#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت(ره):
از مسجد که بیرون میآمدیم، میایستاد و برای مردم دعا میکرد.دورش را میگرفتند و شلوغ میشد؛ او اما از هر کاری که مردم را به زحمت بیندازد، دلخور میشد.به همراهان سفارش میکرد: «مراقب آنهایی که پشت سر میآیند، باشید. نکند اذیت شوند؛ نکند هُلشان بدهید یا داد بزنید...»
یکبار زنجیری بین او و مردم زدیم تا در فشار جمعیت اذیت نشود؛ همان اول که دید، اعتراض کرد. گفت: «این را کی زده؟ بگذارید راحت باشند...»آن اواخر که شرایط جسمیاش خوب نبود، با هزار زحمت با گذاشتنها و برداشتنها دیدند که ضرری به دیگران ندارد، کوتاه آمدند.
📚 به شیوه باران، ص ٢۵
🕌سخنان ناب📖
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/1350500352C441bf7fe0d
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
☘️ بچهها را که میدید، گل از گلش میشکفت.
یکجوری با آنها ارتباط برقرار میکرد.
💕 به بچههای ۸-۷ ساله بهاندازۀ مردهای بزرگ احترام میگذاشت؛ «شما» خطابشان میکرد.
✨ به بچهای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازیگوشی داشت نگاهش میکرد، به شوخی میگفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون بابای شمان؟!»
(بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان)
📚 به شیوه باران، ص٢٣ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت)
#آیت_الله_بهجت_ره
🕌سخنان ناب📖
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/1350500352C441bf7fe0d
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
رفته بودم بگویم برای مریض ما دعا کند. دیدم عدهای دارند سؤالهای علمی میپرسند.
گفتم: «حالا این وسط من وقتش را بگیرم و بگویم برای فلانی دعا کن؟»
خواستم حرفم را قورت بدهم که نگاهم به نگاهش افتاد؛
با مِنّ و مِن گفتم: «آقا! مریض داریم؛ دعایش میکنید؟»
گفت: «من همۀ مریضها را دعا میکنم؛ حتی برای مسلمانهای چین هم دعا میکنم.»
📚 به شیوه باران، ص٢۶
🕌سخنان ناب📖
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/1350500352C441bf7fe0d
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
▫️شخصی از آقا میپرسید: «آقا، شما از اینهمه توقف در حرم خسته نمیشوید؟»
▫️آقا فرمودند: «من خودم را در بهشت میبینم. چرا بیرون بیایم؟!»
▫️در عبادت به بالاتر از خودشان نگاه میکردند و واقعاً عمل خودشان برایشان جلب توجه نمیکرد.
📚 برگرفته از کتاب صحبت سالها
(مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ علی بهجت)
#آیت_الله_بهجت_ره
🕌سخنان ناب📖
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/1350500352C441bf7fe0d
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
🔸همسایه بودیم.
🔸همسرم فوت شده بود؛ اقوام از شهرهای دور و نزدیک آمده بودند و چند روز مهمان داشتیم.
🔸سر و صدای مهمانها تا خانۀ همسایهها میرفت؛
🔸مخصوصاً خانۀ آقا که دیوارهایش خیلی کوتاه بود.
🔸یک روز آقای بهجت آمد دم در؛ مقدار قابل توجهی هم پول داد دستم.
🔸بعدها که دست و بالم بازتر شد، خواستم پول را برگردانم.
🔸اول قبول نمیکرد؛
🔸اصرار که کردم، گفت: «پس این پول را میدهم تا برای همسر شما قرآن بخوانند.»
📚 به شیوه باران، ص٣۵
🕌سخنان ناب📖
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/1350500352C441bf7fe0d