🔴 «گرما|گرمایش زمین» فرصت تا تهدید؟
🖌حسین مهدیزاده
1️⃣ از 2️⃣
از دیروز که کشور بخاطر گرما تعطیل شده است، عده ای از دوستانی که سابق بر این در کرونا، با #نفی_کرونا میدان داری می کردند، با همان دست فرمان به #نفی_گرما دست زدند.
یادم هست که چند روز مانده به محرم سال اول کرونا، استاد میرباقری فرمودند که یکی از بزرگترهای این جریان نفی کرونا درخواست جلسه داشته و به دفتر ایشان آمده. ایشون از ما خواستند که بدون ایشان جلسه را برگزار کنیم. یادم هست که در آن جلسه میهمان محترم اذعان داشتند که بیماری در کار هست و یکی از همراهان خود را نشان دادند که چند هفته قبل، خیلی سخت و نگران کننده این بیماری را داشته، اما معتقد بود این بیماری اینقدر کشنده نیست که گفته می شود و غالب کشته ها از سر ترس می میرند. بعد گفتند که نکته ای که برای آن تقاضای جلسه کرده بودند این بود ایشان دلایلی داشتند که کشتاری شبیه به آنچه در آنفلانزای آغاز قرن بیستم در ایران رخ داد، قرار است موج بزرگی از این بیماری در #دهه_محرم ایجاد کند و به کمک برخی امکانات بیماری زای دیگر(که او معتقد بود در راس آنها ابزارهای تغذیه ای، مثل #سیلوهای_آرد و #نظام_تصفیه_آب_سراسری است) این وضعیت بیماری عمومی اما کم قدرت، به سمت کشندگی واقعی سوق داده شود و بعد با ضرب شدن در احساس ترس و تحریم و... به یک نسل کشی واقعی و فروپاشی اجتماعی بدل خواهد شد.
قسمت مهم ماجرا راه حل وی بود، معتقد بود نظام در مقابل این سناریو فقط یک راه حل دارد: باید در همین چند هفته مانده به آغاز محرم، به جمع معدود کشورهای #منکر_کرونا بپیوندد تا این سناریویی قطعه اصلی اش که قطعه روانی آن است را از دست بدهد!
در ماجرای اخیر هم چنین سناریو مقابله ای در حال شروع شدن است. همه دیدیم که روز چهارشنبه واقعا گرمای عجیبی در کشور حاکم بود. این دوستان محترم، با تاکید بر اینکه تعطیلی برای گرما، ریشه در #سناریو_گرمایش_زمین (که چند سالی است در جهان جدی شده و سازمان ملل پشتیبان اصلی آن است) دارد و هدفش کنترل پیشرفت کشورها، در فناوری های فرهنگی(مثل #اربعین که در سرزمین های گرم عراق در جریان است) و اقتصادی (که وابسته به استفاده بیشتر از #سوخت_های_فصیلی است) است.
به نظر من هم چنین است! اما راه حل واقعا فقط نفی و انکار است؟
به نظر میرسد دوستان متوجه شده اند که ما از اغتشاشات سیاسی و اجتماعی تا فرآیند های توسعه، در #چنبره_روایت_رقیب گیر کرده ایم، اما واقعا بدیلی کارآمدتر از انکار واقعیت برای خلاصی از روایت وجود ندارد؟ ما در کرونا دست آخر موفق شدیم بر بیماری غالب شویم و ترس اجتماعی را تا حد زیادی کنترل کنیم، اما در #جنگ_روایت_ها، چون روایتی خلق نکردیم، روایت آنها پیروز شد. آنها گفته بودند که این بیماری بصورت طبیعی، به سوی آرام شدن حرکت خواهد کرد و تنها چند سال زمان لازم است. امروز مردم چه روایتی از کرونا و پایان آن دارند؟ آیا همین روایت نیست؟ پس روایت ما کجا رفت؟
🔺لینک بخش دوم این یادداشت:
https://eitaa.com/social_theory/1862
🆔 @social_theory
🔴 «گرما|گرمایش زمین» فرصت تا تهدید؟
🖌حسین مهدیزاده
2️⃣ از 2️⃣
امروز روایتی که ما می خواهیم از ماجرای گرمایش بدهیم چیست؟ می دانیم که نسخه ها، به روایت از مساله وابسته هستند و هر روایتی که مقبول تر بیفتد، راه حل هایش عمومیت خواهد یافت. در این جنگ روایت ها، تنها راه حل ما انکار گرما، برای نفی گرمایش زمین است؟ آیا این انکار، بعد از ده ها سال نگرانی و دلواپسی، که از کتابهای درسی تا اخبار تا جریانهای سبز تا رمانها و سینما دست مایه تولیدات فکری و فرهنگی بوده است، می تواند به روایت اصلی بدل شود؟
تصور من این است که گرمایش زمین، مشکلات برآمده از گازهای گلخانه ای و... چیزهایی واقعی هستند اما با درجه اهمیتی کمتر از آنچه نهادهای دانش و اخبار و سینما به آن باور دارند. ابرشرکتها و چند دولت معدودِ حاکم بر جهان، سالها برای صورت بندی کردن یک بسته توصیفی و تجویزی از #بحرانهای_آینده که در یکی از آنها، گرمایش زمین اصل است کار کرده اند. به این ترتیب دانش آموختگان نهادهای علمی، حامل این نگاه شده اند و در نهادهای تصمیم ساز کشورهای جهان پخش شده اند تا به وقت خود فعال شوند و برای مدیریت جهان به سوی آینده مدنظر آنها بکار بیایند. در این میان حتی آدمهای دقیق و دلواپس محیط زیست هم به مرور در معماری و صحنه پردازی جهانی اسیر شده و خواهند شد! اما راه حل چیست؟ #افشاگری؟ #انکار گرمایش؟ پس واقعیت گرما را چه کنیم؟ نمودار بیاوریم؟ رسانه های اصلی و فیلم های سینمایی و سریالهایی که مردم در پیرنگ آن گرمایش زمین را دیده اند و اضطراب آن را به ناخودآگاه جمعی جهان بدل کرده اند را چه کنیم؟ زور آنها بیشتر است یا افشاگری ما؟ اخبار بنگاه های خبرپراکنی قدرت بیشتری خواهند داشت یا ضدخبرهای ما برای اثبات شایعه بودن این اخبار؟
برداشت من این است که مبارزه با یک #روایت_پرقدرت، یک #ضدروایت_پرقدرت است نه انکار روایت. ضدروایت، شبیه ضد حمله در بازی فوتبال است. یعنی از ترکیب تهاجمی حریف استفاده کنیم و توپ را به زمین بی دفاع حریف شوت و سانتر کنیم و با سرعت و تکنیک، توپ را به زیر طاق دروازه حریف بچسبانیم! و الا بازی تدافعی به غیر از استرس و خستگی و دلسردی چه آورده ای دارد؟!
روایت گرمایش زمین بهترین وقت برای اصلاح الگوی سکونت انبوه و گله ای در شهرهای مصرفی نیست؟ بهترین وقت برای احیای شهرهای کوچک و سبک زندگی های انسانی تر و فرهنگ پذیرتری است که مدرنیته در آنها مزینت کمتری دارد نیست؟ روایت گرمایش بهترین وقت برای توسعه تکنولوژی های کوچک برای ایجاد صنایع واقعا کوچک و انسانی نیست؟ بهترین وقت برای کوچک کردن سهم ابرشرکتها در ثروت اقتصادی نیست؟ بهترین وقت برای کوچک کردن قدرت نظام سرمایه داری در اقتصاد (حداقل در ایران خودمان( نیست؟ سناریو گرمایش زمین بهترین وقت برای مبارزه با مصرفگرایی و زمین خواری اشراف، در جغرافیای کشاورزی زاگرس و البرز نیست؟ بهترین وقت برای استفاده از این نگرانی و رفع مشروعیت از #بهشت_های_ویلایی_اشراف و #احیاء_منضبط_زمین_های_مستعد_کشاورزی نیست؟ گرمایش زمین بهترین وقت است در ایران تا مردم را از تقاضای زندگی در شهرهای مناطق کویری منصرف کنیم و آنها را به مناطق طبیعی زیست در فلات ایران، یعنی دامنه های زاگرس و البرز و خلیج فارس برگردانیم، و مردم باور کنند که این جابجایی طبیعی است و یک خواست سیاسی و اجبار نیست!
ایران امروز به یک ضدروایت از #کلاف_سردرگم_توسعه ایرانی به نفع #رویای_پیشرفت_ایرانی_اسلامی احتیاج دارد. این ضد روایت، با سندنویسی بالادستی در نظام سیاسی ممکن نمی شود! با نظریه پردازی دانشمندان بخشی نگر و مفهوم زده درست نمی شود! بلکه یک بهانه بزرگ و قدرتمند می خواهد برای رویاپردازی عمومی! کرونا یک بهانه خوب بود، اما با انفعال محض، تنها به دفاع از حداقل ها گذشت. بیاییم از ماجرای گرمایش زمین برای تغییرات بزرگ استفاده کنیم و آن را بهانه کنیم برای ایجاد و ضریب دادن به یک #رویای_بزرگ_ایرانی_اسلامی، برعلیه توسعه مدرنیته وحشی شده در آغاز قرن بیست و یکم...
🔺لینک بخش اول این یادداشت:
https://eitaa.com/social_theory/1861
🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔴 «گرما|گرمایش زمین» فرصت تا تهدید؟ 🖌حسین مهدیزاده 1️⃣ از 2️⃣ از دیروز که کشور بخاطر گرما تعطیل شده
🔷🔷 چند نکته در حاشیه یادداشت برادر عزیز، مهدیزاده، در کانال ساخت ایران
1️⃣ از 2️⃣
آقای مهدیزاده از فضلای خوشفهم و خوشنویس حوزه علمیّه است. سالهاست که در مسیر دانایی و پژوهش سعی و پشتکاری گرمابخش برای سالکان این راه از خود نشان داده است. گاهگاهی که توفیق یار همراه میشود و یادداشتهایش را میخوانم، بسیار محظوظ میشوم و بارقههای خوشهچینی محضر اساتید در نوشتارش نمایان است.
این روزها یادداشتی نوشته است در کانالش با نام «ساخت ایران» به آدرس: @social_theory در پیامرسان ایتا، یا عنوان «گرما|گرمایش زمین» فرصت تا تهدید؟»، پیشنهاد میکنم دوستان این یادداشت را بخوانند.
اینجا میخواهم چند نکته یا حاشیه را به این یادداشت ضمیمه کنم.
اوّل: با ظهور انقلاب اسلامی، دوران نفی گذشته است. حالا چرا برخی نمیتوانند بعد از 44 سال این را درک کنند، بحث دیگریست. امام خمینی(ره) چیزی به ما آموخت. رخنه. رخنه در پایههای این برساخت تاریک و سیاه و تَرَک زدن بر دیوارهای زندان مدرنیته.
دوّم: ما قبل از هر چیز باید این آموزه را روایت کنیم و مسیر این آموزه تا امروز را روندنگاری کنیم. از دل چنین نگاه عبرتپژوهانهای قاعدتاً باید جوانههای بسیاری شکوفا شود. تجربه به ما میگوید هر گاه تاریخ چنین خوانش شده است، نسیم بهاری، دانههای گردهافشانی شدۀ زنبورهای اَحلی مِنَ العَسَل را در زمین زمان، رویانده است.
