیله صبر.. [فیلم وداع «همسر شهید مصطفی
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
وقتی مجری با شنیدن خاطره
همسر شهید دهه هشتادی
برنامه را قطع کرد!
#شهید_مصطفی_غریب_شیرنگی
#شهید_اقتدار_ایران
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
گفتند پدرت مثل حضرت زهرا(س)
از پهلو شهید شده بود!
فرزند سردار شهید علی شادمانی:
مسئول معراج، آقا ابوذر، به من گفت:
«میدانی چرا سربند “یا زهرا (س)” را
روی سر پیکر پدرت بستم؟»
پرسیدم چرا؟ پاسخ داد:
«زیرا حاجآقا از پهلو شهید شده بود.»
روزی که آمدم تا سربند را کنار بزنم
و کفن را ببندم، متوجه شدم که پیکر
ایشان پر از قطعات بتن و ترکش است.
شهادت پدرم به این شکل، و شباهت
کاملش با مظلومان تاریخ، مایه افتخار ماست.
#شهید_علی_شادمانی
#شهید_اقتدار_ایران
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
پدر، من را بخاطر پذیرفتن پیشنهاد
کار دوستش توبیخ کرد!!
فرزند سردار شهید علی شادمانی:
به یاد دارم دانشجو بودم و ۱۸ سال
داشتم. روزی همراه پدرم به افطاری
یکی از مسئولان کشور دعوت شده
بودیم.
در آن مراسم، یکی از همکاران پدر
که در یکی از بخشهای سازندگی
فعالیت داشت به من پیشنهاد کار
داد و گفت فردا صبح بیا.
در آن مقطع هنوز ملاحظات را درک
نمیکردم. صبح زود آماده شدم تا از
خانه بیرون بروم. اتفاقاً پدر نیز همان
زمان قصد خروج داشتند. پرسیدند:
«کجا میروی؟» من هم با سادهدلی
پاسخ دادم که آقای فلانی گفتهاند
برای کار بروم پیش ایشان.
پدرم به شدت مرا توبیخ کردند.
#شهید_علی_شادمانی
#شهید_اقتدار_ایران
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada