eitaa logo
#کانال_جامع_آرامش_مانا_
918 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
451 ویدیو
2 فایل
کانال جامع شامل : سودوکو ، مسائل روانشناسی و بیان اندیشه های ناب ، رمان ، مسابقه کاتبین مولا و ... ادمین پاسخگو : @hr14041 #مجله_آرامش_مانا @sodokomahdii eitaa.com/sodokomahdii این کانال وابسته به خداست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین قسمت رمان نزدیکهای دور👇👇
دور مامان این پاو اون پا کرد و یه نگاهی به من کردو گفت: البته پدرام باید بیاد بعد جواب شمارو بدم. سامان یه نفس راحت کشیدو به پشتی مبل تکیه داد. مامان از جاش بلند شدو رفت تو حیاط منو سامان نگاهمون رو مامان بود. وقتی مطمئن شدم ،مامان تو حیاط هست ،رو به سامان گفتم: سامان الان زود نبود؟ سامان گفت: دیگه زمانی دیرتر از این نداشتیم،نمیخوام از احساس مامانت سوءاستفاده کنم،اما این خواسته ی هردومونه،حتی خیلی قبلتر از این اتفاقا. بعد اومدو نزدیکم شدو گفت: آیداجان ،این زیادیه که میخوام بیشتر مراقبت باشم؟؟... بابا وارد شدو مامان تو حیاط مشغول صحبت با بابا شد. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 از اون روز تقریبا سه سال میگذره. با سامان به طرف امیریه دامغان برای آئین گل غلتان میریم.من این آئین رو تو یه برنامه تلوزیونی دیدم،وچون سر پسرم باردار بودم،به سامان پیشنهاد کردم،حتما قبل از یک سالگی پسرمون، به این آئین ببریمش. برای اینکه بهتر بتونم به سامیارم شیر بدم ،رو صندلی عقب،کنار ترلان نشستم و از تهمینه جون خواستم جلو بشینه تا پسرمو سیر کنم. مامان و بابا با ماشین خودشون بابا جون و مادرجونو آقا شاهین هم با ماشین آقا شاهین ،همسفر ما بودن. نزدیک دامغان تمام لباس های سامیارو عوض کردم و تنش لباس های کامل سفید پوشوندم،ترلان در حالیکه بدن کوچولوی پسرمو نوازش میکرد،هی قربون صدقه اش میرفت ترلان: الهی عمه قربون چشمای درشت و خوشگلت بره که کپ چشمای باباته. سامانم از آینه ،عقبو نگاه میکردو لبخند میزد. خدارو شکر ،اگر آشناییم با سامان از رو احساس بود،اما ازدواجمون عاقلانه بود. حالا بابا و مامان و سامان یه شرکت دارن که به کمک هم اداره اش میکنن و من از این بابت خیلی خوشحالم... پایان https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
نظر خواهی دوستان گرامی ، لطفا در یک جمله پاسخ دهید : علاقمند به ادامه رمان های متنوع و جدید هستید یا ادامه رمان‌های سرکار خانم قاضی ؟ نظرات خود را اینجا 👇 بفرستید . @hr14041
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح ها باید بلند شد در امتداد وقت قدم زد گل را نگاه کرد ابهام را شنید و دوید تا تهِ بودن، باید از نور تا خدا رسید ... سهراب سپهری سلام دوستان صبح یکشنبه تون پرخیر و برکت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5886738616062837944.mp3
6.29M
💎 زیارت چیست؟ ▫️سفرى به كوى دوست به قصد ديدار او ▫️بازگشت به حقيقت خويش و به وطن حقيقى ▫️حضور زائر نزد مزور نه مرقد ▫️میهمان شدن بر مزور ▫️بازديد پس دادن و جواب سلام دادن ▫️تجديد عهد محبّت و ارادت ▫️ديده دوختن و بوسه زدن بر خانه محبوب ▫️زيارت در درون و موانع شهود يار... https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5947035490132692404.mp3
23.62M
─━━━━⊱♥️⊰━━━━─ https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca ─━━━━⊱♥️⊰━━━━─ ✨