#امام_زمانم اللَّهُـمَّ‌أَرِنِے‌الطَّلْعَةَالرَّشِيدَةَ' قلب زمین گرفته! زمان را قرار نیست💔 اۍ بغض مانده 😭 در دل هفت آسمان!💔 بیا😭 #اللهم_عجل_لوليك_الفرج @sobhbekheyrshabbekheyr

شب جمعه ✨ دلم درگیر نام کربلا شد 🕌 فقط نام تو بر ♥️ درد دل زارم دوا شد ❣ به هر لحظه که آمد نام تو روی لب من چکید یک قطره اشکی و 😢 ز سینه عقده وا شد 💔 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام🙏 🙏اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ 🙏وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ 🙏وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ 🙏دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ. 🙏اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج #شب_جمعہ‌ ✨ #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله 💚 #اللهم_ارزقنا_کربلا🙏 #شب_بخیر @sobhbekheyrshabbekheyr

🎧 صوت زیارت عاشوراء با صدای حاج قاسم سلیمانی عزیز... ناگهان باز دلــ💔ــم یاد تو افتاد شکست قربون صدای قشنگت سردار 😔 #حاج_قاسم #زیارت_عاشورا @sobhbekheyrshabbekheyr

دعای کمیل با صدای استاد فرهمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ @sobhbekheyrshabbekheyr

▪️✨▪️✨▪️ ▪️زمین و آسمان ای شیعه در حزن و غم است امشب😔 همه اوضاع عالم زین مصیبت در هم است امشب امام پنجمین شد کشته از زهر هشام دون مدینه غم سرا از این غم و زین ماتم است امشب ▪️✨▪️ شهادت مظلومانه امام محمد باقر ع🖤 تسلیت باد ▪️ @sobhbekheyrshabbekheyr

امشب که لامپ اتاقتو خاموش میکنی و میخوای بخوابی ، به این فکر کن اونایی که بهترین خبر زندگیشون رو امروز شنیدن و زندگیشون عوض شده ، هیچ خبری از امروز نداشتن. خدای امروز اون آدما ، خدای فردای ما هم هست، شاید فردا اون آدم تو باشی✨ #شب_بخیر @sobhbekheyrshabbekheyr

🌸🍃🌸🍃 #داستانک #دست_از_ترنج_نشناخت این عبارت را بیشتر در مواقعی به کار می‌برند که بخواهند به پریشان احوالی دیگری اشاره کنند. به عبارت دیگر، «دست از ترنج نشناختن» کنایه‌ای است از سرزدن اعمالی خلاف عادت که در نتیجه احوال و فکر آشفته حاصل می‌شود و معمولا این کار خطا و خلاف عادت، به نوعی ندامت را به همراه می‌آورد. اما داستانی که در پس این عبارت تمثیلی وجود دارد، مربوط می‌شود به همان قصه معروف «یوسف و زلیخا». زلیخایی که در اثر عشق و شوریدگی بسیار نسبت به یوسف، دست به رفتاری می‌زند که نتیجه‌اش برای او جز پشیمانی نیست. از همین رو برای بستن دهان دیگران، مهمانی را ترتیب می دهد و همه زنان اشراف‌زاده شهر را به آن فرا می‌خواند. به دست هریک از آن‌ها نارنج و چاقوی تیزی می‌دهد و از آنها می‌خواهد از خودشان پذیرایی کنند. در همین میانه یوسف را به میان جمعیت می‌خواهند و در این هنگام همه مهمانان چنان محو زیبایی یوسف می‌شوند که در اثر این آشفته حالی، دستان خود را به جای نارنج می‌برند. ‎@sobhbekheyrshabbekheyr

پروردگارا شب را♡ بـر هـمـه عـزیـزانمـان ♡ سرشار  از آرامـش بفرما ♡ و در پناهت حافظشان باش♡ شبتون در آغوش اَمن خــــــدا ♡ #شب_بخیر @sobhbekheyrshabbekheyr