سوّم: در جنگ روایتها، پیروزی روایتی بر روایت دیگر معنادار نیست، یا آن معنای اصلی در این پیروزی خودش را نمایش نخواهد داد. بلکه نسبت هر روایت با حقیقت است که معنای اصلی را خواهد ساخت و ماندگار خواهد شد. باید در عبارتِ «تاریخ ناموس هستی است» بیشتر تأمّل کنیم. نسبت داشتن با حقیقت، همیشه نسبت اقبالی نیست البتّه، گاهی نسبت ادباریست و همین آن نکتۀ باریکتر ز مو است برای تأمّل بیشتر.
چهارم: از این جنس کنشهای مقطعی که همیشه سویهای سرمایهدارانه داشته است، چه در بخش کلانش و چه در بخش خُردَش، بسیار آمده و رفته است، مثلاً داستان سال 2012، و ...، و خُب برخی از این موارد هپروتیتر بودند و مواردی واقعنماتر. ما علاوه بر روایت خودمان یا آنچه آقای مهدیزاده #ضد_روایت مینامند، نیازمند یک #روندنگاری هستیم، روندنگاری، آگاهی را همراه با عبرت به مخاطب منتقل میکند و زمینۀ روشن شدن آتش ذهن او را فراهم میکند و همین روشنایی، ولو اندک، راهنشان خواهد بود.
پنجم: پس ما برای دریافتن نبض زمان و بحرانهای آن، هم به مهارت روایت نیاز داریم و هم به نگاه تاریخی. برای شکار این نبض نیز نیازمند رصد هوشمندانه هستیم. البته هوشمندی تنها نزد ذهنهای تیز استقرار یافته است و برای ذهن تیز داشتن باید با متن اصیل مأنوس بود، مخصوصاً متنهای اصیل ادبی. ما معمولاً صیّادان خوبی نیستیم، چون حتّی وقتی هم رصدگر باشیم، غیرهوشمندانه است، و برای همین بسیاری از صیدهای ناب از دستمان در میروند یا وقتی بهشان میرسیم که لاشهمرداری بیش نیستند. پیشنهاد میکنم نگاهی به کتاب «فردا؛ عوامل دگرگونساز جهان در قرن بیست و یکم» از «ال گور» بیندازید.
شش: امّا ضدّ روایت یا همان ضدّ حمله را پاسداشتن، نیازمند توان، قوّت و مهارت در روایت و حمله است. تشبیه آقای مهدیزاده بسیار جالب و قابل استفاده و بازکنندۀ بحث است. امّا یک حاشیۀ مهم و آن اینکه اگر بازیکنان شما قوّت لازم را نداشته باشند، یک فرصت ضدّ حمله که هیچ، هزار تا فرصت ضدّ حمله هم پیش بیاید، دردی را دوا نخواهد کرد. یادتان هست ما تیم مالدیو را در سال 1376 با نتیجه 17 بر 0 بردیم؟ حالا فرض کنید همان تیم مالدیو بیفتد با قهرمان آن دوره از جام جهانی و هزار و یک فرصت ضدّ حمله هم پیدا کند، اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر کمی ناامیدانه است، ببخشید، ولی بسیار نزدیک به واقعیّت است.
... ادامه دارد ...
https://ble.ir/esmaeil851
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔷🔷 چند نکته در حاشیه یادداشت برادر عزیز، مهدیزاده، در کانال ساخت ایران 1️⃣ از 2️⃣ آقای مهدیزاده ا
🔷🔷 چند نکته در حاشیه یادداشت برادر عزیز، مهدیزاده، در کانال ساخت ایران
2️⃣ از 2️⃣
هفت: رؤیای بزرگ ایرانیاسلامی ابتدا باید جوانه بزند، رشد کند، محافظت شود از نهالش، تا ... . آیات شریفۀ 18 تا 20 سورۀ مبارکۀ اسراء آموزهای را برای ما به ارمغان میآورد که خودم بارها به دوستان و اطرافیانم متذکّر شدهام، چون بیش از 20 سال سعی دارم تا با این آموزه زیست کنم. خداوند مددرسان کوشندگان است.
اینکه آمریکاییها و فرهنگ آمریکایی مهارت و قدرت روایت را دارد، به دلیل کوشش این فرهنگ در صد سال گذشته و پایهریزی این قدرت از نهاد آموزش است. برویم بخوانیم کتاب و پژوهش شگفتانگیز خانم «ماساکو واتانابه» را. این پژوهش دو ویراست دارد. ویراست اوّل با عنوان «هنر پرورش استدلال» منتشر شده است، از طرف انتشارات منادی تربیت. این ترجمه را بعید است پیدا کنید. مقایسه آموزش و پرورش ژاپن و آمریکا در مورد و مسئلهای خاصّ و بسیار هوشمندانه. ترجمۀ دوّم که از روی ویراست دوّم است و البته یکی از همان مترجمان همان ویراست اوّل انجام داده است با عنوان «نوشتن برای زیستن» از طرف نشر نی منتشر شده است و در بازار هست. در ویراست دوّم علاوه بر آمریکا و ژاپن، در یک فصل تکمیلی فرانسه نیز اضافه شده است.
توصیه میکنم حتماً کتاب را ببینید و بعد دربارۀ «فرمهای نوشتن» تأمّل بفرمایید. و اگر بیشتر حوصله داشتید، بخوانید کتاب «زندهام که روایت کنم» را از شارلاتانترین نوبلیست قرن بیستم به نظر بنده.
ما باید حداقل یک دهه تلاش و مجاهدت بیوقفه داشته باشیم تا بتوانیم از ضدّ حملهها برای حملۀ پیروزمندانۀ اقبالی استفاده کنیم و با این اِقبال، اِدبار حاصلشده را جبران نماییم. اگر مرد راهیم، برون آییم و سفر را آغاز، بسم الله...
دقایق آغازین 13 مرداد 1402
https://ble.ir/esmaeil851
هدایت شده از تربیت آینده |حمیدساجدیان
#روایت_دیدار 1 از 4
✅ الحمدلله پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ من هم در جمع فعالان تعلیم و تربیت توفیق زیارت حضرت آقا را از نزدیک پیدا کردم. دیداری که پس از سخنان اردیبهشت ماه حضرت آقا و احساس بلاتکلیفی میان برخی از کنشگران تعلیم و تربیت، نوید گرهگشایی بود. به نظر من به عنوان پژوهشگر حکمرانی، موضوع اصلی دیدار باید گرهگشایی از چالش بزرگ حکمرانی تعلیم و تربیت میبود که شاید همان هم شد.
✅ چالش از اینجاست که از طرفی تجربه الگوهای حکمرانی بازاری در آ.پ، حاکمیتزدایی و دوری از عدالت و پیشرفت در تعلیم و تربیت ایران بوده است. رهبری هم در دیدار اردیبهشت ماه معلمان این ایدهها را فکری برای نابود کردن کشور دانستند. پس نکته اول، ضرورت حاکمیتی بودن و غیر قابل تفویض بودن تعلیم و تربیت است.
✅ از طرفی انقلاب اسلامی در لحظه ضرورت «نهضت نوآوری» قرار دارد. نقش ایران در خلق جهان آینده که در دیدار ۱۳ آبان سال گذشته هم به آن تأکید شده، محتاج جوشش نوآوری است و سازمان آ.پ و الگوی هرمی آن، سنگینتر و خستهتر از آن است که بتواند از عهده چنین باری برآید. سازمانی که در وظایف جاری خود هم به اندازه کافی کارآمد نیست، چگونه میتواند نقشآفرین حادثهآفرینی آینده باشد؟ در فرض ضرورت تقویت، این سازمان نیازمند «قطعات تحولی» است که زمینهساز «جریان ارادههای خلاقانه» است. سؤال اصلی حکمرانی این است که چگونه میتوان ضمن تقویت حاکمیت مرکزی، این «قطعات تحولی» را به آن افزود؟
✅ با همین زمینه من هم یادداشتی تقدیم کرده بودم که توفیق ارائه حضوری پیدا نکردم. نقطه حساسیتم در این دیدار هم تحت تأثیر این نگاه، این بود که در اندیشه حضرت آقا برای حل این چالش چه میگذرد؟ برداشت من از جلسه این بود که ایشان دقیقا روی همین مسئله دست گذاشتهاند و جایجای این دیدار نشان از دغدغه جدیشان برای درگیرکردن جلسه با عمق این مسئله و راهکاری برای حل آن بود.
✅ یکی از نتایج جلسه هم این بود که گرچه ظاهرا با ورود رسمی و با ابزارهای مستقیم همراهی نکردند اما در عمل اراده کنشگران بیرون از سیستم را به رسمیت شناختند و مسیرهایی برای پیگیری آن مشخص کردند.
✅ سعی میکنم در چند یادداشت روایت خودم از این دیدار را بیان کنم.
@HamidSajedian
هدایت شده از مدرسهتابستانهاقتصاداسلامی
#معرفی_اساتید ۱۶
🔶 حجت الاسلام حسین مهدیزاده
🔸 نظریۀ اجتماعی، لازمۀ استقرار نظم اقتصادی اسلام
🔹مدیر میز نظریۀ اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم
✨مدرســـــهتابســـــتانهاقتصـــــــاداســـلامـــی✨
🆔 @HSIE1402
هدایت شده از تلک الایام
#لایقتل_معی_رجل_علیه_دین
تن ماهی و ماکارانی قسطیش خوبه
این را امروز روی یک بیلبرد تبلیغاتی دیدم.
انسان جامعه ی مدرن انسان بدهکار است.
هرکس ولو با توان مالی بسیار کم نباید حتی از گیر یک بدهکاری کوچک فرار کند.
دیگر نمی توانی قسط خانه و ماشین بدهی؟
ایرادی ندارد قسط ماکارانی بده.
تو همیشه باید بدهکار باشی تا بیشتر کار کنی برای رشد کردن و پیشرفت عده ای دیگر.
تو باید بیشتر کار کنی تا بتوانی بیشتر قرض کنی و بدهکار بزرگتری باشی.
و برای این کار باز هم باید بیشتر کار کنی.
آن ها برای اینکه تو هم یک روز مثل خودشان بزرگ و معروف شوی به تو وام می دهند.
تو نمی توانی یک شبه مثل آنها بزرگ شوی ولی اگر بزرگ شدن را قسط بندی کنند شاید بتوانی.
تو آنهایی را که از تو کار می کشند و برای بزرگ شدنشان می دوی و عرق می ریزی و برای رسیدن به زندگی تو را از زندگی ساقط کرده اند، دوست داری.
تو به آنها حق می دهی.
آرزوی تو این است که یک روز مثل آنها شوی.
آنها برای کار کشیدن از تو زحمتی نمی کشند.
تو خودت همیشه مراقب سرمایه و مدافع موقعیت آنها هستی.
.
.
.
این روزها ولی صدای دوست داشتنی تری در دنیای ما پیچیده است.
صدایی که از انسان دل ربوده.
صدا ولی امشبی را مهمان ماست.
و فردا از دنیای ما خواهد رفت.
بعضی ها خود را به او رسانده اند که فردا همراه او بروند.
او ولی گفته است که هر کس بدهکار است اینجا نماند.
برویم و گردنمان را از زیر این همه بدهکاری خالی کنیم.
انسان او انسان بدهکار نیست.
انسان بدهکار، انسان او نیست.
برویم و این باقیمانده ی عمر را انسان او باشیم.
این روزها انسانیت داغدار اوست.
#لبیک_داعی_الله
@telkalayyam
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی فکر می کنم ماجرای عدم اصلاح قیمت کار، در مقابل اصلاح روزانه و هفتگی قیمت کالاها، اون #خطا یا گناهی است که همه گناههای دیگر محصول آن است و گیر افتادن #دولتمرد_ناقتصاددان_حزب_اللهی در این تله، اینچنین طالع ما را سیاه کرده!
