eitaa logo
سخن و مداحی ناب خبر فلسطین اخبار پرسپولیس استقلال فوتبال برتر ورزش سه
13هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
39 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌼 سالروز ازدواج حضرت امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) مبارک باشه 🌹🎀💕🍃 ‌ 💬 @nab_menbar
🌸 *روایتی از ماجرای ازدواج حضرت آیت‌الله خامنه‌ای* 🎊 انتشار به مناسبت ایام؛ سالروز ازدواج حضرت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما 🚞 مدتی از بازگشت سیدعلی خامنه‌ای از قم به مشهد نمی‌گذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده‌ای سنتی و با علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد. 💐 هم او پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی را که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. 🎉 حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دین‌دار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته‌ای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیت‌الله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را می‌شناسند و تأیید می‌کنند و به او علاقه دارند. 🎁 هزینه ازدواج، آن بخشی که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیت‌الله حاج‌سیدجواد خامنه‌ای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتماً قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، می‌توانستند و کردند.» 🌼🌸🌺 اوایل پاییز ۱۳۴۳ سیدعلی خامنه‌ای و دوشیزه خجسته پیوند زناشویی بستند. خطبه عقد توسط آیت‌الله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه، که شانزده بهار بیش نداشت، پا به دنیای آقای خامنه‌ای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تک‌فرازهای آن در آن روزگار، یاری غم‌خوار و دوستی مهربان بود. 💌 کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار می‌شد، تعیین کردند. آن شب آقای خامنه‌ای در آستانه ورودی خانه ایستاده بود و از میهمانان استقبال می‌کرد. مراسم، آن طور که مرسوم خانواده‌های مذهبی و مقید آن زمان بود، برگزار شد. 💬 @nab_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ حق فرزند بر پدر و مادر 🔰امام سجاد (علیه السلام): واءما حق الولد فتعلم اءنه منک ومضاف الیک فی عاجل الدنیا بخیره و شره واءنک مسؤ ول عما ولیته من حسن الادب والدلالة علی ربه والمعونة له علی طاعته... ؛ ▫️حق فرزند این است که بدانی او از تو است در دنیا با هر خیر و شری که دارد به تو منسوب است و تو مسئول تربیت نیکو و راهنمایی اش به سوی خدا و یاریش در اطاعت از پروردگارش هستی... 📗تحف العقول ص ۲۶۳ 💬 @nab_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃گرفتاری حق الناس🍃 💬 استاد رفیعی: 🔸🔸🔸 🔰مرحوم آيت الله العظمي مرعشي فرمودند: چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ايشان را خواب نمي‌ديدم. خيلي دلم مي‌خواست پدرم را خواب ببينم. آ سيد محمود، پدر ايشان، آ سيد محمود مرعشي معروف به سيد محمود حکيم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سيد الشهداء، أباعبدالله(ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ايشان رفتند و پايين پاي امام حسين، توسل به علي اکبر، بالاخره پدر را خواب ديدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، يکي از علما از دنيا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب ديدند و پرسيدند: بابا به اين زودي، هنوز خودت گرفتار هستي. گفت: کسي حق الناس به گردنش نباشد، آزاد است و مي‌تواند راحت در دنيا بيايد. من حق الناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار مي‌کشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستي؟ فرمودند: مبلغي به مشهدي محمد يزدي در نجف که نزديک حرم حضرت امير مغازه دارد و نخود و لوبيا مي‌فروشد، من يک مبلغي به ايشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دينار بوده است. آقاي مرعشي مي‌فرمايند: گذرنامه سخت مي‌شد براي عراق گرفت. با يک سختي زيادي براي عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدي محمد يزدي؟ گفتند: چند تا داريم. گفتم: کنار حرم يک دکان يا مغازه به من نشان دادند و مي‌گويد: رفتم ديدم يک پيرمرد بداخلاقي نشسته، جنس‌هايش هم همه جنس‌هاي خاک خورده است. سلام کردم و گفتم: مشهدي محمد يزدي شما هستي؟ گفت: چه کار داري؟ گفتم: از او چيزي نمي‌خواهم، پدرم سيد محمود مرعشي به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: يادم نمي‌آيد! گفتم: دفتري نداري؟ گفت: اين مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و يک به يک بررسي کردم، دو سه ساعت طول کشيد. يک مرتبه ديدم نوشته: سيد محمود مرعشي هفتصد دينار، ايشان فرمودند: يک مقداري هم بيشتر به او دادم و از او طلب رضايت کردم، بعد خودم يا ديگري در خواب ديديم که پدر راحت شدند. حالا من نمي‌دانم اين بحث‌هاي اختلاس و بردن‌ها که ميلياردي هم هست، واقعاً کساني که اين کارها را مي‌کنند، البته آدم خوب و ملاحظه‌کار خيلي داريم. ولي واقعاً اينها يک خرده به معاد معتقد نيستند.  💬 @nab_menbar
✨﷽✨ 💬سوال : دختر جواني هستم كه واجباتم را انجام مي‌دهم و از محرماتي كه باعث زمينه ي گناه مي‌شود دوري مي‌كنم. اينها باعث شده كه من نسبت به خواهرها و برادرانم كه اين كارها را انجام نمي دهند دچار خودبيني بشوم. من در دلم آنها را پايين تر از خودم مي‌بينم. من فكر مي‌كنم بخاطر اين افكار خدا از من خشمگين است و شايد خدا آنها را بيشتر از من دوست داشته باشد. هر كاري مي‌كنم نمي توانم اين عيب را در خودم از بين ببرم. راهنمايي بفرماييد. ♦️پاسخ : يك حوزه ي خودبرتر بيني، عُجب و به خود باليدن داريم و يك حوزه ي اينكه عمل من بهتر از آنها است و اين دو حوزه ي متفاوت است. خدا در قرآن مي‌فرمايد: آيا آنان كه مي‌دانند با آنان كه نمي دانند برابرند؟ من ديپلم دارم و شما ليسانس داريد و واقعيت اين است كه شما چهار سال بيشتر درس خوانده ايد و سوادتان از من بيشتر است. اگر من اين حقيقت را در ذهن خودم داشته باشم آيا اين عجب است؟ كسي كه در خانه نماز نمي خواند با من كه نماز مي‌خوانم، كار من از او بهتر است. اگر برادر ايشان در خانه به صحنه‌هاي حرام نگاه مي‌كند ولي ايشان عفت مي‌ورزند، آيا اين دو يكي هستند؟ آيا فرد با نماز با فرد بي نماز يكي است؟ آيا راستگو با دروغگو يكي است؟ آيا كسي كه كار درست انجام مي‌دهد با كسي كه مجرم است يكي است؟ اين احساس هميشه عجب نيست و خدا از انسان خشمگين نخواهد شد. اگر من گفتم كه نماز خواندن من درست است و بي نمازي شما غلط است و به من اين احساس دست داد كه كاري كه من دارم انجام مي‌دهم درست است و كار آنها اشتباه است، اين عُجب نيست. اين احساس اشكالي ندارد. حتي اين احساس مي‌تواند مشوق هم باشد كه من كارم را پيش ببرم اما اگر من خودم را بالاتر بدانم نه عمل خودم را، اين اشكال دارد. مثلا بگويم من از همه بهتر هستم و من به بهشت مي‌روم و او به جهنم مي‌رود. ممكن است كه خدا كسي را ببخشد و يا فرد در عمرش كاري را انجام داده باشد كه خدا او را به بهشت ببرد. اگر انسان را عُجب گرفت و ديگران را مسخره كرد و اين را به رخ ديگران كشيد، اين احساس غلط است. فردي از امام باقر (ع) سوال كرد كه وقتي من كار خير انجام مي‌دهم من را تشويق مي‌كنند و من خوشم مي‌آيد. آيا اين ريا است؟ امام فرمود: هيچ كس در اين عالم نيست كه از تشويق بدش بيايد. اينكه كار من درست است و كار ديگري غلط است عجب نيست. عُجب كاري است كه شيطان كرد. خدا به شيطان گفت كه در مقابل انسان سجده كن ولي شيطان اين كار را نكرد زيرا من از او برتر هستم او از خاك است و من از آتش هستم. اينكه انسان تعصب بورزد و حقيقت را ناديده بگيرد، اين عُجب مي‌شود. اگر اين خانم بگويد كه من نماز مي‌خوانم پس كار من بهتر از آنهاست كه نماز نمي خوانند. اگر ما متوقع باشيم كه همه به ما احترام كنند عجب است. حضرت امير المومنيين مي‌فرمايد: بدترين بنده را مايوس نكنيد و بهترين بنده را هم اميدوار نكنيد. چون ممكن است كه فرد بد هدايت بشود و فرد خوب گمراه بشود. حُر منحرف بود ولي بعد به راه خوب آمد. 💬 @nab_menbar