افسوس برین عمر گرانمایه که بگذشت ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند عمرما شب شد و روز آمد و بیدارنگشتیم #سعدی @sokhan_iw

رنجوری را گفتند: « دلت چه می خواهد؟» گفت :« آنکه دلم چیزی نخواهد.» #سعدی @sokhan_iw

اگر هزار غم است از جفای او بر دل هنوز بنده ی اویم که غمگسارِ من است ... #سعدی @sokhan_iw

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب نرود صبح پدیدار نباشد #سعدی @sokhan_iw

مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال عاقلی را پرسیدند نیک بخت کیست و بدبختی چیست گفت نیک بخت آنکه خورد و کشت و بدبخت آنکه مرد و هشت مکن نماز بر آن هیچ کس که هیچ نکرد که عمر درسر تحصیل مال کرد و نخورد #سعدی @sokhan_iw

ساقیا می دِه که ما دردی‌کشِ میخانه‌ایم با خرابات آشناییم از خِرد بیگانه‌ایم ... #سعدی @sokhan_iw

✨ تو را که درد نباشد ز درد ما چه تفاوت؟ تو حالِ تشنه ندانی که بر کناره جویی #سعدی ‌@sokhan_iw

اونجا که #سعدی میگه: تا خِرمَنت نسوزد، تشویشِ ما ندانی. "شده آهی بکشی#بغض کنی#پیر شوی؟!" @sokhan_iw

بر پيشانى ايوان كاخ فريدون شاه نوشته اند: جهان اى برادر نماند به كَس دل اندر جهان آفرين بند و بس مكن تكيه بر مُلک دنيا و پُشت كه بسيار كَس چون تو پروَرد و كُشت چو آهنگ رفتن كُند جان پاک چه بر تخت مُردن چه بر روى خاک #سعدی @sokhan_iw

مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال عاقلی را پرسیدند نیک بخت کیست و بدبختی چیست گفت نیک بخت آنکه خورد و کشت و بدبخت آنکه مرد و هشت مکن نماز بر آن هیچ کس که هیچ نکرد که عمر درسر تحصیل مال کرد و نخورد #سعدی @sokhan_iw

اگر هزار غم است از جفای او بر دل هنوز بنده ی اویم که غمگسارِ من است ... #سعدی @sokhan_iw

اگر هزار غم است از جفای او بر دل هنوز بنده ی اویم که غمگسارِ من است ... #سعدی @sokhan_iw