eitaa logo
شهید حاج قاسم سلیمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
41 فایل
بنیاد مکتب حاج قاسم؛ حفظ و نشر آثار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارسال نظر از حساب زیر @soleimany_contact
مشاهده در ایتا
دانلود
📌از چیزی نمی‌ترسیدم به چاپ صد و سی و ششم رسید. 🔰کتاب زندگی‌نامهٔ خودنوشت سپهبد شهید توسط انتشارات مکتب حاج قاسم برای صد و سی و ششمین بار تجدید چاپ شد. 🔻شرح زندگی پر فراز و نشیب حاج قاسم از دوران کودکی و زندگی در روستای «قنات ملک» کرمان تا ایام نوجوانی و مهاجرت به شهر کرمان و پس از آن دوران مبارزات انقلابی‌ در سال ۵۷، موضوع دست‌نوشت‌هایی است که در صفحات این کتاب از آن شهید والامقام به یادگار مانده است. 🔻تقریظ کوتاهی از رهبر معظم انقلاب در مقدمه کتاب، به ارزشمندتر شدن اثر افزوده است. 🔻از چیزی نمی‌ترسیدم نخستین اثر انتشارات مکتب حاج قاسم، دی‌ماه سال ۱۳۹۹ همزمان با اولین سالگرد شهادت شهید سلیمانی چاپ و منتشر شد و تا کنون با انتشار ۴۷۰ هزار نسخه به چاپ ۱۳۶‌ ام رسیده است. 📣 براى تهيهٔ کتاب به کتابفروشی‌های معتبر سراسر کشور مراجعه فرمایید. 📲 @Soleimany_ir
🔰 از چیزی نمی‌ترسیدم 📌به مناسبت روز پدر [پدرم اهل نماز بود. شاید در آن وقت چند نفر نماز می‌خواندند؛ اما پدرم به شدت تقید به نماز اول وقت داشت. همان‌گونه که به نماز تقید داشت، به حلال و حرام هم همین‌گونه بود. همهٔ اهل عشیره‌مان او را به درستی می‌شناختند. زکات مالش را چه در گندم و جو و چه در گوسفندها، به موقع به سیدمحمد می‌داد. نكتهٔ دیگر که در عشایر، محدود یا نایاب بود، این بود که پدرم اهل غسل بود. حتی در سرمای زمستان، در قنات دِه غسل مي‌کرد!] 📚 زندگی‌نامهٔ خودنوشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 🔰دسترسی به محتوای مرتبط با شهید حاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/2687369483C7f0d8815b1
🔰 از چیزی نمی‌ترسیدم 📌 به مناسبت ایام دهه فجر وارد مسافرخانه شدم. عکس[امام خمینی] را از زیر پیراهن بیرون آوردم. ساعت‌ها در او نگریستم. دیگر باشگاه نرفتم. روز چهارم، رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان گرفتم؛ در حالی که عکس سیاه و سفیدی که حالا به‌شدت به او علاقه‌مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می‌کردم حامل یک شیء بسیار ارزشمندم. 📚 زندگی‌نامهٔ خودنوشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 🔰دسترسی به محتوای مرتبط با شهید حاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/2687369483C7f0d8815b1
🔸 از چیزی نمی‌ترسیدم 📌به مناسبت روز پدر [پدرم اهل نماز بود. شاید در آن وقت چند نفر نماز می‌خواندند؛ اما پدرم به شدت تقید به نماز اول وقت داشت. همان‌گونه که به نماز تقید داشت، به حلال و حرام هم همین‌گونه بود. همهٔ اهل عشیره‌مان او را به درستی می‌شناختند. زکات مالش را چه در گندم و جو و چه در گوسفندها، به موقع به سیدمحمد می‌داد. نكتهٔ دیگر که در عشایر، محدود یا نایاب بود، این بود که پدرم اهل غسل بود. حتی در سرمای زمستان، در قنات دِه غسل مي‌کرد!] 📚 زندگی‌نامهٔ خودنوشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 📲 @soleimany_ir
از چیزی نمی‌ترسیدم 🔸 به مناسبت ایام دهه فجر وارد مسافرخانه شدم. عکس[امام خمینی] را از زیر پیراهن بیرون آوردم. ساعت‌ها در او نگریستم. دیگر باشگاه نرفتم. روز چهارم، رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان گرفتم؛ در حالی که عکس سیاه و سفیدی که حالا به‌شدت به او علاقه‌مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می‌کردم حامل یک شیء بسیار ارزشمندم. 📚 زندگی‌نامهٔ خودنوشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 📲  @Soleimany_ir