eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 میخواهم جوانان کشورم را با شهدای گرانقدر آشنا کنم. 🔹 اهدای مدال بانوی مدال‌آور کشتی آلیش به همسر شهید طهرانی مقدم 👏 ◇ سپیده بابایی نایب قهرمان رقابت‌های کشتی آلیش آسیا به همراه هدی نقیبی سرمربی تیم آلیش بانوان کشورمان، بعدازظهر امروز در منزل شهید حسن طهرانی مقدم حضور یافتند و طی آن، دارنده مدال نقره آسیا این مدال ارزشمند را به خانواده این شهید اهدا کند. ◇ سپیده بابایی: هر زمان که شهدا و امامان را صدا زدم و به آنها توسل کردم، این صدا بی پاسخ نماند. اگر دوباره مدال بگیرم، باز هم دست به چنین اقداماتی می‌زنم، چون احساس می‌کنم که می‌توانم جوانان کشورم را با شهدای گرانقدر آشنا کنم. ◇ وی خطاب به همسر شهید طهرانی مقدم : شما خانواده شهدا بسیار فداکار هستید. امیدوارم این مدال نقره در رقابت‌های جهانی تبدیل به طلا شود تا آن را نیز اهدا کنم. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📗کتاب نجیب 📌 رهبر معظم انقلاب : روحیات بسیج در این کتاب(کتاب نجیب) خوب تصویر شده است 🔹️ کتاب نجیب اثر محمدجواد جزینی‌ در برگیرنده هفت داستان کوتاه بر اساس خاطرات رزمندگان و شهدای سال‌های دفاع مقدس است. ◇ این کتاب داستان‌های «فصل گلابی»، «کوچک من»، «سرلشکر عراقی»، «یک شب خودمانی»، «چوب بی‌صدا»، «کپه لرزان» و «نجیب» را در بردارد. ◇ عنوان کتاب «نجیب»، برگرفته از داستانی با همین نام و براساس خاطره کوتاهی از ، یکی از فرماندهان عضو لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) اهل شهرستان سیروان است که در عملیات والفجر مقدماتی در به شهادت رسیده و از می باشد. ◇ فیلم شیار ۱۴۳ بر اساس روایتی از عملیات والفجر مقدماتی ساخته شده‌است. 🔻 متن تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب نجیب: «بسم الله الرحمن الرحیم، روحیات بسیج این پدیده استثنایی دوران جنگ در این کتاب، خوب تصویر شده است: شجاعت، پاکدلی، روح دینی، شوخ طبعی و .. در بدخوابی شب سه‌شنبه 70/9/19 مطالعه شد.» 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
#بسم‌رب‌الشهدا‌والصدیقین 🩸شهادت مأمور پلیس در ایذه 🔹 در حمله یک فرد مهاجم با خودرو و ایجاد درگیری
📌 مماشات با خانواده کیان پیر فلک تاکجا خواهد بود؟ 🔹️ هنجار شکنی های فراوان ، فراخوان های متعدد و مصاحبه های پرحاشیه با شبکه های معاند و ایجاد ناامنی توسط خانواده پیر ملک تا کی ادامه خواهد داشت؟ ◇ نیاز است مسئولین یک پیام محکم و قاطع بدهند. ◇ روز گذشته به مناسبت سالروز تولد کیان شاهد فراخوان از شبکه های معاند بودیم که منجر به شهادت یک مامور پلیس در تامین امنیت منطقه بودیم. ◇ تا زمانی که مماشات با این افراد ادامه داشته باشد ، شاهد به خطر افتادن جان مردم و حافظان امنیت خواهیم بود 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
