آنتی فتنه 👇
بسمالله الرحمن الرحیم
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
سلام علیکم جمیعا
عرض ادب و احترام دارم خدمت همه شما سروران گرامی
در خبرها دیدید که سفارت ایران در دمشق توسط اسرائیل مورد هدف قرار گرفته و متاسفانه سه سردار عالی رتبه سپاه قدس به شهادت رسیدن
اما این حمله برای چی رخ داده
آیا ما به اسرائیل حمله خواهیم کرد
جواب احتمالی ما چه خواهد بود
اینها سوالاتی است که مطرح میشه و باید بهش پاسخ داده بشه
از قدیم گفتن
چون گربه به تنگ آید ، عاقبت به چنگ آید
وقتی گربه تو یه جا گیر میکنه آخرین گزینه اش چنگ انداختنه
اسرائیل در این مدت از شمال توسط حزب الله ، از جنوب توسط یمن ، از شرق و جنوب شرقی توسط حزب الله (حشدالشعبی) عراق و از داخل هم توسط حماس به شدت مورد حمله قرار گرفته
اقتصادش در حال فروپاشی است و آمریکا هم داره یواش یواش حمایتهاش رو از اسرائیل کم میکنه
در عوض ایران با زدن یک کریدور مخفی از دل عراق داره محور مقاومت رو تجهیز میکنه
جلسه ای هم که در سفارت ایران در دمشق برگزار شده بود برای تسریع در تجهیز محور مقاومت در بیخ گوش اسرائیل بود
اسرائیل چاره ای جز این حملات نداره
اگر نزنه خروجی این جلسات از طوفان الاقصی بدتر خواهد بود
اگر هم بزنه باز هم حماقت کرده چون دیگه در هیچ کجا امنیت نخواهد داشت
دقیقا این اتفاق برای آمریکا در ترور حاج قاسم افتاد
الان هیچ پایگاه نظامی آمریکایی در هیچ جای منطقه امنیت نداره
و هر کی از جاش بلند میشه راکت میزنه به این پایگاهها
اسرائیل با حمله به سفارت ایران در دمشق در عرف دیپلماتیک حمله مستقیم کرده به خاک ایران چون سفارتخانه ها حکم خاک سرزمینی کشورها رو در عرف دیپلماتیک دارند
مواظب تحلیلهای احساسی باشید
اینکه الان نزنیم فلان میشه و اسرائیل پر رو شده و دیگه کی رو بزنه که ما جواب مستقیم بدیم رو بگذارید کنار
محور مقاومت دارای یک استراتژیه که فدا شدن این شهدا در راستای این استراتژی باید تعریف بشه نه در محل کنشگری
هر گونه حرکت احساسی باعث میشه که اسرائیل از گوشه رینگ خارج بشه و ما باید حواسمون جمع باشه
ضرباتی که این مدت ما به اسرائیل زدیم اصلا قابل مقایسه نیست
جواب ما به این حمله قطعی و خشن خواهد بود شک نکنید
بنده قرار نیست چیزی بگم که کسی خوشش بیاد
بنده مواضع نظامی کشورم برام مهمتر از لایک و دیسلایکه
قطعا هر گونه جواب احساسی به این حمله کار رو خراب میکنه
قبلا هم به صورت تلویحی بهتون گفته بودم که به زودی اتفاقات مهمی در منطقه میفته
چون میدونم که محور مقاومت در حال برنامه ریزی برای زدن یک ضربه مهلک به اسرائیله
اسرائیل هم از این موضوع خبردار شده و به خیال خودش میخواد این امر رو به عقب بیندازه
رک بگم
ما در نابودی اسرائیل به نقطه بدون بازگشت رسیدیم
یعنی اسرائیل قطعا نابود خواهد شد
اسرائیل با این حماقت ، گور خودش رو کند
حمله رسمی به خاک ایران یعنی جلو افتادن نابودی اسرائیل
از این به بعد تمام سفارتخانه های رژیم صهیونیستی در هر جای جهان هدف ما خواهند بود
هیچ مقام ارشد نظامی اسرائیلی ، دیگر امنیت نخواهد داشت
بگذارید چند تا خبر بدم
عراق و یمن مجهز به نسل جدیدی از پهپاد شدن که به راحتی به قلب اسرائیل نفوذ کرده و ضرباتشون رو هم زدن
ورود مستقیم ایران به جنگ با اسرائیل ، ورق را به سمت اسرائیل در مجامع جهانی برخواهد گردوند
اسرائیل میدونه که به شدت زیر بار حماس و حزب الله لبنان و انصار الله یمن و حزب الله عراق زاییده و وارد شدن مستقیم با ایران یعنی نابودی قطعی اسرائیل و همون ماجرای همیشگی مظلوم نمایی و کمک خواستن از مجامع جهانی و ....
