9.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعر سید محمد مهدی شفیعی که سردار حاج قاسم سلیمانی رو شدیدا متاثر کرد چه بود؟
کوه باشی سیل یا باران... چه فرقی میکند
سرو باشی باد یا توفان.... چه فرقی میکند
مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی میکند
مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی میکند
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا و آبادان چه فرقی میکند
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند
شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی
لحظه ی آغاز با پایان چه فرقی می کند
پ ن: چقدر جای خالی #حاج_قاسم داره پررنگ تر حس میشه...
#شعر #شهادت
پر شور و شکوه، بهمنی تازه رسید
در جان وطن بهار امید دمید
این نهضت فاطمی چهل ساله شدهست
«تا کور شود هر آنکه نتواند دید»
این صبر و صلابت و صفا، زهراییست
دلهای تمام شهدا زهراییست
یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم
جمهوری اسلامی ما زهراییست
با روبهکان ز صولت شیر بگو
با دشمن اهل شر ز شمشیر بگو
تا لرزه بیفتد به تن کاخ سفید
کوبندهتر از همیشه تکبیر بگو
تا نام حسین بر لب مردم ماست
در معرکهها شکست دشمن پیداست
معنای بلند لعن بر شمر و یزید
«امروز شعار مرگ بر آمریکاست»
گفتند بترسید که صد بیم آمد
تسلیم شوید چون که تحریم آمد
تا کور شود دشمن دون، ما فردا
پر شورتر از همیشه خواهیم آمد
در اوج صلابت است این پرچم پاک
دور است نگاه اجنبی از این خاک
هیهات که تن به ترس و ذلت بدهیم
یاران حسین را، ز تحریم چه باک؟
در لشکر نور، انقلابی هستیم
پر شور و شعور، انقلابی هستیم
ثابت قدم و غیور، انشاءالله
تا صبح ظهور انقلابی هستیم
#شعر #دهه_فجر #محمدمهدی_سیار
صبح وصال
فرا رسیدن #اربعین شهادت #سید_و_سرور_و_سالار_شهیدان #حضرت_اباعبدالله_الحسین علیه السلام بر همه محبان
آه از آن ساعت که با صد شور و شین
زینب آمد بر سر نعش حسین
بر سر قبر برادر چون رسید
ناله و آه و فغان از دل کشید
با زبانِ حال، آن دور از وطن
گفت با قبر برادر این سخن
السلام ای کشته راه خدا
السلام ای نور چشم مصطفی
السلام ای شاه بیغسل و کفن
السلام ای کشته ی دور از وطن
السلام ای تشنه ی آب فرات
السلام ای کشتی بحر نجات
السلام ای سید و سالار ما
السلام ای مونس و غمخوار ما
بهر تو امروز مهمان آمده
خواهرت از شام ویران آمده
سربر آر از خاک و بنگر حال ما
خیز از جا بهر استقبال ما
شرح حال خود حکایت میکنم
وز فراق تو شکایت میکنم
تا تو بودی شأن و شوکت داشتم
خیمه و خرگاه و عزّت داشتم
آتش کین کوفیان افروختند
خیمه ی ما را به آتش سوختند
الغرض از کوفه تا شام خراب
گرچه ما دیدیم ظلم بیحساب
لیک دارم شکوه ها از اهل شام
کز سر دیوار و از بالای بام
چون تو رفتی بیکس و یاور شدم
دستگیر فرقه ی کافر شدم
از پس قتل تو ای شاه شهید
از سرم شمر لعین معجر کشید
بعد قتل و غارت اموال تو
تاخت دشمن بر سر اطفال تو
بسکه سیلی شمر زد بر رویشان
گشت نیلی صورت نیکویشان
آنقدَر سنگ جفا بر ما زدند
کز غم آتش بر دل زهرا زدند
از جفای شامیان خون شد دلم
گشت در ویرانه آخر منزلم
پس از آن ویرانه با چشم پر آب
برده ما را شمر در بزم شراب
آه از آن ساعت که از روی غضب
زاده ی سفیان یزید بیادب
در حضور خواهر گریان تو
چوب میزد بر لب و دندان تو
بگذر ای ذاکر زر شرح این مقال
تا توانی اندر این ماتم بنال
سید عباس حسینی جوهری، ذاکر
#اربعین
#امام_حسین علیه السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#زیارت_اربعین
#مدیحه
#وضه
#شعر
رمق نمانده دگر در تنی که من دارم
ز جور همسر نا ایمنی که من دارم
برای مرد بود خانه مأمنش لیکن
نه جای امن بود مسکنی که من دارم
گل ریاض خلیلم ولی به عکس خلیل
شراره خیز بود گلشنی که من دارم
چنان کسی که ورا اندر آستین مار است
درون خانه بود دشمنی که من دارم
به پاکدامنیم حق بود گواه ولی
ز خون دل شده تر دامنی که من دارم
ز زهرِ دختر مأمون چنان روانم و سخت
که غیر پوست نماند از تنی که من دارم
نوای العطشم بر فلک رسد اما
در او اثر نکند شیونی که من دارم
مسلّم است که داد مرا از او گیرد
خدای دادگر ذوالمَنی که من دارم
مقیم درگه قدس رضا «مؤید» گفت
که جای أمن بود مأمنی که من دارم
----------------------------------------------------
شاعر : مجید خضرائی
#امامت
#چهارده_معصوم
#معصومین علیهم السلام
#امام_جواد علیه السلام
#ذیقعده
#آفتاب_نهم
#اسوه_تقوا
#امام_محمد_تقی علیه السلام
#شهادت
#روضه
#شعر
🔰 #شعر | سرودهٔ تازهٔ علیمحمد مؤدب در وصف رهبر انقلاب:
یار با صولتِ حیدر سوی خیبر آمد
ای شغالان بگریزید! که حیدر آمد
بنگر شور و جنونِ شبِ عاشورا را!
یار در خیمهگَهِ سید و سرور آمد
یا رب این سرو که گلزارِ وطن خرّم از اوست
نگهش دار! کز او باغ معطر آمد
گوییا عطرِ خمینیست در آفاقِ جهان
چشمِ یعقوبِ مرا یوسفِ دیگر آمد
پیرِ ما دستِ ابالفضل نگهدارش باد!
که جوانانه به دلداریِ لشکر آمد