1⃣ 📌 شهید حسن فاتحی معروف به “حسن آمریکایی” 🔹 به خاطر موهای طلایی، قد بلند و تیپ خاصی که با عینک دودی داشت به “حسن آمریکایی” یا “حسن سر طلا” معروف بود. به ظاهرش زیاد می رسید. ◇ در کل بچه لباس پوش و شیکی بود.هم رزم هاش تعریف می کردند، جز حسن، در جبهه هیچ کسی نبود که شلوارش خط اتو داشته باشه. محال بود خط اتوی شلوارش دیده نشود. ◇ شب ها شلوارش را خیس می‌کرده، زیر تختش می گذاشته که خط اتو پیدا کند. روزی هم که لباس ها و وسایلش را از جبهه آوردند، یک تافت مو هم داخل آنها بود. ◇ در کل خیلی بچه خوش تیپ و امروزی ولی در عین حال مومن و متدین و به مسائل شرعی مقید بود و تقریبا نماز شبش ترک نمی‌شد. ◇ ناگفته نماند که قبل از رفتن به جبهه هم، بهش می گفتند “حسن طلا” یا “حسن آمریکایی”! 🩸 معروف به حسن طلا، متولد نجف ولی اصالتا ایرانی است. 🔹 وقتی او ۲ ساله بود در سال ۱۳۵۰ خانواده‌ی او را از عراق بیرون کردند. محل موقت زندگی همه اخراجی های عراق در جیرفت کرمان بود. بعد از سه ماه عازم اصفهان می‌شوند و در شهرستان شاهین شهر ساکن می‌شوند. ◇ ابتدا به کردستان رفت و از آنجا عازم جبهه‌های جنوب شد و به گردان یونس که گردان غواصان لشکر امام حسین بود، پیوست. ◇ ۱۵ ساله بود که به جبهه رفت و ۱۷ سالگی هم به شهادت رسید • تولد: ۱۳۴۸/۶/۲۰_نجف اشرف • شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۱۴_منطقه نهرخین (علملیات کربلای ۴) 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
2⃣ 📌 🔹 موهای حسن، طلایی بود. کوچک که بود همیشه موهایش را می‌بافتم و با ربان قرمز می‌بستم و لباس دخترانه تنش می‌کردم. ◇ تا زمانی که به کلاس اول رفت. آن موقع بود که موهایش را کوتاه کردم و هنوز هم نگه‌شان داشته‌ام. یک روز از عراق مهمان داشتیم. ◇ حسن وقتی با لباس کاراته از در خانه وارد شد، یکی از اقوام جا خورد و گفت این آمریکایی کیه اومد تو خونه. ◇ منم گفتم: حسن مونه! خیلی از ظاهر متفاوت حسن تعجب کرده بود. 🔹 بعد از پیروزی انقلاب و آغاز درگیری ضدانقلاب در کردستان، پسر بزرگترم، «جاسم» از مسجد محله به جبهه غرب اعزام شد؛ ◇‌ خیلی نگران بودم؛ خواب یکی از اقوام شهیدمان را دیدم که گفت: ◇ «خاله، ناراحت نباش، جاسم‌ات شهید نمیشود اما حسن شهید می شود». ✍ راوی : مادرشهید 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
2⃣ 📌 #خاطرات_شهید 🔹 موهای حسن، طلایی بود. کوچک که بود همیشه موهایش را می‌بافتم و با ربان قرمز می‌ب
3⃣ 📌 کفاره‌ی خودنمایی شهید حسن فاتحی 🔹 جوانی بود رعنا و رشید و بسیار خوش چهره و خوش سیما با موهای طلایی چشم آبی و پوست سفید ◇ حسن قبل از حرکتمان برای عملیات کربلای ۴ به من گفت: ◇ "من واقعیتش این است که مشکلی دارم قبل از آمدن به جبهه دنبال لباس و تیپ زدن...جلوی آیینه بودم برای ظاهرم ◇ خواهشم این است که اگر من شهید شدم شما مقداری از خون من را به بدنم بمالید چون احساس می‌کنم با این قیافه خودنمایی کرده‌ام، ◇ باید کفاره ای بدهم این حرف خودش است نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد! ◇ حسن گفت: من از شما می‌خواهم از این خونم به موهایم بمال که من روز قیامت خوب محشور بشم" ✍ راوی: حاج مهدی مظاهری 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada