eitaa logo
🇮🇷صبح بخیر شب بخیر
14.3هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
19.8هزار ویدیو
137 فایل
سلام صبح بخیر صبح بخیر ،روز بخیر ،ظهر بخیر ،عصر بخیر ، شب بخیر استیکر مناسبتی مذهبی کانالی برای خانواده کپی برای مخاطبین حلال با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان عج به غیر از کانال هم نام 💚💚💚 ارسال نظرات @HOSEYN9496
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨ ای منتظران! وقت نزدیک است آقا به خدا به شهرمان نزدیک است آماده کنید خانه ها را زیرا، برگشتن صاحب الزمان نزدیک است🤲
(Www.TopNaz.Com)04-moazenzadehardebili.www_.abeyek.mihanblog.com-.mp3
زمان: حجم: 5.35M
عاشق باشیم و ساعات عاشقیمان را بلند فریاد بزنیم التماس دعا بگوییم التــمــاس دعــــا🤲 الهی ب این لحظه های ملکوتی اللهم عجل لولیک فرج 🤲
✨✨ ای منتظران! وقت نزدیک است آقا به خدا به شهرمان نزدیک است آماده کنید خانه ها را زیرا، برگشتن صاحب الزمان نزدیک است🤲
(Www.TopNaz.Com)04-moazenzadehardebili.www_.abeyek.mihanblog.com-.mp3
زمان: حجم: 5.35M
عاشق باشیم و ساعات عاشقیمان را بلند فریاد بزنیم التماس دعا بگوییم التــمــاس دعــــا🤲 الهی ب این لحظه های ملکوتی اللهم عجل لولیک فرج 🤲
✨✨ ای منتظران! وقت نزدیک است آقا به خدا به شهرمان نزدیک است آماده کنید خانه ها را زیرا، برگشتن صاحب الزمان نزدیک است🤲
(Www.TopNaz.Com)04-moazenzadehardebili.www_.abeyek.mihanblog.com-.mp3
زمان: حجم: 5.35M
عاشق باشیم و ساعات عاشقیمان را بلند فریاد بزنیم التماس دعا بگوییم التــمــاس دعــــا🤲 الهی ب این لحظه های ملکوتی اللهم عجل لولیک فرج 🤲
✨✨ ای منتظران! وقت نزدیک است آقا به خدا به شهرمان نزدیک است آماده کنید خانه ها را زیرا، برگشتن صاحب الزمان نزدیک است🤲
(Www.TopNaz.Com)04-moazenzadehardebili.www_.abeyek.mihanblog.com-.mp3
زمان: حجم: 5.35M
عاشق باشیم و ساعات عاشقیمان را بلند فریاد بزنیم التماس دعا بگوییم التــمــاس دعــــا🤲 الهی ب این لحظه های ملکوتی اللهم عجل لولیک فرج 🤲
✨✨ ای منتظران! وقت نزدیک است آقا به خدا به شهرمان نزدیک است آماده کنید خانه ها را زیرا، برگشتن صاحب الزمان نزدیک است🤲
✨✨ ای منتظران! وقت نزدیک است آقا به خدا به شهرمان نزدیک است آماده کنید خانه ها را زیرا، برگشتن صاحب الزمان نزدیک است🤲
(Www.TopNaz.Com)1623739897_D1kA7.mp3
زمان: حجم: 5.35M
عاشقان وقت نماز است می‌گویݩد… 💫✨خـــدای دوست داشتنی دوستـــــت دارم🌤 خداوندا! همه بندگان توئیم کلید همه بسته ها دست توست دوای همه خسته ها دست توست به احسان و لطف خودت امروز گره ها و مشکلات را باز کن و حاجت همه روا فرما 💠آمیــــــــن به بـــــرکت صلوات بــــــر 💚حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💠و خاندان مطهرش الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌ @sobhbekheyrshabbekheyr