یادم هست سال اول دولت دهم که گرانیها شروع شد، رهبری به هیات دولت یک نکته گفت: مراقب #قدرت_خرید مردم باشید!
آن سالها من هم اقتصاد هیچ نمی دانستم و این توصیه را اشتباه میدانستم و با کدورت، سکوت میکردم! اما بعدا هرچه خواندم دیدم آن #دارویی که در درمان اقتصاد ایران ترک شده که بقیه داروهای کارشناسان اینچنین مسمومیت دارویی ایجاد کرده، همین است!
در اقتصاد ایران حرف این نیست که قیمتها اصلاح نشود، بلکه حرف این است که #قیمت_کار ناموس همه اصلاحهاست! و حتی اگر لازم است، هر دو سه ماه یکبار قیمت دستمزد اصلاح شود، نه اینکه سال قبل تا امسال قیمت ها 300 درصد رشد کرده و دستمزدها تازه سر سال 25 درصد، اصلاح شود!
وقتی دستمزد اصلاح نمی شود، کار کردن از چشم می افتد! بازارهای سوداگری در چشم همه مردم اجر و قرب پیدا می کند! کارخانهدار و بنک دار و موجر، به پشتوانه سکون سالیانه قیمت کار، روزانه و هفتگی و ماهیانه قیمت کالا و اجاره را افزایش میدهد و سال بعد هم روی سود تورم حساب می کنند!
آقای نماینده مجلس! آقای دولت! تا وقتی فعال اقتصادی، معتاد به گدایی سود از دستمزد پرداخت نشده کارگران است، پررو و گردنفراز است و کارگر در گذران زندگی تنهاست! و تو و #نظام هم تنها میمانید چون اگر کارگر به نظام دلبستگی نداشته باشد، قطعا بازاریها و ملاکها هم دلبسته نخواهند بود!
🆔 @Social_theory
هدایت شده از رویای امت
استاد می گفت سه چیز انسان را به پیش میراند !
ترس
طمع
عشق
ترس که از حضرت ادم به بعد تا همین چند نسل قبل برجهان بشر حاکم بود ...
طمع که مدرنیته به ارمغان اورد و تنها شماره تماس بشر با یکدیگر شد و مابغی خط ها اشغال ... یا لااقل تا اطلاع ثانویه از دسترس خارج شده ...
گرچه طمع هم شعبه ای از ترس است ، ترس از تهی بودن ، نداشتن ...
سکونت در سرزمینی ناامن از خواهش های بی جواب ، عطش های در سراب ، تشنگی و بی کامی ها ...
اما
چه زیبا جهانیست جهان شیدایی ...
جهان داراها ، به شعف رسیده ها ...
چه رقابت طوفانیست، نه برای کندن ...
برای دادن ... سر، دست ، پا ، جان ، مال ...
و عشق انست که من حضور ندارد تا بترسد هرچه است از اوست و هرچه دارم برای او ...
لاخوف عليهم ولاهم يحزنون...
عقل عارف در قلب است و قلب عاقل درسر ...
کاش کمی معرفت داشت این قلب ...
تا ببیند
آنکه تورا دارد چه کم دارد؟ و انکه تورا ندارد چه دارد؟
اللهم الرزقنا #اَرْبَعٖینْ
#رویای_امت
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
من اگر جای دوستان عزیزم، آقای #جبرائیلی، #قلی_زاده، #مقصودی، #عباسی_فر، #سعیدی و... بودم، تمرکزم را
👆👆👆👆
پیرو آخرین نوشته ام... چیزی که بارها از آن نوشته ام و باز هم خواهم نوشت...
هدایت شده از مدرسهتابستانهاقتصاداسلامی
ارائه حجت الاسلام مهدیزاده.mp3
32.57M
#صوت
🔶 حجت الاسلام حسین مهدیزاده
🔸 نظریۀ اجتماعی، لازمۀ استقرار نظم اقتصادی اسلام
🔹مدیر میز نظریۀ اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم
✨مدرســـــهتابســـــتانهاقتصـــــــاداســـلامـــی✨