@soltannasir
{درد و دل 44}
{ انتقاد از وضعیت پژوهش در علوم انسانی در کشور 12}
ادامه 👇👇👇
نکته : .. نوشته شدن تفسیری جدید بر قرآن بیست سال از عمر خویش را صرف نوشتن المیزان نمودند . و این مسئله باعث شد که از آن حال و هوای فلسفی در بیایند . و متاسفانه هیچ کدام از شاگردان نخبه فلسفی ایشان نظیر علامه حسن زاده آملی , آیت الله جوادی آملی و آیت الله مرتضی مطهری , آیت الله سید جلال الدین آشتیانی و علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی و شاید از همه مهمتر فاضل و حکیم معاصر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و ...راه فلسفی ایشان را ادامه ندادند . و ما در سیر فلسفه اسلامی نتوانستیم آنچنان که باید و شاید رو به جلو برویم . به اعتقاد فقیر از میان شاگردان ایشان دکتر دینانی بهترین شخص برای ادامه دادن این نهضت فکری بودند . منتهی به ظن فقیر حضور ایشان در جامعه دانشگاهی کشور ایشان را تا حد زیادی محافظه کار نمود . و ایشان با وجود توان علمی بدلیل محافظه کاری راه استاد خویش را ادامه ندادند .
اما به ادامه سخن خویش باز گردیم آقایانی که سخن از کشک بودن فلسفه و عرفان می نمایند . ? و دعوی این دارند که قادر به تدریس تمام کتاب اسفار اربعه و .. می باشند .
کاش حداقل یکی از این آقایان و یا اساتید پیشینشان یک دوره کامل , کتبی نظیر اسفار و یا شفا و یا شرح حکمه الاشراق قطب الدین شیرازی و یا شرح فصوص قیصری و یا تمهید القواعد ابن ترکه اصفهانی و مصباح الانس ابن حمزه فناری را کامل به مانند یک استاد فلسفه و عرفان , تدریس می نمودند .
تا تسلطشان بر این متون مشخص شود , آنگاه این قدر راحت سخن از کشک بودن فلسفه و عرفان می نمودند .
آقایانی که می گویند تمام معارف در قرآن و حدیث است و ما نیازی به فلسفه یونانی و اسکندرانی نداریم .
بفرمایند و فقط به جای نقد فلسفه و عرفان , کمی هم به خود زحمت ساختن کاخی رفیع بر پایه قرآن و حدیث بدون بکار گرفتن دست آوردهای معرفتی بشری بنمایند .که آنچنان جامع باشد که بخش اعظم مشکلات معرفتی بشر امروز را در حیطه نظام معرفت شناسی الهی حل نماید . و پاسخ گوی بسیاری از سوالات بی پاسخ در حیطه جهان بینی الهی باشد .
و این که بعضی از این بزرگان نظیر علامه محمدرضا حکیمی درکتاب خویش « مکتب تفکیک» بیان می نماید که مکتب تفکیک دارای 50مطلب بنیادین و 900 مطلب اساسی است .
فقیر با وجود علاقه به ایشان و آثارشان هر چقدر که مجموعه آثار ایشان و همچنین کتاب دایره المعارف الحیات ایشان و آثار اساتیدشان را مطالعه نمودم .
ندیدم که مکتب تفکیک درباره تمام این 50 مطلب بنیادین و 900 مطلب اساسی کامل وارد شده باشد . و نظراتی جامع و بدیع ارائه نموده باشد . که سوالات بی پاسخ را پاسخ دهد .
فقیر این نکته را بدون تعصب می گویم که عرفان نظری ابن عربی(البته شکل تکامل یافته آن که این تکامل از قونیوی شروع و تا حدود یک قرن پیش که در حوزه های علمیه شیعه به اوج بالندگی و پختگی رسید ) و همچنین حکمت صدرایی (شکل تکامل یافته آن از مدرس بزرگ اسفار حکیم ملاعلی نوری تا علامه طباطبایی )
هنوز هم بهترین و جامع ترین نظام فکری در حیطه الاهیات در بین تمامی ادیان و مذاهب جهان می باشد .
البته این به این معنا نیست که بر بعضی نظرات عرفا و حکما اشکال وارد نیست .
اما با این حال نظام معرفت شناسی فلسفه و عرفان اسلامی , جامعیت بیشتری برای پاسخ گویی به سوالات بی پاسخ در حیطه جهان بینی الهی دارد .
و البته این نکته را نیز باید گفت که در بعضی زمینه ها نیز جواب ندارد و یا جواب کاملی ندارد .
آنچه که باید مد نظر داشت این است که امکان نسخ عرفان نظری ابن عربی و یا فلسفه صدرایی وجود دارد . اما به شرطی که نظراتی جامع تر و کامل تر بیان نموده شود که یافته های علمی امروز بشری را نیز در خود حل نماید .
یعنی فلسفه ای که نظرات علمی جدید را بررسی و تصحیح و حتی نقد نماید .
یعنی فلسفه ای که از دستاوردهای فلاسفه و عرفای جهان اسلام (با توجه به قرآن و احادیث و علوم جدید ) پلی به سوی آینده بسازد . نه بازگشتی به سوی گذشته .
آنچه که امروز در بین مخالفین فلسفه و عرفان در نقد فلسفه و عرفان دیده می شود . نوعی بازگشت به گذشته در ساحت اندیشه است . آن هم بازگشتی با حیطه و چهارچوبی محدود , نه چهارچوبی جامع و کامل .
جالب است که ما در میان مخالفین فلسفه و عرفان در حوزه می بینیم که آقایان به قول خود با استناد به بعضی نظرات دانشمندان علم فیظیک و فیظیک کوانتوم بعضی قواعد فلسفی نظیر قاعده «الواحد» و یا قاعده علیت را نفی می نمایند .
فقیر قصد جسارت به آقایان را ندارم . اما آیا واقعا آقایان متوجه هستند که نفی قاعده الواحد و علیت , چه نتایج خطرناکی را در ساحت هستی شناسی به بار می آورد .
ادامه 👇
#درد_ودل #علوم_انسانی #فلسفه #عرفان #تفکیک #اندیشه
@soltannasir
🙇🙇♀🙇🙇