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت صداى نفس نفسى از پشت سر توجهت را بر نمى انگیزد و وقتى به عقب بر مى گردى،... را مى بینى که با و از خیمه در آمده است ، با تکیه به عصا، به تعب خود را ایستاده نگاه داشته است ، خون به چهره زرد و نزارش دویده است ، و چشمهایش را حلقه اشکى آذین بسته است: _✨شمشیرم را بیاور عمه جان ! و یارى ام کن تا به دفاع از امام برخیزم و خونم را در رکابش بریزم. دیدن این حال و روز سجاد و شنیدن صداى تبدارش که در کویر غربت امام مى پیچید، کافیست تا زانوانت را با زمین آشنا کند، صیحه ات را به آسمان بکشاند... و موهایت را به چنگهایت پرپر کند و صورتت را به ناخنهایت بخراشد... اگر تو هم در خود بشکنى ، تو هم فرو بریزى ، تو هم سر بر زمین استیصال بگذارى ، تو هم تاب و توان از کف بدهى ، امام را در این برهوت غربت و تنهایى ، کند؟ این انگار صداى دلنشین هم اوست که : _✨خواهرم ! را دریاب که زمین از ، نماند. امام ، تو را از جا مى کند... و تو پروانه وار این شمع نیم سوخته را به آغوش مى کشى... و با خود به درون خیمه مى برى. صبور باش على جان ! هنوز وقت ایستادن ما نرسیده است . بارهاى رسالت ما بر زمین است. تا تو سجاد را در بسترش بخوابانى و تیمارش کنى . امام به پشت خیام رسیده است و تو را باز فرا مى خواند: _✨خواهرم ! دلم براى مى تپد، کاش بیاوریش تا یک بار دیگر ببینمش و... هم با این کوچکترین علقه هم وداع کنم. با شنیدن این کلام ، در درونت با همه وجود فریاد مى کشى که : _✨نه! اما به چشمهاى شیرین برادر نگاه مى کنى و مى گویى : _✨چشم! آن سحرگاه که پدر براى ضربت خوردن به مسجد مى رفت ، در خانه تو بود. شبهاى خدا را تقسیم کرده بود میان شما دو برادر و خواهر،... و هر شب بالش را بر سر یکى از شما مى گشود. تنها سه لقمه ، تمامى افطار او در این شبها بود و در مقابل سؤ ال شما مى گفت : _✨دوست دارم با شکم گرسنه به دیدار خدا بروم. آن شب ، بى تاب در حیاط قدم مى زد، مدام به آسمان نگاه مى کرد و به خود مى فرمود: _✨به خدا دروغ نیست ، این همان شبى است که خدا وعده داده است. آن ، آن ، وقتى گفتند و پدر کمربندش را براى رفتن محکم کرد و با خود ترنم فرمود: _✨اشدد حیازیمک للموت و لا تجزع من الموت، فان الموت لاقیکا اذا حل بوایکا(13)✨ حتى خانه نیز به فغان درآمدند و او را از رفتن بازداشتند. نوکهایشان را به رداى پدر آویختند و التماس آمیز ناله کردند. آن سحرگاه هم با تمام وجود در درونت فریاد کشیدى که : _✨نه ! پدر جان ! نروید. اما به چشمهاى پدر نگاه کردى و آرام گرفتى : _✨پدر جان ! جعده را براى نماز بفرستید. و پدر فرمود: _✨لا مفر من القدر... از قدر الهى گریزى نیست. را گرم درآغوشت مى فشردى... سر و صورت و چشم و دهان و گردن او را غریق بوسه کنى و او را چون قلب از درون سینه در مى آورى... و به مى سپارى. امام او را تا مقابل صورت خویش بالا مى آورد، چشم در چشمهاى بى رمق او مى دوزد و بر لبهاى به نشسته اش بوسه مى زند. پیش از آنکه او را به دستهاى بى تاب تو باز پس دهد،... دوباره نگاهش مى کند، جلو مى آورد، عقب مى برد و ملکوت چهره اش را سیاحتى مى کند. اکنون باید او را به دست تو بسپارد... و تو او را به سرعت به خیمه برگردانى که مبادا آفتاب سوزنده نیمروز، گونه هاى لطیفش را بیازارد. اما ناگهان میان دستهاى تو و بازوان حسین ، میان دو دهلیز قلب هستى ، میان سر و بدن لطیف على اصغر، تیرى فاصله مى اندازد... و خون کودك شش ماهه را به مى پاشد. نه فقط که تیر را رها کرده است... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