eitaa logo
سخن عرفان
1.2هزار دنبال‌کننده
338 عکس
54 ویدیو
67 فایل
🔹 آشنایی با عرفان و پاسخ به اشکالات مخالفان عرفان 🔹 سخنان اساتید و بزرگان عرفان سخن عرفان در تلگرام: @sokhanerfan 🔹 زیر نظر حجت الاسلام و المسلمين وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
سخن عرفان
🌺عرفان در مناجات شعبانیه _1 1. مناجات شعبانیه را امیرمؤمنان على (علیه السلام) و دیگر امامان معصوم
🌺 عرفان در مناجات شعبانیه_ 2 🔹بخشی از مناجات: قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُك عَلَی یا سَیدِی فِیمَا یكونُ مِنِّی إِلَی آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیتِی وَ بِیدِك لابِیدِ غَیرِك زِیادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی همانا آنچه تقدیر نموده ای بر من ای سرور من در آنچه که تا پایان عمر بر من فرود می‌آید از نهان و آشکارم جاری شده است، و تنها به دست توست نه به دست غیر تو فزونی و کاستی‌ام و سود و زیانم. 🔹این جملات از فرازهای سنگین مناجات شعبانیه است. 🔸همه مقادیر و تقدیرها توسط خداوند تا پایان عمر از نهان و آشکار بر ما جاری است. در قرآن کریم آمده: مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ؛ (حدید/ ۲۲) هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفسهاى شما [= به شما] نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم، در كتابى است. اين [كار] بر خدا آسان است. 🔸همه فزونی ها و کاستی ها، سود و زیاد همه و همه فقط به دست خداست نه به دست دیگری! این نگاه عمیق، چشم سَر و سِرّ انسان را تنها و تنها به سمت حق تعالی جلب می کند. متوجه می کند که اصل کیست و چیست و انسان باید کجا را ببینید. با امثال این فرازها، به مرور انسان متوجه می شود که موثری در عالم هستی جز خداوند نیست (لا موثر فی الوجود الا الله) و حول و قوه ای جز بالله نیست (لا حول و لا قوه الا بالله) و بدین ترتیب با توحید افعالی آشنا می شود و سپس با تلاش علمی و مجاهدت عملی، میتواند این مسائل را شهود کند. انسان عارف می داند که همه مقدرات در علم حق تعالی ازلاً موجود است (به تعبیر عرفانی در اعیان ثابته) و هر چه در صحنه آفرینش، محقق می شود، تنزلات آن حقایق در جلوات و رنگ و لباس مختلف است. قرآن کریم می فرماید: وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ (حجر / ۲۱) هیچ چیز نیست مگر اینکه خزائن آن، نزد ماست؛ و ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمی‌کنیم. به هر رنگی که خواهی جامه میپوش که من آن قد رعنا می شناسم انسان عارف، میداند که در نظام هستی فقط خداست و جلوات او، لذا همه زیادت ها و نقص ها و نفع ها و ضررها را تنزلات و جلوات آن حقیقت می داند. البته انسان عارف، با این جملات، نه به سمت جبر اشعری متمایل می شود و نه سر از تفویض و اختیار معتزلی در می آورد، بلکه امر بین الامرین، که فهم مفهومی اش بسیار سخت و دشوار است، دیدگاه اوست. او می داند که این معارف، مثل احکام غسل و تیمم نیست که با ادبیات عرب و چند روایت باب فروع بتواند حل و فصلش کند! برای فهم دقیق این معارف، سالها ممارست علمی و مجاهدت عملی نیاز است. یادم است یکبار حضرت آیت الله جوادی آملی به مناسبتی در بحث جبر و اختیار، به مرحوم آخوند خراسانی که در کفایه به مناسبتی شعر خاقانی را آورده: "قلم اینجا رسید سر بشکست"، فرمود: "اینها بحث اصول فقه نیست که با چند سال، حل و فصل شود. اگر کسی سالها در حکمت و عرفان و معارف عمیق قرآن و عترت تلاش نکند، در این نوع مباحث قلم که سهل است، سَرش میشکند!" باری، همه چیز از خداست، همه افعال از خداست، البته مظاهر و به ویژه انسان، با توجه به مرتبه و تعینش، در ظهور کمالات مدخلیت دارد و باعث نقص و شر می شود که بحث مفصلش در جای خود باید مطرح شود. ✍ 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
☘🍁☘🍁☘🍁 🍂🍃🍂🍃 🌿🌱 🌹 🌺 غزل " شب عید " از علامه حسن زاده آملی @sokhanerfan شب عید آمد آن عیدی که باشد عید سلطانی گروهی در سرورند و گروهی در پریشانی گروهی فارغ از هر دو نه این دارند و نی آنرا به دل دارند با سلطانشان صد عید سلطانی به چشم پاک بینشان به غیر از آشنای دل هر آنچه در نظر آید نبینندش مگر فانی بقربان دل این فرقه قدّیس قدّوسی که از صد خور بود روشنتر آن دلهای نورانی مدان عید آنزمانی را که بر تن نو کنی جامه بود عید آنکه دور از خود نمایی خوی حیوانی مرا امشب دلی شاد است اندر گوشه غربت که می خواهد نماید هر زمان نوعی غزلخوانی چرا خوشدل نباشد آنکسی کردند تقدیرش کتاب و درس و دانش را ز لطف حیّ سبحانی چه غم ما را که اندر بر نباشد شربت و شکّر که کام من بود شیرین همی ز آیات قرآنی چه غم ما را که اندر حجره نبود نان و حلوایی بود تا نان و حلوای جناب شیخ ربّانی چه غم ما را ز بی گلدانی و گلهای رنگارنگ بود زهرالربیع سیّد و انوار نعمانی چه غم ما را که دوریم از دیار و دوستان خود الهی اوستادی باشد و آقای شعرانی چه غم ما را ز سر بردن به تنهایی که هم صحبت بود کشکول شیخ و مجمع الامثال میدانی چه غم ما را که مهجوریم و اندر حجره محجوریم بود تا مثنوی و منطق الطیر دو عرفانی پریشان نیستم از بی گلستانی که در پیش است گلستانی ز سعدی و پریشانی ز قاآنی حسن خواهد ز لطف بی شمار ایزد بی چون دل پاکی منزه باشد از اوهام شیطانی 🔅 تاریخ سرودن شعر : سه شنبه اول فروردین 1332 هجری شمسی 🔅 حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله تعالی @sokhanerfan
🌸 سجده طولانی برای اصلاح نفس عارف الهی مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رضوان الله تعالی علیه) نقل میکنند که از استاد عارفم (آخوند مولی حسینقلی همدانی) سوال کردم از عمل مجربی که در اصلاح قلب و جلب معارف موثر باشد؟ استادمان فرمود: هر شبانه روز یک سجده طولانی داشته باشید و ذکر لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین را در حالی بگویید که نفس خود را مسجون می بینید و این احساس را داشته باشید که منم که در سجن طبیعت گرفتارم و مقید به قیود اخلاق رذیله ام، و اعتراف کنید که خداوندا تو این امور را بر سر من نیاوردی و تو بر من ستم نکردی بلکه من خودم را به این بیچارگی افکندم، آنچه از تو رسیده محبت و بزرگواری بوده است، اما آنچه که از من برخواسته این همه ظلم و ستم و طغیان بوده است. این احساس به همراه ذکر یونسیه در اصلاح قلب بسیار موثر است. علاوه بر این قرائت سوره قدر در شب جمعه و عصر جمعه هر کدام صد بار بسیار موثر است. مرحوم میرزا جواد آقا می فرماید که شاگردان استاد همگی به این دستور عمل می کردند، یعنی هم آن سجده های طولانی را در شب و روز انجام می دادند و هم در شب و عصر جمعه هر کدام سوره قدر را صد مرتبه می خواندند و هرکدام بر اساس مجاهده و تلاشی که داشتند این عمل را انجام می دادند که شنیدیم یک نفر از شاگردان استاد این ذکر را سه هزار بار در سجده تکرار می کند. 🔹حضرت استاد محمدمهدی مهندسی (رضوان الله علیه) 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🌺 عرفان در مناجات شعبانیه_ 3 🔹بخشی از مناجات: إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی ینْصُرُنِی. خدایا! اگر محرومم کنی کیست آنکه به من روزی دهد؟ و اگر خوارم سازی کیست آن‌که به من یاری رساند؟ در این قسمت به این نکته توجه می دهد که همه چیز دست خداست و انسان باید بداند که جز خداوند کسی را ندارد و حتی انبیا و اولیا نیز مظاهر و اعلام و ابواب خداوند هستند. اگر خداوند کسی را محروم کند، چه کسی می تواند رزق مادی و معنوی و معرفتی به انسان بدهد؟ معلوم می شود اگر رزقی چه مادی چه معنوی و عرفانی به ما می رسد از خداوند است. البته خداوند مجاری و مجالی دارد و از آن طرق ارزاق به همه موجودات پخش می شود. اگر پیامبر یا امام یا استاد یا پدر یا پزشک و ... رزقی در بدن یا روح به ما می دهد، در واقع رزق خداست از طرق آن مظهر و آیت. اگر خداوند کسی را خوار گرداند چه کسی می تواند او را یاری نماید؟ معلوم می شود همه کمک ها از طرف خداست که توسط مظاهر گوناگون به موجودات می رسد. وقتی در نماز بارها عرض می کنیم «ایاک نستعین»؛ یعنی همه ما موجودات عالم تنها از تو يارى مي جوئيم؛ چه بدانیم چه ندانیم؛ چه بفهمیم چه نفهمیم؛ چه از دیگران هم کمک بگیریم چه از دیگران کمک نگیریم. جز تو وجود حقیقی و مستقلی نیست که در عرض یا طول تو برای خود استقلالی داشته باشد! به همین جهت است که جملاتی مانند «اول خدا، دوم شما!» شرک است. اول خداست، آخر هم خداست، ظاهر هم خداست، باطن هم خداست. باید گفت «اول خدا آخر هم خدا، شما هم وسیله خدا ان شاء الله» در روایت است که «اگر کسی بگوید اگر فلانی نبود مشکل من حل نمیشد!» او مشرکانه (شرک خفی ) حرف زده است. چون استقلال در تأثیر به فلانی داده است. هیچ کس و هیچ چیز در صحنه هستی مستقل نیست جز خداوند! لذا باید گفت خداوند توسط فلان شخص مشکل من را حل کرد. نکته بعدی این است که انسان اصالتاً باید شکر خداوند را در برابر همه نعمتهای روحی، عقلی، خیالی و جسمی و مادی به جا آورد و البته از آیات و مظاهر هم تشکر نماید. چون آن آیت و مظهر، مجرای فیض حق بوده است. کسی که سالک است و به فنای فعلی رسیده این مطالب را شهود می کند و قلباً نه فقط عقلاً می بیند که موثری جز خداوند نیست و موجودات همه و همه مجالی و مجاری فیض و رحمت او هستند. کسی هم که سالک و واصل نیست، اگر به قرآن کریم و روایات معتبر اهل بیت علیهم السلام و علوم حکمی و عرفانی مراجعه نماید این مطلب را تصدیق می کند. ✍️ 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🌺 عرفان در مناجات شعبانیه_ 4 🔹بخشی از مناجات: إِلَهِی إِنْ كنْتُ غَیرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِك فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَی بِفَضْلِ سَعَتِك خدایا! اگر شایسته رحمت نیستم، تو سزاواری که بر من با فراوانی فضلت بخشش نمایی. در این فراز توجه میدهد که گمان نکنیم با اعمالی که انجام میدهیم شایسته مواهب الهی شده ایم! و بهشت گوارای وجودمان است! اگر کسی چنین گمانی بکند، معلوم میشود نه خودشناس است نه خداشناس! بلکه باید بدانیم که فضل الهی چنان گسترده است که امیدواریم ما را نیز فرا بگیرید. انسان باید همواره متوجه فقر ذاتی و وابستگی همیشگی خود به خداوند باشد و بداند هر توفیقی از ایمان و تقوا و اعمال صالح داشته، به توفیق خداوند و حول و قوه و مدد او بوده است و اگر هم گناهی کرده، از حول و قوه خدادادی سوء استفاده کرده است! سیه رویی زممکن در دو عالم جدا هرگز نشد، والله اعلم الهی چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر؛ و چون در خود نگرم از جملهٔ خاکسارانم و خاک بر سر. از این رو، عارف، هیچگاه نمی تواند معجب (عُجب) و متکبر باشد. چون متوجه است که خدا را آنطور که باید، نشناخته و او را آنطور که شایسته است عبادت و بندگی نکرده است. جناب شیخ اجل، مینویسد: «درویشی را دیدم سر بر آستان کعبه همی‌ مالید و میگفت: یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید. عذر تقصیر خدمت آوردم که ندارم به طاعت استظهار عاصیان از گناه توبه کنند عارفان از عبادت استغفار عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت، من بنده امید آورده‌ام نه طاعت و به دریوزه آمده‌ام نه به تجارت. اِصْنَعْ بی ما اَنتَ اهْلُه». آری، انسان وقتی در مقابل پروردگار عالم برای عبادت و دعا و نماز قرار می‌گیرد باید با تمام وجود بداند که در مقابل حقیقت هستی و کمال مطلق که عزیز است و همه عزت از آن اوست قرار گرفته است؛ و انیّت و انانیّت خود را کنار بگذارد و بداند که در برابر او ذلیل و هیچ است. چگونه چنین نباشد در حالی که وجود، اوصاف و افعالش چیزی جز آیت و مظهر او نیست. او باید توجه کند که بزرگترین مشکل و مهم‌ترین گرفتاری، خودبینی است و عظیم‌ترین حجاب بین ما و حق تعالی خود ما هستیم. باید بداند که خودبینی، خودخواهی و خودستایی ریشه مفاسد و حجاب‌هاست و این نگاه و گرایش انحرافی و غلط به خود، موجب گرفتاری‌های زیادی می‌شود. انسان زمانی که خود را مستقل و رها ببیند، حق تعالی را نمی‌تواند به درستی بشناسد و وقتی معرفتش صحیح نشد، همه چیز را وارونه خواهد دید و این آغاز بدفهمی و شقاوت است. مادر بت‌ها بت نفس شماست زانکه آن بت مار و این بت اژدهاست اما انسانی که عظمت و عزت خداوند، و حقارت و ذلت خود را به خوبی درک کرد، می‌تواند در باطن هستی سیر نماید. ✍ 💢سخن عرفان @sokhanerfan
🌺🌺🌺 ✴️پرسش و پاسخ از آیت الله العظمی بهجت 🔻آیا در عصر غیبت، دعای فرج و انتظار فرج کافی است؟ 🔹تنها انتظار فرج کافی نیست، تهیّأ (آمادگی)، بلکه طاعت و بندگی نیز لازم است، مخصوصاً با توجه به قضایایی که پیش از ظهور امام زمان عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف واقع می‌ شود، به‌ حدی که: «مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ جهان مملو از ظلم و جور می‌ گردد» @sokhanerfan خدا می ‌داند که به‌ واسطه ضعف ایمان بر سر افراد چه می‌ آید. خدا کند ظهور آن حضرت با عافیت مطلقه برای اهل ایمان باشد و زود تحقق پیدا کند. مگر امکان دارد عافیت مطلقه بدون ایمان، طاعت و بندگی انجام گیرد؟! خدا به اهل ایمان توفیق دهد که از فِتَن مُضِلّه کناره‌ گیری کنند. 📗در محضر بهجت، ج۱، ص۱۱۹ @sokhanerfan
🌸 انتظار فرج / معنای واقعی انتظار علامه حسینی طهرانی رضوان الله علیه هميشه ترغيب به انتظار فرج آن‌حضرت كرده، مى‌ فرمودند: انتظار انسان، بايد آنقدر شديد باشد كه صبح‌هنگام، انتظار ظهور حضرت را در شب داشته باشد، و شب كه مى ‌خوابد انتظار ظهور و طلوع آفتاب ولايت را در صبح داشته ‌باشد. و البتّه انتظارى را مفيد و مُنتج مى ‌دانستند كه سازنده باشد، يعنى انتظار توأم با عمل و تهذيب و تطهير باطن كه موجب تقرّب به حقيقت ولايت آن‌حضرت و انكشاف آن مى‌ شود. مى‌فرمودند: عمده در انتظار، انتظار با عمل است؛ يعنى منتظر حقيقى‌ كسى‌ است كه أعمال و رفتارش به‌ نحوى باشد كه خود را براى ظهور آن‌ حضرت مصفّا و مهيّا نموده و تهذيب نفس كند؛ و گرنه انتظار بى‌ عمل، انتظار واقعى نيست بلكه صورت و توهّمى از انتظار است. 💢 کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🌸 امام زمان (عجل الله فرجه) در آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ♦️اگر کسی در خصوص شخص حضرت مهدی موعود محمد بن حسن عسکری(ع) و جزئیات حالات و امامت و غیبت و علائم ظهور او، اندک تتبّعی در جوامع روایی فریقین و کتب سیره و تاریخ بنماید، به حقیقت بر وی مسلم خواهد شد که ایمان به مهدی موعود و ایقان به غیبت و ظهور آن حضرت، از ابتدای ظهور اسلام در اذهان مسلمانان مطرح بوده است.[1] ایشان در جای دیگر خاطرنشان می کند: ♦️هیچ کتابی را در اثبات حجت قائم بهتر از قرآن نیافتم. خود قرآن، تبیان است که هیچ گاه زمین خالی از حجت با بدن عنصری نیست.[2] ♦️در بقای دنیا به وجود انسان کامل که :«لولا الحجة لساخت الارض بأهلها» در فصّ یونسی فصوص الحکم و شرح قیصری بر آن، بیانی شریف دارند. آنها تأکید می نمایند: وجود آن انسان کامل به عنایت الهی در جمیع حالات و مکان ها حراست و حفاظت می گردد و او هم به عون حق تعالی، زمین و اهلش را از تخریب و فنا مصون می سازد.[3] 1. هزار و یک نکته، نکته 720، ص582. 2. همان، نکته261، ص150 151. 3. همان، نکته 882، ص725. @sokhanerfan
🌸تعجیل در ظهور ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 📝 در هر حال باید برای تعجیل در امر فرج و رفع نگرانی‌ها و گرفتاری‌ها و نجات و اصلاح حال مؤمنین، بگوییم: «أَللهُم اکشِفْ هذِهِ الْغُمةَ عَنْ هذِهِ الأُمةِ بِظُهُورِهِ؛ خداوندا، با ظهور حضرت حجت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف این ناراحتی را از این امت برطرف نما». زیرا واقعاً از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمین به‌خصوص اهل ایمان وارد می‌آید، کارد به استخوان رسیده است. 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۴ @sokhanerfan
🌸 اگر امام معصوم موجود نباشد، خداوند شناخته و عبادت نمی شود! ✅ برید عجلی از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند: بِنَا عُبِدَ الله وَ بِنَا عُرِفَ الله وَ بِنَا وُحِّدَ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَى. بوسیله ما خدا پرستیده شد و می شود و بوسیله ما خدا شناخته شد و می شود و بوسیله ما خداوند تبارک و تعالى یگانه دانسته شد و می شود، و محمد، حجاب خداى‏ تبارک و تعالى است. 🔹شرح های عادی و متوسطی برای این روایت مطرح شده است که در جای خود و در حد خود صحیحند. اما قصد بنده در این یادداشت شرح عرفانی این روایت است. ✅ شرح عرفانی در عرفان، که مورد تایید برهان و قرآن و عترت است، بیان می شود که ذات اقدس الهی، به خودی خود و بدون لحاظ تعینات و تجلیات، شناخته نمی‌شود. یعنی ذات غیب الغیوب، معقول و مشهود احدی نیست. ذات الهی بعد از ظهور در مظاهر گوناگون، به وسیله آنها شناخته می‌‌شود. جامع‌ترین و کاملترین مظهر حق متعال، انسان کامل است. به تعبیر دیگر، انسان کامل، آیینه تمام نمای حق، و مظهر اتم اسماء و صفات خداست؛ (عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا) و لذا انسان کامل، با معرفت کامل نفس، بیشترین شناخت ممکن را از خداوند متعال دارد. (من عرف نفسه فقد عرف ربه) و چون نفس انسان های دیگر، کامل نیست، لذا شناخت آنها از خداوند کامل نخواهد بود. (علت اینکه به معرفت نفس تاکید شد این است که تنها راه شناخت حضوری و حقیقی، معرفت نفس است و معرفت آفاقی که معرفتی حصولی است برای آماده کردن انسان و رشد او جهت معرفت انفسی است) از سوی دیگر، اگر کسی بخواهد خداوند متعال را بشناسد و به او معرفت پیدا کند، باید انسان کامل را بشناسد و به او معرفت پیدا کند تا از طریق آن مظهر اتم، به حق تعالی معرفت یابد. چرا که بدون شناخت مظهر کامل و اتم، معرفت به خدا ممکن نیست. (چون گفتیم که خداوند بدون ظهور، شناخته نمی‌شود. مرتبه غیب الغیوب، مرتبه‌ای است که نه اسمی دارد و نه وصفی دارد) یعنی انسان بدون مظاهر، نمی‌تواند ظاهر را بشناسد و بدون مظهر کامل، نمی‌تواند ظاهر را به طور کامل (در حد توان ممکن) بشناسد. لذا راه فنای معرفتی و تحققی در خداوند، فنای در انسان کامل است. (مراد از شناخت و معرفت، حصولی نیست، شهودی و تحققی است) عبادت هم همین‌طور است. عبادت صحیح و حقیقی، فرع معرفت است و هر چه معرفت انسان، نسبت به خداوند بیشتر باشد عبادتش بهتر، خالص‌تر و حقیقی‌تر خواهد بود. از سوی دیگر هیچ کس به اندازه انسان کامل، به خداوند معرفت ندارد چرا که انسان کامل، مظهر اتم اسماء و صفات حق است و لذا عبادت واقعی را تنها انسان کامل می‌تواند انجام دهد و هیچ کس مانند انسان کامل نمی‌تواند عبد خدا باشد. از اینجا، ‌روشن می‌شود که اگر عبادت انسان کامل‌ نباشد هدف خلقت (ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون) و (وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یَأْتِیَكَ الْیَقِينُ) تحقق نمی‌یابد. چرا که عبادت واقعی و یقین و معرفت نهایی و اصلی را انسان کامل دارد و اوست که خلیفه خدا در زمین است. ضمنا دانسته می‌شود که انسان کامل، حجاب نورانی است و کسی نمی‌تواند آن حجاب را کنار زده و خداوند را بدون واسطه و بدون حجاب مشاهده کند. چون خداوند بدون ظهور، شناخته نمی‌شود و راه شناخت خدا منحصر در ظهور اوست و کامل‌ترین ظهور حق در انسان کامل است. پس همه مخلوقات به انسان کامل نیازمندند. به همین جهت فرمود پیامبر حجاب خداوند است. ✍استاد وحید واحدجوان 💢سخن عرفان @sokhanerfan
سخن عرفان
🌺 عرفان در مناجات شعبانیه_ 4 #عرفان #مناجات_شعبانیه 🔹بخشی از مناجات: إِلَهِی إِنْ كنْتُ غَیرَ مُسْ
🌺 عرفان در مناجات شعبانیه_ 5 🔹بخشی از مناجات: إِلَهِی إِنْ كنْتُ غَیرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِك فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَی بِفَضْلِ سَعَتِك خدایا! اگر شایسته رحمت نیستم، تو سزاواری که بر من با فراوانی فضلت بخشش نمایی. 🔹به قدری این فرازها عمیق است که می شود دهها یادداشت درباره آنها نوشت. در شماره چهار، نکاتی پیرامون این فراز عرض شد. در این شماره به نکته ای تکمیلی اشاره می شود. 🔹برخی این سوال را مطرح میکنند که چرا در اسلام، دستور به خودشکنی داده شده است؟ مگر انسان حرمت و احترام ندارد؟ 🔸در پاسخ عرض میشود که نباید در موضوع خلط شود. انسان باید خود و حقیقت خود را درست بشناسد. آیا انسان مستقل است یا وابسته به خداوند؟ آیا انسان خود محور است یا خدا محور؟ آیا انسان بدون ایمان به خداوند و اخلاق و اعمال صالح، واقعا انسان است یا در حد حیوان پایین آمده؟ 🔸نکته دیگر این است که انسان دارای دو «خود» و دو «من» است؛ خودِ فطری و حقیقی که رشد می‌دهد و خودِ خیالی و مزاحم که سقوط می‌دهد. آنجا که توصیه و تأکید بر خودشکنی است، موضوع «من» خیالی و مزاحم است که باید شکسته شود تا پرده اوهام کنار رود تا انسان خودِ واقعی‌اش را دریابد و آنگاه که این «منِ» حقیقی را شناخت باید برای این هویت و «من» فطری خود ارزش قائل شود. البته باید توجه شود که مراد ارزش مستقل نیست، بلکه نفس، ارزش عبودیتی و بندگی و وابسته دارد نه اینکه دارای ارزش ربوبیتی باشد. در نگاه خدا نشناسان، ارزش انسان بالاصاله است ولی نگاه اسلام بالاتر است، چون حقیقت فراتر است. اسلام توصیه می‌کند که انسان پرده اوهام خود را پاره کند و از این خیال کاذب که دارای نفسی مستقل است خارج شود تا به حقیقتی برتر برسد و وجود خود را مرتبط و وابسته ببیند نه حقیقتی مستقل و جدا و رها شده در نظام هستی؛ زمانی که انسان این اتصال و ارتباط را درک کرد، پی به عبودیت خود برده است و اینجاست که از عبودیت، به ربوبیت پروردگار می‌رسد و مظهر اسماء و صفات حق می‌شود و حقیقت مطلق در وجودش منعکس می‌شود. 🔸به بیان دیگر، اگر در اسلام دعوت به خودشکنی و نهی از خودبینی می‌شود، در واقع دعوت به حد شکنی است. زیرا این حدود و قیود نقص هستند و اسلام دعوت به کمال و رفع حدود و نقایص می‌کند تا انسان از محدودیت خارج شود و به حقیقت مطلق بپیوندد و انسان باید مرحله به مرحله قیود و محدودیت‌ها را کنار بزند تا به کمال و درجات بالاتر برسد. مانند دانش آموزی که از کلاس اول شروع می‌کند و مرحله به مرحله سطح فعلی خود را رها می‌کند و بالاتر می‌رود. اگر دانش آموز در همان مقطع اولیه توقف کند و به آن اکتفا کند و توهم کند که در بالاترین و نهایی‌ترین سطح قرار گرفته، دیگر رشد و پیشرفتی برای او حاصل نمی‌شود. همینطور انسان اگر گرفتار انیّت و انانیت شود و برای خود حقیقت مستقل توهم کند و تنها خود را ببیند، این خیال، وهمی بیش نیست که او را محدود می‌کند و مانع تعالی‌اش می‌شود. به همین جهت، تعالیم اسلامی و عرفانی انسان را از این «من» دروغین تطهیر و نجات می‌دهد. ✍️ کانال سخن عرفان @sokhanerfan
سخن عرفان
🌺 عرفان در مناجات شعبانیه_ 5 #عرفان #مناجات_شعبانیه 🔹بخشی از مناجات: إِلَهِی إِنْ كنْتُ غَیرَ مُسْ
🌺 عرفان در مناجات شعبانیه_ 6 🔹بخشی از مناجات: إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ خدایا! کمال و نهایت جدایى از مخلوقات را، براى رسیدن کامل به خودت به من عنایت نما! 🔸این فراز بسیار عمیق و دقیق است. در ابتدا گفته میشود: کمال انقطاع به سوی خدا به این معنا است که انسان از وابستگی و تعلّق به هر چیزی آزاد و رها گردد و فقط به خداوند وابسته و پیوسته شود. 🔸از این دقیقتر این است که معنای کمال انقطاع یعنی انسان به فنای فعلی سپس وصفی سپس ذاتی نائل شود. توضیح این است که: سالک و عارف بعد از ریاضت و عنایت الهی به مرحله ای از قرب و وصال می رسد که نامش فنای فعلی است. در فنای فعلی به نحو حق الیقینی فقط فعل خداوند را می‌بیند و همۀ افعال حتی خودش را افعال الله می‌شمارد؛ نه به این صورت که خداوند را فاعل و علت بعید یا بالتسبیب و موجودات را فاعل و علت قریب یا مباشر بداند، بلکه در نفس موطن وقوع فعل، آن فعل را در عین این‌که از جهتی فعل مخلوق می‌بیند، در حقیقت فعل خداوند می‌یابد؛ «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‏». خداوند، در این حال، به تجلی فعلی بر عارف جلوه می‌کند و عارف، در این مرحله، به توحید فعلی دست می‌یابد. 🔸از آن بالاتر فنای وصفی است. عارف آنجا همۀ اوصاف کمالی را به نحو حق الیقینی اوصاف خداوندمتعال می‌بیند. خداوند، در این مرحله، به تجلی صفاتی بر او جلوه می‌کند و شخص به توحید صفاتی می‌رسد؛ «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمین». 🔸از آن بالاتر فنای ذاتی است. عارف در فنای ذاتی، به وحدت شخصی وجود حقیقی می‌رسد و همه وجود را به نحو حق الیقینی فانی در وجود خداوند می‌بیند. بالاترین مرتبه فناء همین است که به محو کثرات و ظهور وحدت شخصی وجود می‌انجامد؛ «یا هو یا من لا هو الا هو». از این مرتبه به توحید ذاتی تعبیر می‌شود. رسیدن به این مراتب، وهبی است نه کسبی! البته اگر تلاش و همت ببینند عنایت میکنند! الهی! جان به لب رسید تا جام به لب رسید. به همین جهت در عین اینکه سالک تلاش میکند و ریاضت میکشد، اما میداند اگر عنایت و لطف خداوند نباشد به این مراتب راهی ندارد، لذا عرض میکند: «إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ». الهی! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره ای، و ما همه هیچ کاره ایم و تنها تو کاره ای. 🔸ان شاء الله؛ اگر عمری باشد و توفیق الهی دست دهد ادامه یادداشت ها درباره «عرفان در مناجات شعبانیه» به ماه شعبان سال بعد موکول می شود. والحمدلله رب العالمین ✍️ 💢سخن عرفان @sokhanerfan