سُلالہ های زینبی
📚معرفی کتاب "کتابخانه نیمه شب"
نوشتهی متیو ایزمن :
کتاب یک رمان فلسفی و الهامبخش است که به بررسی زندگی، انتخابها و پشیمانیها میپردازد.
این کتاب داستان یک زن به نام نورا سیدن را روایت میکند که در میانهی بحران و ناامیدی قرار دارد و با ورود به مکانی عجیب به نام کتابخانه نیمه شب، فرصتی جدید برای انتخاب مسیرهای مختلف زندگی خود پیدا میکند.
نورا سیدن، زن ۳۴ سالهای است که احساس میکند زندگیاش از دست رفته است. او در یک بحران روحی شدید به سر میبرد، به طوری که تصمیم میگیرد خودکشی کند.
پس از خودکشی در مکانی عجیب و مرموز به نام کتابخانه نیمه شب بیدار میشود.
این کتابخانه یک فضای بیزمان است که در آن هر کتاب نمایانگر یک زندگی متفاوت است که میتوانست انتخاب کند.
در این کتابخانه، خانم دِرِیک، کتابدار، به او توضیح میدهد که هر کتاب زندگیای را نشان میدهد که اگر در برههای خاص تصمیم دیگری گرفته بود، میتوانست به آن مسیر برود. در اینجا، نورا میتواند فرصت دوبارهای پیدا کند تا در زندگیهای مختلف خود قدم بگذارد و تجربیات متفاوتی را امتحان کند. هر بار که او یک کتاب را برمیدارد و وارد یک زندگی جدید میشود، با دنیای متفاوتی روبهرو میشود و به تدریج متوجه میشود که هیچکدام از انتخابهای زندگی کاملاً بینقص نیستند و همهی آنها دارای چالشها و مشکلات خاص خود هستند.
نورا در نهایت به این نتیجه میرسد که هیچ زندگیای بهطور کامل بینقص نیست و همهی انتخابها و تجربیات، حتی اشتباهات و پشیمانیها، بخشی از معنا و ارزش زندگی انسانها هستند.
تمهای اصلی کتاب:
۱- انتخابها و پشیمانیها:
کتاب بهطور عمده به این موضوع پرداخته که چطور انتخابهای زندگی ما شکلدهندهی مسیر زندگیمان هستند و چه اتفاقاتی میافتد اگر در گذشته تصمیمات متفاوتی میگرفتیم.
۲- مفهوم زندگی و مرگ:
این کتاب به بررسی معنای زندگی و ارزشهای آن پرداخته و از منظر فلسفی به زندگی، مرگ، و فرصتهای دوباره میپردازد.
۳-امید و پذیرش:
کتاب به خوانندگان یاد میدهد در هر شرایطی میتوان امیدوار بود و باید توانایی پذیرش اشتباهات و انتخابها را داشته باشیم. در نهایت، هر زندگی میتواند ارزشمند باشد.
۴-نقد اجتماعی و فردی:
این کتاب به نوعی نقدی به فشارهای اجتماعی و فردی وارد شده به افراد دارد، از جمله انتظارات جامعه، شغفها، موفقیتها، و شکستها.
✅پیام کتاب:
👈"کتابخانه نیمه شب" به ما یادآوری میکند زندگی همیشه مطابق با انتظارات ما پیش نمیرود و ممکن است انتخابهای مختلفی داشته باشیم، اما مهمترین چیز این است که بتوانیم از لحظات زندگی خود لذت ببریم و ارزش هر تجربهای را که داشتهایم درک کنیم. کتاب به ما میآموزد که حتی در سختترین لحظات زندگی، همیشه راهی برای امید و تغییر وجود دارد.
#کتاب
#زن_عزت_آزادگی
#هویت_گمشده
با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
╔═🍃🌺🍃══════╗
@solaleh_zeinabi
╚══════🍃🌺🍃═╝
#داستان_شب
مردی به همراه شیپور اسرار آمیزی که نوارهای قرمز و زرد و دانه های بلور استخوان های جانوران از آن آویخته بود وارد دهی شد و به اهالی ده گفت :
«خاصیت شیپور من این است که ببرها را فراری می دهد. اگر هر روز دستمزدی به من بدهید هر روز صبح شیپور می زنم و این جانوران وحشتناک دیگر حمله نمی کنند و هیچ کس را نمی خورند.
اهالی ده از فکر حمله ی یک جانور درنده به وحشت افتادند و پیشنهاد مرد تازه وارد را پذیرفتند.
سال ها به همین ترتیب گذشت صاحب شیپور ثروتمند شد و قصر بزرگی برای خودش ساخت.
یک روز پسرکی از آن جا گذشت و پرسید این قصر مال کیست وقتی داستان را شنید تصمیم گرفت نزد مرد برود و با او صحبت کند.
وقتی او را دید، گفت: می گویند شما شیپوری دارید که ببرها را فراری می دهد. اما ما که در و حتی کشورمان ببر نداریم.
همان موقع، مرد تمام اهالی ده را جمع کرد و از پسرک خواست آن چه را که گفته بود تکرار کند.
بعد فریاد زد خوب شنیدید چه گفت؟ این دلیل محکمی بر خاصیت شیپور من است!
#کتاب
با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
╔═🍃🌺🍃══════╗
@solaleh_zeinabi
╚══════🍃🌺🍃═╝