و این نباید اتفاق بیفته
ما میزنیم
قطعا هم میزنیم
در سطح بالاتر هم میزنیم
اما در وقت مناسبش
حالا هر کس میخواد خوشش بیاد میخواد خوشش نیاد
به زودی کاری میکنیم که اروپا به جان اسرائیل بیفتد
اسرائیل داره برای بقا میجنگه
در آخرین فاز بقا به جنون میرسه
قطعا این حماقت نابودی اسرائیل رو جلو انداخت و تیشه به ریشه اسرائیل زد
بنشینید و ببینید
عاقبت این اسرائیل است که نابود میشود
باز هم حرف حضرت آقا رو تکرار میکنم
اسرائیل به دست همین نسل فلسطینی ها نابود خواهد شد
وظیفه ما آماده کردن سپاه یمانی برای درگیری آخرالزمانی با سفیانی است
کاری که سید خراسانی ما به خوبی بلد است و در حال پیاده سازی است
ای سفیانی ملعون آماده باش که لشگر یمانی در راه است
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
به قلم یکی از عزیزان
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 فوووووووووق العااااااااده مهم
🔹 پیشنهاد ویژه و مهم استاد پناهیان برای سومین شب قدر
🔺 هشدار عجیب و جدی آیت الله بهجت (ره)
🔵 لطفا تا جایی که توان دارید این کلیپ را قبل از شب ۲۳ ام به دست همه برسونید...
❤️🌺❤️🌺
#وانیا
#پارت۲۶
....شهلا سفره رو چید،قیمه درست کرده بود که با ماست و سبزی رو سفره گذاشت،خیلی گرسنه بودم،اما با برخورد سرد شهلا و حرفای بودار سلمان ،اشتهام کور شد.
سلمان دیس برنجو جلوم گرفت و گفت : چرا تعارف میکنی ؟ پلو بکش!!!
یه کفگیر سرصاف پلو ریختم و یه قاشق قیمه روش ،شروع کردم به خوردن.
زود غذام تموم شد،بیشتر از اینم معده ام جا نداشت،دیگه به کم خوردن عادت کرده بودم.
بعداز غذا رفتم تو آشپزخونه و شروع به شستن ظرفها کردم تا یه جوری از پذیرایی شهلا تشکر کنم،تا ظرفا تموم شد،اومدم تو پذیرایی ،جلوی سلمان یه استکان چایی بود،شهلا بدونه تشکر از شستن ظرفا, لااقل برای حفظ ظاهر رو به منو سلمان گفت: من باید بعد از ناهار یه استراحت کنم ،بعد رفت تو اطاق خوابش.
سلمان به من گفت: استراحت نمیکنی؟؟
گفتم: خیلی وقته استراحت بعد از ناهار یادم رفته....
سلمان بلندشدو رفت تو آشپزخونه و یه استکان چایی برای من آورد.
تلویزیون روشن بودو یه سریال خارجی پخش میکرد،سلمان داشت سریال نگاه میکرد،منم مثلا داشتم همراهیش میکردم،اما ذهنم حسابی درگیر بود.
ساعت چهار بعداز ظهر ،زنگ خونه رو زدن،سلمان درو باز کردو با یکی پچ پچ کردو اومد جلومو گفت: بانو بریم پایین ،سبحان هم اومده.
وقتی چشمم به سبحان افتاد ،دلم لرزید،سبحان اخماش توهم بودو یه جواب سلام آروم تحویلم داد،سعید مثل همیشه با خنده جلو اومدو راهنماییم کرد که بشینم.
سبحان یه پاکت از جیب کتش بیرون آورد و گفت: سلمان بهت گفته ما با فروش خونه ،بدهکاری بابارو صاف کردیم؟!؟!
تو دلم گفتم،آره شما گفتید منم باور کردم،میخواستید سهم منو ندید،وگرنه ،قرار بود چندتاقسط اولو قاسم خان بده ،بقیه رو خودتون بدید.
سبحان پاکت رو جلوم گذاشت و گفت : این تنها مبلغیه که میتونیم بهت کمک کنیم!!!!
میگه کمک کنیم !!!! مال و حق خودمو میگه کمک ،آخ که چقدر بدبختم من!!!!!
ازش تشکر کردمو گفتم: اگر میدونستم ،اوضاع اینطوری لب باز نمیکردم.
سرمو پایین انداختم و داشتم گلای قالی رو نگاه میکردم که یه ورق جلوم گذاشتنو گفتن: اینو امضا کن که تمام حق و حقوقت رو گرفتی ،چون حوصله ی غر غر زنامونو نداریم.
فهمیدم برای چی میگن،میترسیدن ،دوباره بیامو ،ازشون کمک بخوام.
یه امضا ساده و یه انگشت انداختم پای ورقو ،ازشون خداحافظی کردمو ،از خونشون بیرون اومدم.
تو تاکسی که نشسته بودم ،پاکتو باز کردم،یه مبلغ ،خیلی ناچیز بود،اما کاریش هم نمیشد کرد،کسی رو نداشتم،که بخوام با اینا در بیوفتم،با اینکه زن عقدی قاسم خان بودم،سهمم بیشتر از این نبود،حیف اگر طلاهامو داشتم ،الان یه پشتوانه ی درست و حسابی بود،اصلا فکر نمیکردم،طلاهامو بابام پای بدهکاری بده....
نزدیک به پنج سال تو کارگاه قالی بافی کار کردم،تو این پنج سال،پدرمو از دست دادم و تنهایی تو همون خونه کوچیک اجاره ای سر کردم،اما پس اندازم قابل توجه نبود،گرچه از رخت و لباس و خوراک میزدم،ولی به جایی نمیرسیدم.
یه روز ،مدیر کارگاه منو صدا کردو گفت که میخواد در مورد ازدواج صحبت کنه،قبل از اینکه دهنشو باز کنن ،گفتم: من شوهر نمیکنم .
مدیرمون که یه خانم جا افتاده بود گفت: آخرش که چی؟
گفتم: میترسم خرج یکی دیگه بیوفته رو دوشم.
همش فکر میکردم ،همه ی مردا مثل بابامو قاسم خان معتادن،بابام با بدبختی مواد میگرفت،قاسم خان ،پولدار بودو آبرومندی ،اعتیاد داشت.
خانم مدیر گفت: اگر فقط شرط به دنیا آوردن بچه باشه چی؟؟ بعد هر تصمیمی که خودت بگیری.
گفتم: چقدر گیرم میاد؟؟
گفت: نظرتو چیه؟؟
گفتم: با یه پولدار ،معامله میکنم،یه خونه و یه زمین و ۲۰ میلیون هم پول نقد میخوام،البته اینا سوای پذیرایی دوران بارداری هست!!!!
مدیر یه نگاهی بهم کردو گفت: حسابی دندون گردیا،باشه صحبت میکنم.
گفتم: طرف منو دیده؟؟
گفت: نه ،براش قیافه مهم نیست،یه وارث میخواد،یه زن داره که به خوشگلی هنرپیشه هاست.
از طرز حرف زدنش حرصم گرفت،اصلا مصمم شدم زنش بشم،که بدونه ،فرق زنی که مادر میشه با زنی که هرچقدر هم خوشگل باشه و بچه نیاره چیه؟؟!!
وقتی داشتم از در اطاق مدیر بیرون میرفتم گفتم: خبر با شما ،من مشکلی ندارم !!!!......
ادامه دارد
نویسنده: فیروزه قاضی
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است //الفبای عشق// نجوای علوی
از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است
آمر امر الهی شاه دینپرور علی است
●
ب برادر با نبی، بیرق فراز دین حق
بحر احسان، باب لطف بیحد و بیمر علی است
●
ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه
تیغآور، خسرو مستغنی از لشگر علی است
●
ث ثری مقدم، ثریا متکا، ثابت قدم
ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است
●
ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال
جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است
●
ح حدوثش با قِدم مقرون، حدیثش حرف حق
حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی است
●
خ خداوند ظفر، خیبر گشا، مرحب شکار
خسرو ملک ولایت، خلق را رهبر علی است
●
د داماد نبی، دست خدا، دارای دین
داعی ایجاد موجودات از داور علی است
●
ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمنن وز ذوالفقار
ذلت افزا بر عدوی ملحدِ ابتر علی است
●
ر رفیعالقدر و والا رتبه، روح افزای سخن
رهنمای خلق عالم، ساقی کوثر علی است
●
ز زبر دست و زکی و زاهد و زهد آفرین
زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی است
●
س سعید و سید و سرور، سلونی انتساب
سر لا رطب و لا یابس، سر و سرور علی است
●
ش شفیع المذنبین، شیر خدا، شاه نجف
شمع ایوان هدایت، شافع محشر علی است
●
ص صدّیق و صبور و صالح و صاحب کرم
صبح صادق از درون شب پدیدآور علی است
●
ض ضرغام شجاعت پیشهی روشن ضمیر
ضاربی کز ضربتش مضروب لایخبر علی است
●
ط طبیب طبعدان، مطلوب ارباب طلب
طاق نه کاخ مطبق طرح را لنگر علی است
●
ظ ظهیر ملک و ملت ظاهر و باطن امام
ظل ممدود خدای خالق اکبر علی است
●
ع عینالله و عالی جاه و علام الغیوب
عالم علم علی الاشیا ز خشک و تر علی است
●
غ غران شیر یزدان، غیرت الله المبین
غالب اندر غزوهها بر خصم بد گوهر علی است
●
ف فصیح و فاضل و فخر عرب، میر عجم
فارس میدان مردی، فاتح خیبر علی است
●
ق قلب عالم امکان قسیم خلد و نار
قاضی روز قیامت، خواجهی قنبر علی است
●
ک کنز علم ماکان و علوم مایکون
کاشف سر و علن، از اکبر و اصغر علی است
●
ل لطفش شامل احوال کل ما خلق
لازم التعظیم، شاه معدلت گستر علی است
●
م ممدوح صحف، موصوف تورات و زبور
مصحف و انجیل را مصداق و المصدر علی است
●
