روایت شده که:
ابراهیم خلیل الرحمان(ع) را احتیاجی شد.
نزد یکی از دوستان خود رفت
که چیزی قرض کند، به او نداد.
حضرت محزون مراجعت کرد.
وحی به او رسید که: اگر از خلیلِ خود سؤال می کردی،به تو عطا می کرد.
عرض کرد: پروردگارا!چون می دانستم که تو بر دنیا غضبناکی،
ترسیدم که از تو سؤال کنم.
خطاب رسید که: قدر احتیاج از دنیا نیست.
#معراج_السعادة