🔰مهندسی عجیب!
✍استاد قرائتی:
#نماز رشد دهنده، یعنی نمازی که کارخانه آدم سازی است. فضای نماز، فضای تربیتی است.
♻️مانند #دریا که حیوانات درون آن بدون معلم و مربی، همه شنا بلدند. اگر انسان واقعا اهل نماز شد، خودبه خود همه عیب ها و نواقصش برطرف می شود.
⚠️ به راستی که در نماز، #مهندسی عجیبی شده است، از مسح سر و پا می فهمیم که باید سر تا پا نمازی شویم... توجه به این نکات، از انسان رها، یک انسان مخلص، متعهد، کامل و استاندارد می سازد.
@soleimaniasemani
بزرگترینحسرٺقیامٺاینہکھ
مےفهمۍبا #نماز
تاکجاهامےتونستۍبالابرـےونرفتے
ازهرجهنمۍبیشترآدموعذابمیده..
@soleimaniasemani
﷽؛
👌 فقط #نماز می خواندم ...
📝 داستانی زیبا از #تأثیر مشاهده نماز خوبان در تغییر #رفتار انسان ☀️
👈 سید علی اکبر #ابوترابی ۲۶ آذر ۱۳۵۹ در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به #اسارت درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود.
ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد.
🔺او در #زندان وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
📜#خاطره ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید :👇
♨️ تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است.
جایتان خالی از صبح که بلند می شدم #نماز_قضا می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم.
❌ آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. #غذا را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- #نگهبان دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور.
🌹از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو #عابدی؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟
👈گفت: ما شنیده ایم ایرانی ها #مجوسند و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند. گفتم: به هرحال اگر #ایرانی ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم.
💢 از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، #خجالت کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد.
✅بعد از ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من #صرف_نظر کردند]
📚 کتاب تسبیح ابوترابی ؛
حسن شکیب زاده ؛ ص ۷۸ ؛
خاطره سید علی اکبر ابوترابی
@soleimaniasemani
⭕️ دمی با شهیدان
خواهر شهید #ابراهیم_هادی:
🔺 یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال #دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،
🔻 نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
❤️طرف #نماز خوان شد، به #جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه #شهید شد...
🌾🍃🌿
@Soleimaniasemani
#سجدهشکر
🍀 سجده بعد از هر #نمازِ واجب ، لازم است تا بنده بتواند به این وسیله از خداوند عزّوجل به دليل توفیقی که به او داده، سپاسگزاری کند و در آن حداقل سه مرتبه "شکراً لله" بگوید.
🍀 راوی گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم: "شکراً لله" به چه معنا است و منظور از آن چیست؟
فرمودند: منظور این است که بنده میگوید: خدا را با این سجده، بر توفیق خدمتگذاری و توفیق به جا آوردن دستورش سپاس می گویم.
🍀 (سپس حضرت فرمودند): سپاسگزاری و شکر موجب فزونی می شود و اگر در نماز نقصان یا تقصیری باشد که با انجام نافله جبران نشده با این سجده کامل می شود.
🌿🍃🌾
@Soleimaniasemani
💠 #نماز
زمانی که به بلوغ رسیدم همیشه مقید به نماز بودم، یک روز صبح بدون دلیل از رخت خواب برای نماز بلند نشدم!
وقتی آفتاب طلوع کرد یکباره دیدم یک چیز سیاه از سقف اتاق، به کنار من افتاد! با ترس از جا پریدم. با وحشتی که در صدایم بود پرسیدم تو که هستی؟ از جان من چه می خواهی؟
(او یک شیطان بود)گفت: من با تو هستم. هر وقت خدا را رها کنی پیش تو می آیم...
انما سلطانه علی الذین یتولونه
تسلط شیطان بر کسانی است
که از او پیروی کنند...(قرآن کریم)
📚 چند سطر از کتاب « بازگشت »
🍃🌾🇮🇷
💠@Soleimaniasemani💠
462.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸بعد از پنج روز که دختر نوجوان سوری را از زیر آوار بیرون می آورند می گوید
وای چند روز استکه #نماز نخوانده ام ❤️
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_قوی
🍃🌾🇮🇷
@Soleimaniasemani
✍ یادمه معلم گفته بود #امتحان دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آماده ی امتحان باشید.
⚠️ آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه.
صدای #اذان از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه.
🚶♂دنبالش رفتم و گفتم: #احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره و..
میدانستم #نماز احمد طولانی است.
🙎♂ احمد مقید بود که ذكر #تسبیحات
را هم با دقت ادا کند. هر چه گفتم بیفایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه ی ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم.
🧓 ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سؤالها رو بیاره.
مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه.
⏰بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم.نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد همه داشتند توی کلاس پچ یچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد.
معلم با برگه های امتحانی وارد شد.
همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن
👤هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد.
معلم ما اخلاقی داشت که کسی را بعد از خودش به کلاس راه نمیداد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم.
👨⚖ معلم در حالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سرجات احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سؤالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه می کردم.
احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد #نمازاول_وقت را خوانده بود و من خیلی روی این کار او فکر کردم.
این اتفاق چیزی نبود جز نتیجهی عمل خالصانهی احمد.
📚 عارفانه. زندگینامه و خاطرات عارف #شهید #احمدعلی_نیّری
خاطره از دکتر محسن نوری .
#روز_معلم
#حمیدرضا_الداغی
🌱🇮🇷
💠@Soleimaniasemani💠
هدایت شده از حَـبـیـبـے یٰا بَـقِـیَّـةَ اَلـلّٰـه🇮🇷
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺بنده ای که در #نماز است، اما خداوند از او روی بر می گرداند‼️
◀️مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
/ما برای خاک نمی جنگیم
برای اسلام میجنگیم/
🌹در کنار بالگرد جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
شیرودی خندید.
سرش را بالا گرفت و گفت:
ما برای خاک نمی جنگیم؛
ما برای اسلام می جنگیم.
تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.
این را گفت و به راه افتاد.
خبرنگاران حیران ایستادند.
شیرودی آستینهایش را بالا زد.
چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟
خلبان شیرودی کجا میرود؟
هنوز مصاحبه تمام نشده!
شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت:
نماز!
صدای اذان می آید؛
وقت
#نماز است.
🌹گرامی باد هشتم اردیبهشت ماه سالروز شهادت خلبان دلاور ، علی اکبر شیرودی
/شادی روحش صلوات
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
#امام_زمان
#جهاد_تبیین
#جامعه_نیازمند_آگاهی_و_تبیین_است
[ کانالتبلیغیتبیینیِ#سلیمانیآسمانی ]
🌱🇮🇷
💠@Soleimaniasemani💠