بسم الله الرحمن الرحیم
🌺🌺🌺🌺🌺
سرآشپزهای آن شب آشپزخانه ی ما بچه ها بودند، با پیشنهاد غذای مورد نظرشان که در یک برنامه ی تلویزیونی دیده بودند!!
با استقبال من و پدر جان، بچه ها دست به کار شدند، مهربان و صمیمی در کنار هم!! بدون کوچکترین دغدغه ای در رعایت مسئله اول آشپزی یک مادر که نهایت هنرمندی و مهارت آشپزی با "ظرفِ کثیفِ کمتر" تعریف میشود!
بچه ها با خیال راحت سه تا رنده، سه تا کاسه ی بزرگ، پوست کن آورده بودند و ریختند و پاشیدند و مراحل اولیه را با یک تلفات جزئی به پایان رساندند!!
نوبت به شروع مراحل پخت که شد، صدای "مااااماااان"بود که از آشپز خانه به گوش می رسید:
"مااامااان کدوم روغن رو بریزم؟؟؟
ماااماان تو کدوم ظرف درست کنم؟؟؟؟
ماااماان میشه گاز رو روشن کنید؟؟؟؟!!!"
من و پدر جان هم از فرصت دو نفره ای که دست داده بود، در کمال آرامش استفاده کردیم و مشغول خوردن میوه شدیم! و در کنارش هدایت گروه تهیه و تدارک را انجام میدادیم از راه دور!!
غذا که آماده و سفره با دقت چیده شد، هیچ چیز مثل عکس العمل برایشان مهم نبود!!
حسین در نقش سرآشپز اصلی دست پیش گرفت و شروع کرد قبل از انتقادات احتمالی بقیه، نحوه ی کار و کم و زیادش را توضیح دادن!!
درست مثل یک آشپز تازه کار!!
"خودم گذاشتم برشته تر بشه ها!!! آخه اینجوری خوشمزه تر میشه!! ببینید!! چه قدر ترد شده!! "
با هر لقمه تشکر جانانه ای کردیم و بالاتر از مزه ی غذا، مدیریت حسین در درست کردن غذا در کنار دو دستیار دیگر، در کمال آرامش و بدون اعتراض و بگو و مگو را تحسین کردیم!
برای اینکه رسم تشکر را تمام و کمال اجرا کرده باشم، گفتم: "چون امشب شما زحمت شام رو کشیدید دست به چیزی نزنیدا!!! جمع کردن سفره با من!!"
با این پیشنهاد شگفت انگیز، نهایت لذت آشپزی را تجربه کردند!
و...
من ماندم و کف آشپزخانه ای پر از مواد اولیه!! و ظرفهای کثیف قطار شده
و صد البته یک تجربه ی ارزشمند گروهی که بعدها مطمئنا خیلی به کارم خواهد آمد!!
@madaranehayman
#آشپزی_بچه_ها
#همکاری_در_کارهای_خانه
به جمع بانوان بهشتی بپیوندید 👇
🆔 @sofrebanovanbeheshti