eitaa logo
صبح حسینی
470 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
لطف حسین مارا تنها نمی گذارد گر خلق وا گذارد او وا نمی گذارد او کشتی نجات و کشتی شکسته مائیم مولا به کام غرقاب مارا نمی گذارد هل من معین اورا باید جواب دادن شیعه امام خود را تنها نمی گذارد زهرا به دوستانش قول بهشت داده است برروی گفته خویش او پا نمی گذارد ما و فسرده حالی مولا نمی پسندد مسکین و دست خالی مولا نمی گذارد از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم  باید که سوخت مارا زهرا نمی گذارد شاعر: مويد   علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
این اسبها که روی تن تو دویده اند طرحی جدید از بدنت آفریده اند   ای عطر سیب سرخ ، تمامی قافله از روی نیزه رایحه ات را شنیده اند   ساعات عصر ابر سیاه براده ها از هم تمام پیکرتان را بریده اند   تنگ غروب در پی هفده سر دگر عکس  تو را به صفحه نیزه کشیده اند   در زیر آفتاب همه برق می زنند سر نیزه های کوفی عجب آب دیده اند   شاعر: محمد رضا شمس علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
 اینجا هزار حرمله در انتظار توست  آقا برای آمدنت کم شتاب کن  رحمی به روز من نه به روز رقیه کن  فکری به حال من نه به حال رباب کن  رحمی نمی کنند عزیزم به هیچ کس  حتی به تشنه ای که فقط شیر خواره است  در کوفه ای که وعده ی سوغات مردمش  تنها برای دخترکان گوشواره است  اینجا نیا که آخر سر چشم می زنند  این چشم ها به قامت آب آورت حسین  این دستها که دیده ام از کینه می برند  انگشت را به خاطر انگشترت حسین  برگرد جان من که نبینی ز بام ها  آتش کشیده اند سر و دست و شانه را  یا از فراز نیزه نبینی که می زنند  بر پیکر سه ساله ی تو تازیانه را  می ترسم از دمی که بیایند دختران  با گونه های زخمی و نیلوفری،میا  این شهر بی حیاست به جان سکینه ات  می ترسم از حرامی و بی معجری میا  (حسن لطفی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
من پیک عشق هستم و نامه بر حسین اول فدایی حرم خواهر حسین لب تشنه ام ولی نزنم لب به آبها سیراب میشوم فقط از ساغر حسین گرد و غبار چهره ام امضا نموده است مسلم جبین نسوده به غیر از در حسین فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟ باید سلام من برسد محضر حسین دلواپسم برای النگوی دخترش دلواپس ربودن انگشتر حسین مثل تنور لحظه به لحظه گداختم نقشه کشیده اند برای سر حسین خولی و شمر از عددی حرف میزنند حرف ازدوازده شد و از حنجر حسین روی قناره تشنه ی صوت حجازی ام تا که علم شود نوک نی منبر حسین پایین پای اکبر او مدفن من است در کوفه نیست مقبره ی نوکر حسین محسن حنیفی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
آفتاب دوباره ای پیداست روی دوشش ستاره ای پیداست مشک بر روی شانۀ عباس لب دریا کناره ای پیداست این طرف غیر خار در دستی وایِ من سنگ خاره ای پیداست آن طرف حنجری عطش آلود در پسِ گاهواره ای پیداست این طرف با سه شعبه های خودش روی اسبی سواره ای پیداست آه از توی گودی گودال سر دارالاماره ای پیداست اگر این نیزه ها اجازه دهند بدن پاره پاره ای پیداست خاک این دشت سربلند شده روی پایش اگر بلند شده کاروانی ز دور می آید آه از هر جگر بلند شده چهرۀ ماهتاب این لشگر روی دست قمر بلند شده به قد و قامت علی اکبر چشم نیزه نظربلند شده وای تیر سه شعبه ای انگار روی پاهای پر بلند شده روی زانو نشسته حرمله و روی دستی پسر بلند شده سمت هرکس حسین در نقشی گه عمو گه پدر بلند شده این خمیده سه ساله کیست مگر- -مادر از پشت در بلند شده نجمه گوید که قد قاسم من از چه رو اینقدر بلند شده روی دست تو اکبر از پا؟ نه از میان کمر بلند شده گل به وقت گلاب نزدیک است لحظۀ اضطراب نزدیک است لحظه ای که عمو به خود می گفت مشک بردار آب نزدیک است بی گمان بین آب و ششماهه لحظۀ انتخاب نزدیک است لحظۀ رو گرفتن ارباب از نگاه رباب نزدیک است آه خفاش های بی مقدار کشتن آفتاب نزدیک است لحظه های کشیدن دست و روسری و نقاب نزدیک است مهدی رحیمی http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872