ن نظام نه فلک از نام نیکش، وز جمال
نور بخش مهر و ماه و انجم و اختر علی است
●
و واجب منزلت، ممکن نما، والا گهر
واقفِ از ماوقع و از ما وقع یک سر علی است
●
هـ هوالهادی المضلین فی الصراط المستقیم
هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی است
●
ی یدالله فوق ایدیهم یکی از مدح او
یک سر از یا تا الف هر حرف را مضمر علی است
●
جان علی، جانان علی، ظاهر علی، باطن علی
می علی، مینا علی، ساقی علی، ساغر علی است
●
گویی ار مدح علی دیگر چه غم داری صغیر
یاور خلق جهانی گر ترا یاور علی است
صغیر اصفهانی
هی قلبم بهم میگه:
علی(ع) خاطره خوشی از در نداره
نمیذاره هیچ کس پشت در بمونه...
علی جان شیعیانت پشت در ظهور امام زمان موندن،تو رو به جان فاطمه ات نوید باز شدن در ظهور مولامون رو تو همین شب قدر به شیعیانت برسان🙏🙏
الهی آمین🤲
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
🔴یادمون بمونه امنیت وآرامش این شب ها توسط کیا تامین میشه!
#انتشارش_با_شما
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
🔴 ١١۰۰ ختم قرآن به نیت امیرالمؤمنین
میخوایم تو ایامشهادت امیرالمؤمنین و شبهای قدر ١١٠٠تا ختم قرآن به نیت حضرت انجام بدیم. با خوندن تک آیه تک آیه. تا الان با همین یک آیه یک آیه ١٧٣١ ختم انجام شده باید تو این چندروز برسونیمش به ٢٨٣٠ ختم
هرچند دقیقه روی لینک کلیک کنید ختم قرآن جدید شروع میشه شرکت کنید تو ختمهای بیشتری شریک میشید.
بسمالله 👇
https://leageketab.ir/khatme-quran
پیام رو برای دوستانتون بفرستید در رسیدن به هزاروصد ختم یاری بدن
#یک_آیه_یک_ختم
#نشرحداکثری
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی آمدند، در حالی که طلا و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه داشتند.
راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس
راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟
ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟
ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟
ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من به همراه جمعی از مسیحیان از روم آمده ام و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه آورده ایم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او می بخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز می گردیم.
✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
✍راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
*چه چیز است که از آن خدا نیست؟*
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
*چه چیز است که در نزد خدا نیست؟*
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
*آن چیست که خدا آن را نمی داند؟*
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس به دنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس به دنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد و جمعیت گفتند چه سوالیست که م یپرسی؟
خدا همه چیز دارد و همه چیز را می داند.
✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم .
✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود به سرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع ) و امام حسین (ع ) میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان *"الیا"* نزد مسیحیان *"ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *"حیدر"* است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
✍امام (ع ) فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
✍امام علی (ع) پاسخ دادند:
.
فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک
🔹 *آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.*
🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است*
🔹 *و آنچه خدا نمی داند ، شریک و همتا برای خود است*
پس راهب با شنیدن این پاسخ ها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
✳️به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همان جا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
💠 *عزيزان !! تا حد امکان نشر دهید؛ زیرا:
⬅️ *پیامبر(ص) فرمود: هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع) را نشر دهد، مادامی که از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند*
منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی.
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca