eitaa logo
کانال مواد سخنرانی دینی
280 دنبال‌کننده
145 عکس
44 ویدیو
174 فایل
مبلغین عزیز!!سلامعلیکم🌹🌹خوش آمدید 🌻 لطفا با صلوات وارد شوید . در این کانال #هر_آنچه_برای_منبر_مفید_است ،بیان میشود . به پیامهای سنجاق شده در کانال مراجعه کنید. پل ارتباطی اعضای گروه با مدیر کانال 👇 @bandehdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
۴: دعاهاي قرآني در اين ميان، برخي از دعاها نيز، در قرآن كريم و از زبان پيامبران و صالحان آمده است. آمدن اين دعاها در قرآن كريم، هم نشان دهنده اهميت آنها و هم مؤيد مضمون اين خواسته ها، از سوي پروردگار است. انس با كلام الهي و ضرورت بهره گيري از معارف قرآني، ايجاب مي‌كند كه با اين دعاها آشنا باشيم و در قنوت ها، سجده ها، نمازها و تعقيبات و …، از آيه‌هايي كه مضامين دعايي دارند، استفاده كنيم. شايسته است كه جمله‌هاي دعايي قرآن را حفظ كنيم و در زندگي، از آنها به عنوان شعاري معنوي و عرفاني بهره گيريم. در كل، تعداد بيش از تعدادي است كه در اين مجموعه آمده، كتاب‌هاي متعددي نيز، با همين عنوان به استخراج، گردآوري، ترجمه و شرح اين دعاها پرداخته اند، كه البته در اين مسير، هر چه با انگيزه ها، روش‌ها و قلم‌هاي متفاوت براي سطوح گوناگون كار شود، به جاست. گفتي كه مستجاب كنم گر دعا كني توفيق هم عطا كن و حال دعا ببخش دل‌هاي ما كه تيره شد از زنگ معصيت يارب به نور معرفت خود، صفا ببخش @sokhanrani1214_ir
۵: فراخوان الهي اشاره ادْعُونِي اسْتَجِبْ لَكُمْ (غافر: ۶۰) مرا بخوانيد، تا شما را اجابت كنم. خدا را شاكريم كه هم اجازه داده او را بخوانيم و هم ما را به «دعا» فراخوانده است. دعا از ماست، اجابت از او. هر چند در اين آيه، استجابت خدا در پي دعاي بندگان آمده است، اما چه بسا دعا مي‌شود و از اجابت خبري نيست و اين به دلايل متعدّدي مي‌تواند باشد كه در روايت‌ها نيز آمده است، از جمله: ۱. جدّي نبودن انسان در دعا؛ ۲. فراهم نبودن شرايط كامل براي دعا؛ ۳. به مصلحت نبودن استجابت دعا؛ ۴. اجابت مي‌شود، ولي با تأخير؛ ۵. خدا آن خواسته را نمي دهد، ولي به جاي آن، خواسته و نعمت بهتري را عطا مي‌كند؛ ۶. اگر دعا مستجاب نشود، پاداش بهتري در قيامت داده مي‌شود؛ ۷. خالص نبودن دعا، به عبارت ديگر، دعاخوان، هم از خدا مي‌خواهد و هم تكيه اش به مردم و علل و اسباب مادّي است؛ ۸. برخي از گناهان، مانع استجابت دعا مي‌شود (در دعاي كميل است: «اللّهُمَّ اغْفِرلِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تَحْبِسُ الدُّعاء»). امام صادق (ع) فرمود: انَّ اللهَ لا يَسْتَجِيبُ دُعاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ ساهٍ، فَإذا دَعَوْتَ فَاقْبِلْ بِقَلْبِكَ، ثُمَّ اسْتَيْقِنْ بِالإجابَة. [۱] خداوند، دعايي را كه از دلِ غافل و بي توجه برآيد، مستجاب نمي كند. هرگاه دعا كني، با قلبت رو به خدا آور، آنگاه به اجابت يقين داشته باش. پس دعا بايد از صميم قلب، با توجه كامل، با شناخت متعالي نسبت به خدا و با برطرف كردن موانع استجابت انجام گيرد، تا خداوند نيز، آن را مستجاب كند. گروهي از امام صادق (ع) پرسيدند: «چرا دعا مي‌كنيم ولي مستجاب نمي شود؟ » حضرت فرمودند: «لأنَّكُم تَدْعُونَ مَن لا تَعْرِفُونَه» [۲] ؛ «چون كه شما كسي را مي‌خوانيد كه او را نمي شناسيد». پس معرفت به خدا هم، از شرايط اجابت است. اگر اين شرايط فراهم باشد، وعده خدا در اجابت دعاي بندگان، حتمي است. پس بايد ديد كجاي كار اشكال دارد كه سبب شده دعاها به هدف اجابت نرسد؟ وگرنه او به ما نزديك است و خواسته‌ها را مي‌داند و مي‌شنود و خود وعده داده كه اگر او را بخوانيم، پاسخ دهد. يا رب! چو بخواني‌ام «سَمِعْنا» گويم فرمان تو را به جان «أَطِعْنا» گويم بر من تو به فضل اگر «غَفَرنا» گويي من آيم و «ربّنا ظَلمنا» گويم ---------- [۱]: كافي، ج ۲، ص ۴۷۳. [۲]: بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۶۸. @sokhanrani1214_ir
۶: ۱. نيكي دنيا و آخرت رَبَّنا آتِنا في الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي اْلآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ (بقره: ۲۰۱) پروردگارا! در دنيا و آخرت، ما را حسنه و نيكي عطا كن و ما را از عذاب آتش نگه دار. در آيه قبل، سخن از كساني است كه مي‌گويند: رَبَّنا آتِنا في الدُّنْيا و مي‌فرمايد: «آنها در آخرت هيچ بهره اي ندارند». اما در اين آيه، از كساني ياد مي‌كند كه هم حسنه دنيا را از خدا مي‌خواهند و هم حسنه آخرت را. در هر دو مورد نيز، زمينه خواسته ها، كساني اند كه سفر حج مي‌روند و در معشر و عرفات و منا حضور دارند و مناسك حج را انجام مي‌دهند. خدا به آنها مي‌فرمايد كه خدا را بسيار ياد كنند. دعا و نيايش، مصداقي روشن از ياد خداوند است. اما بعضي به تناسب افق محدود فكر خود، آنچه را مي‌خواهند، براي دنياي خويش مي‌خواهند. اما كساني كه نگاه وسيع تري دارند، از خداوند هم در دنيا و هم در آخرت، «حسنه» مي‌طلبند. «دنيانگري»، نشانه محدوديت بينش انسان است. هستي، تنها در محدوده اين جهان خلاصه و محصور نمي شود. آخرت، نتيجه اعمال ما در مرحله دنياست. بايد از خدا خواست كه هم در دنيا از سعادتمندان باشيم و هم در آخرت به سعادت و رستگاري برسيم كه اوج سعادت ابدي، رسيدن به رضوان الهي و رهايي از دوزخ است. چه سود اگر بههمه نعمت‌ها دست يابيم، ولي آخرتمان تباه و سياه باشد؟ «حَسنه» يعني خوب و خوبي مطلق. در روايت‌ها براي حسنه دنيوي و حسنه اخروي مصاديقي بيان شده است. امام صادق (ع) فرموده اند: إنَّهَا السَّعَةُ فِي الرِّزْقِ وَ الْمَعاشِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ فِي الدُّنْيا، وَ رِضْوانُ اللهِ وَ الْجَنَّةُ فِي الآخِرَة. [۱] حسنه در دنيا، عبارت است از وسعت در رزق و زندگي و اخلاق نيكو و حسنه آخرت، عبارت است از رضوان الهي و بهشت. در روايت ديگري، علم و عبادت در دنيا و بهشت در آخرت به شمار آمده و در جايي ديگر، ثروت در دنيا و بهشت در آخرت گفته شده است. در اين باره پيامبر خدا فرموده اند: مَنْ اوتي قَلْباً شاكِراً وَ لِساناً ذاكِراً وَ زَوْجَةً مُؤْمِنَةً تُعِينُهُ عَلي امْرِ دُنْياهُ وَ اخراهُ فَقَدْ اوتي فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ وُقِي عَذابَ النّارِ. [۲] به هر كس قلب شاكر و زبان ذاكر و همسر با ايمان داده شود كه او را در امر دنيا و آخرتش ياري كند، به يقين حسنه دنيا و حسنه آخرت به او داده شده و از عذاب دوزخ نگه داشته شده است. پس، بايد همّت بلند داشت و خوبي‌هاي دنيا و آخرت را از او خواست، كه او كريم و خزانه كرمش پايان ناپذير است و هر چه عطا كند، چيزي از او كم نمي شود. ---------- [۱]: مجمع البيان، طبرسي، ج ۱، ص ۲۹۷. [۲]: مجمع البيان، ج ۱، ص ۲۹۸. @sokhanrani1214_ir
۷: ۲. صبر و ثبات رَبَّنا أفْرِغْ عَلَيْنا صَبْرًا وَ ثَبِّتْ أقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرينَ (بقره: ۲۵۰) پروردگارا! بر ما صبر و شكيبايي فرو ريز و گام‌هاي ما را استوار بدار و ما را بر كافران پيروز گردان. صبر و ظفر، هر دو دوستان قديم اند بر اثر صبر، نوبت ظفر آيد اين دعا، از زبان مؤمناني بيان شده كه در ركاب «طالوت» - كه برگزيده خدا براي جهاد قومي از بني اسرائيل با جالوت بود- به ميدان نبرد رفتند. مطالبي كه از اين آيه برمي آيد عبارت اند از: ۱. دعا جاي عمل را نمي گيرد. پيروان و سربازان طالوت، در خانه و شهر خود نماندند تا دعا كنند كه خدا آنها را بر طاغوتي چون جالوت پيروز گرداند، بلكه از خانه و زندگي شان دست شستند و با رفتن به جبهه جهاد، آماده جان فشاني در راه خدا و مبارزه با دشمن شدند. ۲. آنها از امتحاني كه دادند، سرافراز بيرون آمدند و گرچه تعداد قبول شدگان اندك بود، ولي آنها با داشتن عزمي استوار و ايماني راسخ و اميد به نصرت الهي، معتقد بودند كه اگر خدا بخواهد و آنها صابر باشند، گروه اندك بر گروه بسيار، پيروز مي‌شود. [۱] . آنها هنگامي كه در برابر دشمن ايستادند و صف‌ها آراسته شد، دعا كردند و از خداوند خواستار شكيبايي، ثبات و پيروزي شدند. از اين آيه مي‌آموزيم كه در راه خدا، براي رسيدن به پيروزي، «صبر» و «ثبات قدم» لازم است. آنچه به رزمندگان نيرو مي‌دهد، ايمان و عزم راسخ است نه سلاح و مهمات جنگي. اگر ايمان نباشد، از اسلحه و ساز و برگ نظامي كاري ساخته نيست و به يقين اگر ايمان باشد، رزمنده مسلمان در برابر دشمن با دست خالي هم مي‌ايستد و مقاومت مي‌كند و در نهايت، اگر به شهادت هم برسد، به «إحَدي الْحُسنيين» دست يافته است. صبر و ثبات را خداوند در دل‌ها و گام‌هاي مؤمنان قرار مي‌دهد و پس از آن، پيروزي بر كافران حتمي است. ---------- [۱]: مضمون آيه ۲۴۹ سوره بقره. @sokhanrani1214_ir
ادامه از قبل: نتيجه صبر و مقاومت ياران طالوت، كه در آيه بعدي آمده، شكست كافران و كشته شدنِ جالوت و به حكومت رسيدن حضرت داوود (ع) است كه به عنوان يك جوان رشيد و شجاع در آن جبهه جنگيد و سركرده كافران را كشت و خداوند هم به او حكومت و حكمت عطا فرمود. [۱] سه خواسته مهم اين آيه، عبارت است از: ۱. صبر و مقاومت (كه حالتي روحي و دروني است) ؛ ۲. پايداري و ثبات قدم (كه نمود بيروني آن صبر است) ؛ ۳. غلبه بر كافران (كه نتيجه صبر و ثبات است). ---------- [۱]: داستان داوود و نقش او در اين نبرد، در كتاب‌هاي قصص انبيا، آمده است. @sokhanrani1214_ir
۸: ۳. بار مسئوليّت رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إنْ نَسينا أوْ أخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إصْرًا كَما حَمَلْتَهُ عَلَي الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرينَ (بقره: ۲۸۶) پروردگارا! اگر فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن. پروردگارا! بار و تكليف سنگين بر دوش ما مگذار، آن گونه كه بر دوش پيشينيان ما نهادي، پروردگارا! تكليفي بيش از طاقتمان بر ما منه، از ما درگذر، ما را ببخشاي و ما را رحم كن، تو مولاي مايي، پس، ما را بر كافران پيروز گردان. خواسته‌هاي اين دعا: ۱. مؤاخذه نكردن خدا از ما، در صورتِ فراموشي و خطا؛ ۲. رهايي از بار سنگيني كه بر دوش امّت‌هاي پيشين نهاده مي‌شد؛ ۳. تكليفي بالاتر از حدّ طاقت و توان؛ ۴. عفو و بخشايش و رحمت الهي؛ ۵. پيروزي بر كافران؛ زماني كه خداوند، آن همه پيامبران و كتب آسماني و آيه‌ها و نشانه‌ها و پندها و هشدارها را براي هدايت انسان فرستاده و حجّت را بر او تمام كرده است، به قطع، فراموشيِ تكليف و فرمان خداوند و راه خطا پيمودن، پذيرفته نيست و خداوند مي‌تواند ما را براي فراموش كاري‌ها و لغزش هايمان مؤاخذه و كيفر دهد. ولي باز هم، رو به درگاه رحمت او مي‌آوريم و از او بخشش مي‌خواهيم. در امّت‌هاي پيشين، سنت الهي بر اين بود كه وقتي افراد مرتكب خطا مي‌شدند، خداوند خيلي سريع آنها را عقوبت مي‌كرد و نعمت‌ها را از آنها مي‌گرفت و آنچه را حلال بود، بر آنها حرام مي‌كرد و تكليف‌هاي دشوار بر دوششان مي‌گذاشت. [۱] ولي از او مي‌خواهيم كه ما را از اين بار سنگين و عقوبت سريع و سلب نعمت ها، مصون بدارد. از مظاهر لطف الهي بر بندگان، آن است كه تكليف را بر اساس و به اندازه طاقت و توان بندگان قرار مي‌دهد. در آغاز همين آيه آمده است: لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلّا وُسْعَها؛ ولي ما در انجام دادن همين وظيفه مقدور هم، كوتاهي مي‌كنيم و از تكليف گريزانيم، به جاست كه از درگاه ربوبي طلب رحمت و بخشش كنيم. در چاه نفس خويش گرفتارم از جهل خويش، سر به گريبانم شرمنده ام، زيان زده ام، خامم من بنده فراري و ترسانم تا كي به درگه كرمت دوزم اين ديدگان خسته و گريانم؟ خواسته پاياني دعا در اين آيه، ياري شدن در برابر كافران است. خداوند از مؤمنان در جهاد با كافران پشتيباني مي‌كند و نصرت هم از اوست، اما تلاش و كوشش اهل ايمان هم، لازم است، تا استحقاق پيروزي بر اهل كفر، فراهم آيد. اين آيه و آيه پيش از آن، آمَنَ الرَّسُولُ، از آيه‌هاي پرمعناست و مضمونشان از زبان اهل ايمان و معتقدان به خدا و انبيا و فرشتگان و كتب آسماني است. به همين دليل توصيه شده كه به عنوان تعقيبات نمازها تلاوت شوند. ---------- [۱]: مجمع البيان، ج ۱، ص ۴۰۴ ذيل همين آيه. @sokhanrani1214_ir
۹ ۴. نگهباني از حريم دل رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إنَّكَ أنْتَ الْوَهّابُ (آل عمران: ۸) پروردگارا! پس از آنكه هدايتمان كردي، دل‌هاي ما را به سوي باطل مگردان و از پيش خود براي ما رحمت عطا كن، همانا تو بسيار بخشنده اي. چون دل سراي توست نه بيگانه در راه دل نشسته و دربانم حاشا كه جز تو ره به دلم يابد جانم فدايت، اي همه جانانم از وظايف بنده، نگهباني از حريم دل است. در كلام بزرگان است كه: «قلب، حرم خداست، پس در حرم خدا جز خدا را ساكن نكن». به عبارت ديگر، انسان نبايد اجازه دهد كه حريم دل، پايگاه ابليس و محلّ وسوسه‌هاي شيطاني يا اعتقادهاي باطل شود و اين يك وظيفه مهمّ براي اهل ايمان حاشا كه جز تو ره به دلم يابد جانم فدايت، اي همه جانانم از وظايف بنده، نگهباني از حريم دل است. در كلام بزرگان است كه: «قلب، حرم خداست، پس در حرم خدا جز خدا را ساكن نكن». به عبارت ديگر، انسان نبايد اجازه دهد كه حريم دل، پايگاه ابليس و محلّ وسوسه‌هاي شيطاني يا اعتقادهاي باطل شود و اين يك وظيفه مهمّ براي اهل ايمان است، به ويژه، براي كسي كه توفيق يافته و قلبي روشن از هدايت الهي دارد، زيرا از دست دادنِ قلب هدايت يافته و نوراني، خود يك زيان بزرگ است. خداوند همواره هدايت گر انسان هاست و دوست ندارد هيچ دلي دچار ظلمت كفر و نفاق و رذيلت‌هاي اخلاقي شود، ولي زمينه‌هاي اين خروج از دايره ايمان و هدايت، گاهي به دست خود انسان فراهم مي‌شود و بدين ترتيب، خداوند، صلاحيت برخورداري از نعمت ايمان و هدايت و حركت در صراط مستقيم را از او مي‌گيرد. اين آيه، از زبان راسخين در علم و معرفت، بيان شده است كه همه آيه‌هاي الهي را قبول دارند و همه را از جانب خداوند مي‌دانند و تسليم پروردگارند. [۱] دل‌هاي با ايمان، گاهي دچار ترديد مي‌شود و ايمان را از دست مي‌دهد. افراد هدايت يافته، گاهي در اثر تبليغات نادرست و فريب گمراهان، دست از هدايت مي‌كشند و به بي راهه گمراهي كشيده و از دين برگشته مي‌شوند. هدايت، روشنايي دل و جان و گناه و گمراهي، تيرگي دل است. دور از خرد است، اگر كسي از روشنايي به تاريكي نشيند و از نور ايمان دست بشويد. دل، خانه محبوب است، پس چرا بايد شيطان در آن راه يابد؟ قرآن، برخي از دل‌ها را وارونه و مهر خورده مي‌داند. نور هدايت، راهي براي ورود به دل‌هاي لاك و مهر شده خَتَمَ اللهُ عَلي قُلُوبِهِمْ (بقره: ۷) ندارند، ولي دلي كه روشن شد، حيف است دوباره به تاريكي گرفتار شود. ---------- [۱]: آل عمران: ۷. @sokhanrani1214_ir
۱۰: ۵. ايمان و غفران رَبَّنا إنَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النّارِ (آل عمران: ۱۶) پروردگارا! به يقين ما ايمان آورديم، پس گناهان ما را ببخشاي و ما را از عذاب آتش [دوزخ] نگه دار. به فرموده قرآن، اين دعا گفته و خواسته انسان‌هاي خداترس، با ايمان و نيكوكاري است كه از پروردگارشان بهشت و نجات از دوزخ را مي‌طلبند. در آيه‌هاي پيشين، از دنياطلبي و علاقه به زر و زيورهاي فاني دنيوي كه در دل بيشتر مردم راه مي‌يابد، سخن گفته شده و جلوه‌هاي دل فريب دنيا، ناپايدار به شمار آمده است و براي اهل تقوا، نعمت‌هاي ابدي بهشت و حوريان بهشتي و رضوان الهي، پاداشي براي اهل تقوا عنوان شده است. آن گاه مي‌فرمايد: «خداوند به بندگاني كه چنين خواسته اي دارند [آمرزش و نجات از آتش] بينا و آگاه است». در آيه بعدي هم، ويژگي‌هاي ديگري از اين بهشتيان، از جمله: صبر، صداقت، قنوت و عيادت، انفاق و استغفار در سپيده دمان را برمي شمارد. خواسته‌هاي اين آيه عبارت است از: ۱. آمرزش گناهان؛ ۲. نجات يافتن از آتش. خداوند، آمرزنده است. پس آمرزش گناهان را هم، بايد از او خواست. خداوند، مالك روز جزاست و حساب و كتاب بندگان و داوري روز قيامت، بر عهده خود اوست و دوزخ را هم براي عقاب كافران و ستمگران و گنهكاران آفريده است. پس اگر رحمت او دستگير ما نشود و گناهان آمرزيده نگردند، گرفتار دوزخ خواهيم شد. پس، عالي ترين خواسته را از او مي‌خواهيم كه «آمرزش» و رهايي از جهنّم است. حضرت علي (ع) فرموده اند: هيچ خيري كه بعد از آن آتش باشد، خير نيست و هيچ شرّ و بدي كه پس از آن بهشت باشد، بد نيست. هر نعمتي كمتر از بهشت، ناچيز است و هر بلايي كمتر از آتش، عافيت است. [۱] ---------- [۱]: ما خيرٌ بخيرٍ بَعدَهُ النَّارُ وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ وَ كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ وَ كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ وَ كُلُّ بَلاءٍ دُونَ النَّارِ عَافِيَةٌ. نهج البلاغه، صبحي صالح، حكمت ۳۸۷. @sokhanrani1214_ir
۱۱: ۶. نسل پاك رَبِّ هَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ ذُرّيَّةً طَيِّبَةً إنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ (آل عمران: ۳۸) پروردگارا! ذريّه و فرزنداني پاك به من عطا كن، همانا تو شنواي دعايي. اين دعا از زبان حضرت زكريا (ع) بيان شده است. او كه عهده دار تربيت حضرت مريم (س) و متكفّل امور او بود. هرگاه زكريا (ع) نزد مريم مقدّس كه در محراب عبادت در بيت المقدّس به دعا و نيايش مشغول بود، مي‌رفت، مي‌ديد كه در محراب او غذاهاي بهشتي وجود دارد. از او مي‌پرسيد: «اينها از كجاست؟ » مريم مي‌گفت: «از سوي خداوند است». جايگاه والايي كه حضرت مريم (س) نزد خداوند داشت، سبب شد تا حضرت زكريّا (ع) هم، به داشتن چنين نسل پاك و شايسته اي، مشتاق شود و از خدا بخواهد كه به او هم فرزنداني الهي و پاك عطا كند. خداوند هم دعاي او را پذيرفت و با اينكه در سنين پيري بود، به او فرزندي چون «يحيي» عطا كرد كه او هم از پيامبران شد. [۱] تداوم نسل انسان و زنده ماندن نام و ياد او، از طريق فرزندان است. فرزندان نيز، خصلت‌هاي نيك و پسنديده را از پدران و مادرانشان به ارث مي‌برند و وقتي بزرگ شدند، خودشان تربيت كننده نسلي با ايمان و صالح مي‌شوند. از اين رو «ذريّة طيّبه» و نسل شايسته و فرزندان خوب و خَلفِ صالح، يكي از خواسته‌هاي متعالي و ارزشمند انسان از درگاه الهي است كه صلاح خانواده و جامعه را تضمين مي‌كند. در دعاهاي ائمه و پيامبران الهي ديگر هم درخواستِ «نسل طيّب و طاهر» و اولاد شايسته و صالح ديده مي‌شود. در «صحيفه سجاديّه» نيز امام زين العابدين (ع) از خداوند درخواست فرزنداني داراي صحّت بدن، صحّت دين و صحّت اخلاق مي‌كند كه فرزنداني نيكوكار، باتقوا، بابصيرت، مطيع امر خدا، محبّ و خيرخواه اولياي الهي و دشمن با دشمنان خدا باشند: اصِحَّ لِي ابْدانَهُمْ وَ ادْيانَهُمْ وَ اخْلاقَهُمْ … وَ اجْعَلْهُمْ ابْراراً اتقياءَ بُصَراءَ سامِعينَ مُطِيعِينَ لَك … [۲] هيچ چيز بهتر از نسل پاك و با ايمان، از انسان به يادگار نمي ماند. ازاين رو، در كنار چنين خواسته اي از خدا، بايد براي تربيت ديني و اخلاقي فرزندان هم، همّت گماشت و فرزنداني لايق و نيكو به جامعه تحويل داد. ---------- [۱]: آل عمران: ۳۹. [۲]: صحيفه سجاديه، دعاي ۲۵. @sokhanrani1214_ir
۱۲: ۷. ايمان و اطاعت رَبَّنا آمَنّا بِما أنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشّاهِدينَ (آل عمران: ۵۳) پروردگارا! به آن چه فرو فرستادي ايمان آورده ايم و از پيامبر پيروي كرده ايم، پس ما را از شاهدان و با گواهان بنويس. بندگي كن تا كه سلطانت كنند تن رها كن تا همه جانت كنند خوي حيواني سزاوار تو نيست ترك اين خو كن كه انسانت كنند چون نداري درد، درمان هم مخواه درد پيدا كن كه درمانت كنند نخستين گام در بندگي خدا، ايمان به آيه‌هاي قرآن و كتب آسماني و دين و شريعتي است كه از سوي خداوند فرستاده مي‌شود و نتيجه اين ايمان، تبعيّت از «رسول» است؛ زيرا پيامبر، واسطه ميان خالق و خلق و پيام آوري از سوي پروردگار است. كسي كه خدا را پذيرفته است، بايد از فرستاده او هم پيروي كند. اين آيه گرچه از زبان اصحاب و حواريّون حضرت عيسي (ع) بيان شده است، ولي مي‌تواند دعا و خواسته هر انسانِ خداباوري نيز باشد. در آيه پيشين آمده است كه عيساي مسيح با جمله مَنْ أَنْصارِي إِلَي اللهِ از مردم سؤال كرد كه چه كسي در راه خدا و مبارزه با شرك، مرا ياري مي‌كند؟ حواريّون كه ياران خالص او بودند، گفتند: نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ؛ «ما ياوران خداييم و به خدا ايمان آورده ايم، و شاهد باش كه تسليم پروردگاريم». سپس دعاي فوق را رَبَّنا آمَنَّا … بيان كردند. در اين دعا، بر دو نكته تأكيد و سپس خواسته آنها بيان شده است. نكته اول: ايمان داشتن به آنچه از سوي خدا نازل شده است. دين، رهنمود وحي آسماني براي هدايت و كمال بشر است و مسلمان و مؤمن كسي است كه راه صحيح زندگي و رسيدن به سعادت در دين را بشناسد و پذيراي آن باشد. نكته دوم: تبعيّت كردن از رسول. اطاعت از پيامبر در تداوم اطاعت از خداست. مگر مي‌توان خدا و دين او را پذيرفت، ولي از فرستاده او فرمانبرداري نكرد، آنگاه ادعاي ايمان به خدا را هم داشت؟ در قرآن، اطاعت از خدا و رسول با هم آمده است: أطيعُوا اللهَ وَ أطيعُوا الرَّسُولَ (نساء: ۵۹). پس كسي كه اين دو ويژگي را دارا باشد، سزاوار است كه از خدا بخواهد او را از «شاهدان» قرار دهد. «شاهد»، يعني گواه و حجّت و كسي كه در ايمان و عمل، كامل و به فرمان خدا و دين پايبند باشد و نيز، به عنوان گواه بر مردم و شاهد بر ديگران به شمار رود، همچنان كه خداوند، امّت پيامبر خاتم و مسلمانان را امّت وسط و شاهد بر ديگران قرار داده است: لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النّاسِ (بقره: ۱۴۳). پيامبر، شاهد بر مردم است و مسلمانان شاهد بر ديگران و اين مقام بزرگي است كه از خداوند خواسته مي‌شود و آنها كه «شاهد» ند. از سوي پروردگار به عنوان نمونه و الگو معرفي مي‌شوند تا آنها هم از ايشان الگو بگيرند. @sokhanrani1214_ir
۱۳: ۸. گناه و اسراف اشاره رَبَّنا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إسْرافَنا في أمْرِنا وَ ثَبِّتْ أقْدکامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرينَ (آل عمران: ۱۴۷) پروردگارا! گناهان و اسراف ما را ببخشاي و گام‌هاي ما را استوار بدار و ما را بر قوم كافر پيروز گردان. اين دعا در قرآن كريم، از زبان انسان‌هاي موحّد و الهي است كه در ركاب پيامبران گذشته به جهاد با دشمنان برخاستند و در اين راه، نه سست شدند و نه به خاطر سختي‌هايي كه به آنها رسيد، از خود ضعف نشان دادند، بلكه همواره صبور و پايدار بودند. [۱] پس از بيان اين توصيف، مي‌فرمايد: «سخن آنها چنين بود كه خدايا گناهان و اسراف ما را ببخشاي و ما را پيروز گردان». در اين آيه نيز، چهار خواسته مطرح شده است: ب) آمرزش اسراف اسراف به هر نوع زياده روي و از حدّ گذشتن و افراط گفته مي‌شود. نمونه بارز آن، ولخرجي و هدر دادن نعمت‌هاي خدا و ريخت وپاش آنهاست. در قرآن هم، اهل اسراف و تبذير نكوهش شده اند و مبذّرين را برادران شيطان ناميده است. اسراف مالي و ناسپاسي نسبت به نعمت‌ها از گناهان بزرگ است و توبه آن هم، پرهيز از اتلاف مال و داشتن قناعت و بهره وري شايسته از امكانات و نعمت هاست. اسراف در امر، به هر نوع تجاوز از حدّ و مرز اعتدال در كارها گفته مي‌شود كه شامل افراط و تفريط است. ج) ثبات قدم و پايداري آنچه در جبهه نبرد لازم است، استواري و ايستادگي در ميدان و فرار نكردن از جنگ و داشتن روحيه سلحشوري و شجاعت است كه امري دروني و قلبي محسوب مي‌شود. ثابت قدم بودن در دين و عدول نكردن از آيين صحيح آسماني نيز، نمونه ديگري از اين پايداري است. توفيق اين ايستادگي در برابر دشمن و داشتن قوّت قلب و صبر و ثبات در دين داري را بايد از خدا خواست، كه او «مقلّب القلوب» است. د) پيروزي بر كافران در دعاهاي پيشين هم، اين خواسته مطرح بود. در جبهه حق و باطل و ايمان و كفر، اگر مؤمنان صادقانه جهاد كنند و با مال و جان فداكاري نشان دهند و دين خدا را ياري كنند، خداوند هم طبق وعده اش به آنها نصرت مي‌دهد. وعده خدا و تقدير حتمي او اين است كه جبهه خدا و پيامبران پيروز شوند: كَتَبَ اللهُ لأَغْلِبَنَّ أنا وَ رُسُلي (مجادله: ۲۱) ؛ ولي اين پيروزي در سايه ايمان و جهاد و صبر مؤمنان به دست مي‌آيد. حضرت علي (ع) در «نهج البلاغه»، ضمن بيان مجاهداتي كه امت پيامبر (ص) در ركاب رسول خدا (ص) داشتند و خالصانه مي‌جنگيدند، مي‌فرمايد: «چون خداوند صداقت ما را ديد، بر دشمنان ما شكست و خواري و بر ما نصرت و ياري فرو فرستاد، تا آنكه اسلام استقرار و قوّت يافت». [۱] دست حاجت چو بري نزد خداوندي بر كه كريم است و رحيم است و غفور است و ودود كرمش نامتناهي، نِعَمش بي پايان هيچ خواننده از اين در نرود بي مقصود [۲] ---------- [۱]: فَلَمَّا رَأَي اللهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ ( آل عمران: ۱۴۶.) نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه ۵۶. [۲]: سعدي. @sokhanrani1214_ir
۱۴: ۹. لبيّك به نداي آسمان رَبَّنا إنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلإيمانِ أنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ اْلأَبْرارِ (آل عمران: ۱۹۳) پروردگارا! ما نداكننده اي را شنيديم كه به ايمان فرا مي‌خواند كه: به پروردگارتان ايمان آوريد. پس ما هم ايمان آورديم. پس گناهان ما را بيامرز و بدي‌هاي ما را بپوشان و از آنها درگذر و ما را با نيكان بميران. اين آيه، از آيه‌هاي پاياني سوره مباركه آل عمران است كه مستحب است هنگام برخاستن براي نماز شب و تهجّد، تلاوت شود. اين آيه از زبان سحرخيزان عاشق و عارفي است كه همواره به ياد خدايند و شب و روز، نشسته و ايستاده و خوابيده، او را ياد مي‌كنند و به هدف داري خلقت باور دارند و خدا را تسبيح گفته، از عذاب دوزخ به او پناه مي‌برند. منظور از «منادي»، كه مردم را به ايمان به خدا دعوت مي‌كند، بنا به قولي حضرت محمد (ص) است كه از سوي خداوند مأمور بود مردم را به سوي خدا و ايمان به مبدأ و معاد دعوت كند و بنا به قولي ديگر، مقصود از آن، قرآن كريم است كه كلام خداست و انسان‌ها را به توحيد و ايمان و پيروي از انبيا فرا مي‌خواند. طبق هر نقلي كه باشد، در اين دعا مراتب پذيرش و قبول دعوت آن منادي آسماني را ابراز و اظهار مي‌كنيم و به آن دعوت ملكوتي، لبيّك اجابت مي‌گوييم و از خداوند سه خواسته مهم مي‌طلبيم: ۱. مغفرت و آمرزش الهي؛ ۲. محو گناهان و پوشاندن خطاها؛ ۳. مرگ در كنار نيكان و صالحان. آمرزش پروردگار، با پوشاندن و محو گناهان همراه است. زماني كه كسي آمرزيده مي‌شود، قلم محو بر گناهانش كشيده و خطاهايش ناديده گرفته مي‌شود. «ابرار»، انسان‌هاي با ايمان، صالح و نيكوكاراند كه خدا با آنهاست و دوستشان دارد و در آخرت آنها را به بهشت مي‌برد و از نعمت‌هاي بهشتي و شراب طهور به آنها مي‌نوشاند و بر تخت‌هاي بهشتي مي نشاند و بهترين پاداش‌ها را به آنها عطا مي‌كند. همه اينها در آيه‌هاي قرآن آمده است. [۱] ما مي‌خواهيم از خوبان و ابرار باشيم و هنگام مرگ هم، همچون خوبان بميريم. روشن است كسي كه در جمع نيكان و ابرار باشد، در آخرت هم، همنشين آنها خواهد بود. همه اين مراتب قرب و پاداش ها، از آنِ كساني است كه صادقانه رو به خدا آورند و از چشمه رحمت و آمرزش او برخوردار گردند. يا رب به سوز سينه پيران پاك دل از ما هر آنچه بود و نَبُد ناروا، ببخش يارب به اشك چشم يتيمان، گذشت كن يا رب به استغاثه اهل دعا ببخش ---------- [۱]: . ر. ك: آل عمران: ۱۹۸؛ انسان: ۵؛ انفطار: ۱۳؛ مطففّين: ۲۲. @sokhanrani1214_ir
۱۵: ۱۰. رستگاري اخروي رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلي رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ (آل عمران: ۱۹۴) پروردگارا! آنچه را كه از زبان فرستادگانت به ما وعده داده اي به ما عطا كن و ما را در روز قيامت خوار مگردان، تو هرگز وعده را خلاف نخواهي كرد. اين آيه، در ادامه آيه قبل است و مضمون آن خواسته‌هاي متعالي سحرخيزان و اهل مناجات و نماز شب است. در اين آيه نيز، از خداوندي كه وعده اش راست و حتمي است و به بندگان صالح، بهشت برين و سعادت ابدي را وعده داده است، دو خواسته مهم مي‌طلبيم: ۱. تحقق وعده‌هاي الهي كه از زبان پيامبران بيان شده است؛ پروردگار به اهل طاعت، وعده بهشت داده است. [۱] امّا اگر ما را طبق خلاف‌ها و عصيان هايمان مؤاخذه كند، شايستگي ورود به بهشت برين را از دست خواهيم داد، ولي اگر ببخشايد و از جرم ما درگذرد، آن وعده‌ها درباره ما عملي مي‌شود. ۲. خوار و رسوا نشدن در روز قيامت؛ روز قيامت اسامي مختلفي دارد. روز حسرت، روز پشيماني، روز خواري، روز تغابن، روز جزا، روز حساب و … بسياري از كساني كه در دنيا عزت و آبرو و شوكت و اقتدار دارند، به سبب گناه و جرايمي كه مرتكب مي‌شوند در روز قيامت، از جمله كساني هستند كه خوار و رسوا مي‌شوند. آنان را به سوي دوزخ مي‌برند و كسي نيست كه آنان را ياري و شفاعت كند. تأكيد بر تخلّف ناپذيري وعده‌هاي الهي، بر اساس اعتقادهاي ما نسبت به خداوند است و ده‌ها آيه نيز، بر اين نكته تصريح دارد، از جمله: إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا (لقمان: ۳۳) همانا وعده خداوند حق و راست است، پس زندگي دنيا شما را فريب ندهد. [۲] اي آنكه ديده‌ها همه در آرزوي توست بخشندگي و فضل و كرم، خلق و خوي توست تسبيح گوي تو همه ذرّات كائنات دل‌هاي بندگان همه در‌هاي و هوي توست فرخنده آن سري كه شبي پيش تو خم است شايسته آن تني كه سحر رو به روي توست ---------- [۱]: آيه‌هاي بسياري در قرآن كريم درباره وعده‌هاي الهي است كه در اين مختصر حتي اشاره به آنها هم، نمي گنجد. تنها به اين يك آيه بسنده مي‌شود: جَنّاتِ عََدْنٍ الَّتى وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ؛ «بهشت برينى كه خداوند مهربان به بندگانش وعده داده است» (مريم: ۶۱). [۲]: ر. ك: احزاب: ۴۴؛ اعراف: ۴۴؛ ذاريات: ۵؛ فاطر: ۵؛ نساء: ۱۲۲؛ روم: ۶ و … @sokhanrani1214_ir
ادامه دارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت روحانی مجاهد صبور حجت الاسلام والمسلمین اصلانی را خدمت امام عصر علیه السلام و مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی تسلیت عرض میکنم. انشاء الله با صاحب این ماه عزیز حضرت امیرالمومنین علیه السلام محشور بشوند. جهت شادی روح ایشان و شفا و عافیت همرزمان عزیزش یک سوره حمد با یک صلوات قرائت بفرمائید. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم @sokhanrani1214_ir
کتابی با موضوع لغت شناسی قرآنی خدمت اساتید و دوستان و مبلغان عزیز بازتعریف میگردد : 👇👇 مشخصات كتاب : عنوان و نام پديدآور: قاموس قرآن/ تاليف مرحوم علي اكبر قرشي. مشخصات نشر: تهران: دارالكتب الاسلاميه، مشخصات ظاهري: ۷ ج. در سه مجلد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 کانال مواد سخنرانی دینی: @sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
ادامه دارد ...
سلامعلیکم ادامه مبحث در کانال مواد سخنرانی دینی 👇👇 : Eitaa.com/sokhanrani1214_ir
۱۶: ۱۱. ستم به خويشتن رَبَّنا ظَلَمْنا أنْفُسَنا وَ إنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ (اعراف: ۲۳) پروردگارا! ما بر خويش ستم كرده ايم. اگر ما را نيامرزي و رحم نكني از زيان كاران خواهيم بود. ظلم و ستم، گاهي نسبت به ديگري است و گاهي بر خويشتن است. كسي كه دعوت الهي انبيا را ناديده مي‌گيرد و از سعادت ابدي و رحمت خداوند دور مي‌شود، از فيض خدا محروم شده و در واقع، به خود ستم كرده است. هركس گناه كند و مستحقّ عذاب شود، ظلم به نفس كرده است. رفع اين ظلم هم، در آن است كه انسان توبه كند و راه خير و پاكي پيش گيرد، تا موجبات رحمت و آمرزش الهي را فراهم آورد. تو آن خداي خالق و رحماني من بنده حقير و پشيمانم با اين همه گناه كه من دارم چون ادّعا كنم كه مسلمانم؟ بگذشته از شماره و حدّ و حصر اندازه خطا و گناهانم شايد مرا نگاه تو گيرد دست ورنه فريب خورده شيطانم آيه ياد شده و دعاي آن، از قول حضرت آدم و حوّا ۸ است. خداوند آنها را از نزديك شدن به درختي در بهشت منع كرده بود. اما شيطان آنها را وسوسه كرد. بدين ترتيب، از آن درخت خوردند و از سوي خداوند به خروج از بهشت محكوم شدند. خداوند به آنها يادآوري كرد كه: «من گفته بودم شيطان، دشمن آشكار شماست؛ چرا از او پيروي كرديد؟ » [۱] آن دو، زبان به اظهار پشيماني گشودند و گفتند كه ما به خودمان ستم كرديم و اميد به رحمت و آمرزش تو داريم. البته آنچه آن دو انجام دادند، «ترك اولي» بود نه حرام، وگرنه پيامبران الهي معصوم اند و مرتكب معصيت نمي شوند. ظلم به نفس هم، كه آمده، محروميت از ثواب الهي به خاطر نزديك شدن به درختي است كه از آن نهي شده بودند. درباره «ظلم به نفس»، روايت‌هاي بسيار وجود دارد. در اين زمينه، از اميرمؤمنان (ع) نقل شده است: [دنيا] را به جاي سراي جاودانگي [آخرت] بپسندد، به خودش ظلم كرده است. خداوند درباره كساني كه با گناه، موجبات دوزخي شدن خود را فراهم مي‌كنند، مي‌فرمايد: وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛ «ما به آنان ستم نكرديم بلكه آنان خودشان به خويشتن ستم كردند. » (نحل: ۱۱۸) ---------- [۱]: اعراف: ۲۲. @sokhanrani1214_ir
۱۷: ۱۲. دوري از ستمگران رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ (اعراف: ۴۷) پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده. آرزو دارم اگر گل نيستم، خاري نباشم بار بردار ار ز دوشي نيستم، باري نباشم گرچه نتوانم ستانم دادِ مظلومي ز ظالم باز اين خواهم كه همكار ستمكاري نباشم دوستي با ظالمان و نشست و برخاست با آنها، انسان را به همان گروه ملحق مي‌كند. «برائت» از كافران، دشمنان و ظالمان و تبرّي جستن از اهل گناه و مخالفان دين و منكران خدا، از واجبات مهمّ ديني است. آنچه در آيه فوق آمده، از قول اصحاب اعراف است. در آيه‌هاي پيش از آن آمده است كه در قيامت، گفت وگويي ميان بهشتيان و دوزخيان انجام مي‌گيرد و ميان اين دو گروه حجاب است. در «اعراف» هم، (كه منطقه اي بين بهشت و جهنم است)، كساني هستند كه همه را با چهره هاشان مي‌شناسند و به بهشتيان سلام و درود مي‌فرستند. [۱] دعاي مطرح شده در اين آيه، مربوط به زماني است كه اصحاب اعراف، اهل جهنم را گرفتار عذاب الهي مي‌بينند كه راه نجاتي از دوزخ برايشان نيست. بدين ترتيب آنها براي بيزاري جستن از اهل جهنم مي‌گويند: «خدايا ما را باستمگران قرار مده». اعلام بيزاري از اهل ستم، نشانه حق طلبي و عدالت خواهي و ضدّ ظلم بودن انسان است. به يقين، كساني كه در دنيا با ستمگران اند، در آخرت هم با همانان خواهند بود. پس، بايد هم از خدا خواست تا ما را با نيكان قرار دهد: وَ تَوَفَّنا مَعَ الأَبْرارِ. و هم اينكه سرنوشت و حشر و نشر ما را در دنيا و آخرت با ظالمان قرار ندهد: لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ. ---------- [۱]: به آيه‌هاي ۴۵ و ۴۶ همين سوره دقت كنيد. @sokhanrani1214_ir
۱۸: ۱۳. صبر و عاقبت به خيري رَبَّنا أفْرِغْ عَلَيْنا صَبْرًا وَ تَوَفَّنا مُسْلِمينَ (اعراف: ۱۲۶) پروردگارا! بر ما صبر و مقاومت فرو ريز و ما را «مسلمان» بميران. خدايا چنان كن سرانجام كار تو خشنود باشي و ما رستگار اين دعا از زبان حضرت موسي (ع) و حضرت هارون (ع) و مؤمنان آن زمان است. قصّه از اين قرار است كه خداوند، حضرت موسي (ع) را در ميان بني اسراييل برانگيخت تا آنها را از حكومت طاغوتيِ فرعون نجات دهند و به خداپرستي هدايت كند. هارون برادر آن حضرت هم، در انجام اين رسالت در كنارش بود. دعوت آنها مايه خشم حكومت فرعوني شد. فرعونيان معجزاتي را كه به دست موساي كليم (ع) آشكار مي‌شد، «سِحر» مي‌ناميدند و ساحران را براي مقابله با موساي كليم (ع) ترغيب مي‌كردند. هنگامي كه حضرت موسي (ع) عصاي خود را افكند و اژدها شد و همه ريسمان‌هاي مارگونه جادوگران را بلعيد، جادوگران فهميدند كه كار موسي (ع) سِحر نيست، بلكه به قدرت الهي است. ساحران به سجده افتادند و به خداي موسي و هارون ۸ ايمان آوردند. فرعون، موسي و هارون ۸ را تهديد به اخراج، قتل و اعدام كرد و ساحران را هم به دار آويخت. كساني كه به دين موسي و خداي يگانه ايمان آورده بودند، گفتند: «تو مي‌خواهي از ما انتقام بگيري، زيرا ما به نشانه‌هاي خدا [و معجزات حضرت موسي (ع) ] ايمان آورده ايم». [۱] در چنين موقعيتي خطير، بندگان خدا بايستي به درگاه خدا روي آورند و از او كمك بخواهند. اين بود كه از خدا صبر و فرجام نيك طلب كردند. اگر صبر نباشد، فشارها و تهديدها اهل ايمان را دچار لغزش يا عقب نشيني مي‌كند. نكته مهم ديگر، «مرگ در حالتِ مسلماني» است. بيشتر افراد عاقبت خوبي ندارند و با حالت كفر و بي ديني يا فسق، از دنيا مي‌روند. براي انسان اين يك سعادت است كه «مسلمان» بميرد، يعني در واپسين لحظه‌ها هم، تسليم خدا باشد و قلبش از آنچه خدا براي او مقدّر كرده، راضي باشد و با حالت اطاعت و تسليم جان دهد و دچار انحراف عقيدتي و فسق و فجور عملي نشود. ساحراني كه به خداي يكتا و حقانيت حضرت موسي (ع) ايمان آوردند، بر اين عقيده ثابت ماندند و طبق نقلي، در راه اين عقيده به شهادت رسيدند. [۲] خواجه عبدالله انصاري مي‌گويد: «خدايا پاكم كن، آنگاه خاكم كن». الهي دلي ده كه جاي تو باشد لساني كه در وي ثناي تو باش-- د الهي چنانم كن از عشق خود مست كه خواب و خورم از براي تو باشد الهي بر اين بنده خود دلي ده كه مستغني از ماس-- واي تو باشد . ---------- [۱]: اين مطلب در آيه‌هاي ۱۰۳ تا ۱۲۵ سوره اعراف آمده است. [۲]: مجمع البيان، ج ۲، ص ۴۶۴. @sokhanrani1214_ir
کتابی با موضوع خدمت اساتید و دوستان و مبلغان عزیز بازتعریف میگردد : 👇👇 مشخصات كتاب عنوان و نام پديدآور: آيينه رمضان محمد حسين فلاح زاده/تدوين مركز تحقيقات حج مشخصات نشر: تهران مشعر، ۱۳۸۲. مشخصات ظاهري: ص ۲۸۰ به صفحه بازار کتاب قائمیه اصفهان دراینترنت به آدرس ذیل مراجعه بفرمائید: https://www.ghbook.ir/index.php?name=آیینهرمضان&option=com_dbook&task=readonline&book_id=2867&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 کانال مواد سخنرانی دینی: @sokhanrani1214_ir