eitaa logo
#کانال_جامع_آرامش_مانا_
929 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
505 ویدیو
2 فایل
در کانالِ جامعِ آرامش مانا ، شما به کاربردی ترین و آخرین یافته های روانشناسی ، پزشکی ، طب سنتی ، عرفانی ، انگیزشی ،اجتماعی و ... در قالبِ پادکست، رمان ، کتاب صوتی و ... دست خواهید یافت . ادمین پاسخگو : @hr14041 #مجله_جامع_آرامش_مانا_ @sodokomahdii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا حکمت شماره ۱۴۵ کلام مولا در نهج البلاغه را با خط خوش بنویسید و عکس گرفته اینجا ارسال کنید.👇 @amirsaleh200 به قید قرعه خدمت عزیز برنده مبلغ ۱۰۰ هزار تومان هدیه میگردد. مهلت ارسال یکشنبه ۲۷ اسفند
قسمت اول رمان وانیا👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹به نام خدا🌹🌹🌹🌹 .......نم بارون دیشب رو برگای درختا بود و هوای مطبوعی به منظره کوهپایه میداد. از ماشینای پلیس و آمبولانس و آژیرهاشون خبری نبود. همینطور که قدم میزدم و این قدم زدن همیشگی بین درختا برام یه ورزش و سرگرمی هر روزه شده بود،به تکه های به جا مونده از تصادف دیشب نگاه میکردم. گرچه محل تصادف دیشب ،خیلی از خونه ی ما دور بود،اما صدای آژیر و بلندگوهای پلیس تا ساعت ده صبح به گوش میرسید. اینطور که معلوم بود ،تصادف خیلی بدی رخ داده بود،ماما لیلی بعداز شنیدن صدای برخورد و زوزه ی ماشینای گشت،دیگه نخوابید،دائم تسبیح دستش بودو صلوات میفرستاد،یه بار هم به من گفت: نمیخوایی بری ببینی چی شده؟ گفتم: این مردم همونایی هستن که پنج ساله ازشون دوری میکنم ،الان برم بگم چی؟ مگه رفتارشون یادم میره.... مامالیلی دیگه چیزی نگفت و مشغول دعا کردن به شیوه خودش شد. منم بعد از تصادف رو تختم دراز کشیده بودم،اما خوابم نمیبرد،انگاری همین یه جمله ماما لیلی باعث شده بود،تمام اتفاقات و طعنه هاو مسخره کردنها از جلو چشمم رژه برن. من بهروز پسر حاج رحیم کاشف بودم که خدا بعد از بیست سال منوبهشون داده بود. نه پدرم تو قیافه و رنگ و رو ،کم و کسری داشت ،نه مادرم مادرم دختر اسدلله خان بود که زیبایی دختراش زبونزد شهر و دیارمون بودو خواستگارای زیادی داشتن. اما مادر و پدرم یه دل نه صد دل خاطره خواه هم شدند و راه رو برای خواستگارای دیگه بستند. بیست سال مادرو پدرم در کمال صلح و صفاباهم زندگی کردنو اولاد نداشتنشون رو حکمت خدا میدونستن،تا اینکه یه روز مامالیلی حالش بد میشه و دکتر میبرنشو ,دکتر میگه که مامالیلی بارداره.. پدرم تمام محله رو شربت و شیرینی میده و نون صلواتی برای سلامتی مامان پخش میکنه و مژده گونیهایی میده که هنوزم که هنوزه،خیلیا تو خاطرشون به خوشی ضبط کردن. تو این بین بعد از به دنیا اومدنم ،کم کم متوجه میشن که نه زیبایی ماما لیلی رو دارم نه برزاندگی حاج رحیم! تا وقتی حاج رحیم زنده بود،زمزمه ها کم کم به گوشم میرسید،اما وقتی بزرگتر شدمو حاج رحیم هم دارفانی رو وداع گفت ،دیگه هیچکس ملاحظه منو نمیکردو تو هر کوی و برزن مسخره کردن قیافه ی من شده بود اسباب تفریح مردم،چه جوکهاییکه برای هم نمیفرستادن،که مثلا اگه همه جا قحطی شوهر بیاد یه زشت خدا داریم که تنها سرمایه دخترای ترشیده است.... همینها باعث شد ،قید شهرو شهر نشینی رو بزنمو با موافقت ماما لیلی که خودش هم وقتی عذاب منو میدید،چندبرابر ناراحت میشداومدیم نزدیک یه دهکده ی کوهپایه ای خونه ساختیمو،باهم یه زندگی بی مزاحمت رو شروع کردیم. رشته ام مکانیک بود ،بنابراین تونستم با ارثی که پدرم برام گذاشته بود یه مغازه ی مکانیکی کنار جاده برپا کنم و تمام تجهیزات کامل یه مکانیکی پیشرفته رو بیارم تو مغازم ،بعداز دوسال یکی از دوستای دوره دانشگاهمو دیدم که از بیکاری مینالید،بهش پیشنهاد دادم که مغازه رو باهم بگردونیم،اونم خوشحال شدو الان سه ساله با خسرو مشغول کار هستیم,تو این مدت ،خسرو پس اندازی کردو ازدواج کرد،اما هر وقت زن خسرو رو میبینم ،از طرز نگاش حس میکنم ،اونم از زشتی قیافه ام متعجبه،گرچه همیشه میگه :« منو خسرو زندگی مشترکمونو از کرم شما داریم » اما من اینقدر بد خلق و عبوس بودم که تعریف و تمجید هیچکس برام ارزش نداشت! صدای شکستن یه شاخه و متعاقبش صدای ناله ی ضعیف یه زن منو از افکار پریشونم بیرون کشید،جلوتر رفتم تا ببینم قضیه چیه! ... چیزی رو که میدیدم ، باور نمیکردم! ادامه دارد
۱.mp3
5.15M
✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ [ به احترام ماه خدا ] 🎙 قسمت اول 🚨مبادا امربه معروف نهی ازمنکر تو ماه رمضان فراموش بشه هااا😇 📈تاثیر فوق العاده ای که امربه معروف و نهی ازمنکر درخودسازی و افزایش تقوای فردی و اجتماعی ما داره بقیه واجبات به اون صورت ندارنااااا 🥰 ‌ https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۲.mp3
6.26M
✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ [ به احترام ماه خدا ] 🎙 قسمت دوم گوش کنید ، امیرالمومنین(ع) در مورد گناه علنی چه میفرمایند😱😳 💡لزوما منظور از علن همیشه وسط خیابون نیستااااا😕 ممکنه وسط خونه شما باشه ، وسط عید دیدنی باشه، ممکنه اتوبوس یا مترو و ... باشه 🚨مبادا نسبت به گناه علنی سکــــ🤐ــــوت کنیم.! ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
سلام خدمت اهالی سودوکو دلتون شاد تنتون سلامت امروز دیر رسیدم خدمتتون به اینکه نزدیک ماه رمضون و کارهای آخرسال هستیم مارو عفو بفرمایید. دوستاران رمان قسمت دوم رمان وانیا آماده شده 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا