eitaa logo
سلطان نصیر
3.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
446 ویدیو
249 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (مغان شیعه 5) حکایتی در کرامت سلمان به نقل از کتاب اعیان الشیعه و منتهی الآمال 👇👇👇 (روزي ابوذر غفاري به ديدن سلمان رفت. ديگ غذاي سلمان روي ‌آتش بود، به هنگام سخن، ديگ غذا وارونه شد ولي از آب گوشت آن ‌چيزي نريخت، ابوذر بسيار تعجب کرد.‌ سلمان ديگ را برداشت و روي آتش نهاد، براي بار دوم در حين سخن، ‌ديگ سرازير شد، ولي باز هم چيزي از آن نريخت، ابوذر که شگفت ‌زده شده بود، از منزل خارج شد و در اين باره فکر مي کرد. ناگاه با ‌علي عليه السلام برخورد کرد، علي عليه السلام از او پرسيد: «چرا از ‌منزل سلمان بيرون آمدي؟ و چرا ناراحتي هستي؟»‌ ابوذر ماجرا را گفت. اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمود: «اي ابوذر! اگر ‌آنچه سلمان مي داند براي تو بازگو کند (چون انديشه ي تو کشش آن را ‌ندارد) خواهي گفت: خدا قاتل سلمان را رحمت کند. اي ابوذر! سلمان از باب هاي الهي است، کسي که او را درست بشناسد ‌و بپذيرد، مؤمن است و کسي که او را انکار کند و فضايل او را نپذيرد ‌کافر است و سلمان از ما اهلبيت است . ) آری سلمان در اثر مصاحبت اهل بیت بنا به روایت صحیح صاحب اسم اعظم و دارای علم اولین و آخرین شد . فضایل وی در روایات از لقمان حکیم بیشتر دانسته شده است . بنابراین سلمان در اثر مسلمان شدن و سلوک در محضر رسول الله و مولی علی (ع) به مقاماتی رسید که پیشتر این مقامات و کمالات را نداشت . این که چرا سلمان با وجود توانایی های خاص برده بود , را شاید بتوان بدین علت دانست که چون جستجوی او به نتیجه منجر نشد , وی از فعل و قوه خویش بیرون آمد و تسلیم خواست الهی شد و کار خویش را به حق تعالی سپرد , تا حق تعالی به لطف خویش وی را به آن نور برساند . نکته : نحله ای از مغان ایرانی که سلمان فارسی نماینده آنان بود . حداقل دو خاندان از جنیان را تحت خدمت خویش داشتند . که پس از وفات رسول خدا مسلمان شدند (این جنیان با زعفر جنی و خاندانش اشتباه گرفته نشود , ان شاالله در باب جنیان مفصل بدان خواهیم پرداخت و هنوز این جنیان که عاملین علم سلمان هستند در عالم اسلام حضور دارند 😊) نکته دیگر , سن سلمان فارسی در روایات عامه(اهل سنت )و خاصه (شیعه) بین 250تا بیش از 500سال روایت شده 😳 که این میزان عمر در عصر سلمان عادی و طبیعی نیست . برای میزان سن غیرطبیعی وی چند نظریه می توان ارائه نمود , سلمان به دانش تنفس و اسرار آن که بیشتر در عرفان های شرقی (یوگا و بودا و تائو) استفاده می شده آگاهی داشته است .و با کمک اسرار تنفس توانسته عمر خویش را طولانی نماید (این نظر چندان مورد علاقه فقیر نیست ) نظری دیگر 👇👇👇👇 سلمان به عوالم موازی خاصی که در خاک ایران زمین وجود دارد دسترسی داشته است , و توانسته بخشی از زندگی خویش را در این عوالم بگذراند . و از آنجایی که میزان گذشت زمان در عالم ما با این عوالم موازی متفاوت است ,و خرابی و فساد جسم در چنین عوالمی کمتر اتفاق می افتد عمر سلمان تا این حد طولانی شده است . (این نظر بیشتر مورد علاقه فقیر است ) @soltannasir 🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈
@soltannasir (مغان شیعه 6) عزیزان عده ای (ایران پرستان )سلمان را خائن به ایران می دانند و می گویند بر اساس آنچه در کتب تاریخی اهل سنت آمده وی نقش مهمی در فتح ایران داشته است و حتی عده ای از اینان همانند منافقین صدر اسلام سلمان فارسی را خالق قرآن و جادوگری قهار می دانند . و عده ای نیز در صف مقابل _بیشتر از علمای شیعه و اهل سنت _ سلمان را یک صحابی دارای مقامی ارجمند می دانند که فقط جوینده حقیقت بوده و خداوند به وی لطف نموده و پس از اسلام آوردن سلمان به مقامات رسید و وی پیش از اسلام شخصیتی عادی داشته است . هر دو سوی این دعوا اشتباه می نمایند . مغان عارف ایرانی دریافته بودند , که یکی از سوشیانت ها (در متون زرتشتی از سه سوشیانت یاد شده است )حضرت عیسی (ع) است پس سه تن به نمایندگی از این مغان عارف به محل تولد عیسی (ع) رفتند و وی را تکریم نمودند , در حالی که عده ای از علمای یهود که اهل سلوک و جادوگری بودند و با شیاطین (اطمار جنی و دار و دسته اش و سایر شیاطین ) ارتباط داشتند ,درهمان دوران زکریا (ع) و یحیی (ع) را شهید نمودند 😭 . و عیسی (ع) را نیز به ظن خویش به صلیب کشیدند . این دسته از علمای یهود می دانستند که عیسی (ع) در دعوت خویش صادق است , اما در مقابل وی جحود نمودند. (یعنی حق را دریافتند ولی با آن مقابله نمودند ) عزیزان رفتار مغان عارف ایرانی را با این. دسته از علمای یهود مقایسه نمایید . سلمان فارسی و دوستان وی نیز به خوبی از جایگاه رسول الله و اهل بیت وی آگاه شدند و دریافته بودند که آخرین سوشیانت , حضرت مهدی (ع) از نسل محمد (ص) و علی (ع) و فاطمه(س) است . پس اسلام آوردند و در برابر حق و حقیقت سر تعظیم فرود آوردند . اما عده ای از یهودیان که به نص آیات قرآن از گذشته های دور می دانستند که خداوند قرار است در عربستان رسولی بفرستد و نشانه هایش را در کتب خویش داشتند و به نص تورات امروزی می دانستند که قرار است خداوند از نسل اسماعیل (ع) 12 رییس (امام) ایجاد نماید , و به همین دلیل به عربستان آمده بودند . چون رسول الله و تمام نشانه های نبوتش را دیدند باز جحود نمودند . و در برابر حقیقت تسلیم نشدند و بر دین پدران خویش باقی ماندند . کاش به این بسنده می نمودند , اما دست در دست کفار بیشترین دشمنی را با اسلام نمودند و سر آخر رسول الله را مسموم کردند . به راستی آیا دین آبا اجدادی و مرزهای جغرافیایی خود ساخته مهم تر است یا حق و حقیقت ? عزیزان واقعیت این است که سلمان و دوستانش زمینه باطنی برای ورود اسلام به خاک ایران را فراهم نمودند . ان شاالله در ماه های آینده خواهیم گفت که سلمان تنها نبود و چه کسانی با وی همکاری نمودند . و چگونه زمینه را برای ورود اسلام فراهم نمودند (مواردی که دو طرف دعوا از آن اطلاع ندارند 😊)و اگر این گروه از مغان ایرانی نبودند هرگز لشگر قلیل و نا منظم تازیان توانایی شکست لشگر مقتدر ساسانی را پیدا نمی نمود . سامیان حتی در دوران سلیمان (ع) که اوج شکوه امپراطوری آنان بود, موفق به انجام چنین کاری نشدند . 😊 شاید کسی بگوید تازیان در ایران جنایت نمودند?! زمانی که این زمینه توسط مغان عارف ایرانی فراهم می شد. رسول الله زنده بودند و اگر پس از شهادت رسول الله , ماجرای جانشینی پیامبر روند عادی خویش را دنبال می نمود ( ماجرای سقیفه رخ نمی داد )و حضرت علی (ع) به خلافت می رسیدند . هیچ موقع حمله مسلمین به ایران بدین شکل انجام نمی شد. @soltannasir 💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
@soltannasir (نورستان 4) ( نکاتی چند در مورد سرزمین نورستان ) در سرزمین نورستان بر طبق قصص آب حیات وجود دارد . شاید عده ای تصور نمایند که چشمه آب حیات تنها در سرزمین نورستان موجود می باشد . عزیزان نورستان یکی از ده ها یا شاید صدها منطقه در جهان است که آب حیات از دل زمین آن می جوشد . (ان شاالله در مبحث اسطوره خلقت به آب حیات خواهیم پرداخت ) نکته دیگر : در داستان نورستان اشاره شده که میرسلیمان به هفت نفر از کارگزاران خویش جرعه ای از آب حیات می نوشاند و آنان به مدت پنجاه سال به خدمت مشغول می شوند . اینجا سوالات بی پاسخی وجود دارد ? آیا تاثیر آب حیات به مدت پنجاه سال است و پس از گذشت پنجاه سال , جسم شروع به پیری می نماید ?! یا اینکه آب حیات باعث جاودانگی می شود , اما چشمه آب حیاتی که در نورستان است چنین خاصیتی دارد زیرا یکی از ده ها یا صدها چشمه ای است که از سرچشمه و منبع اصلی آب حیات تغذیه می شود . (سرچشمه اصلی آب حیات همان است که در داستان ها درون سرزمین ظلمات قرار دارد .) فقیر نظر دوم را بیشتر می پسندم . نکته دیگر:سوال مهمی در باب نورستان وجود دارد و آن این است که ; پیش از اسلام نورستان چه وضعیتی داشته است ?! چه کسانی در این سرزمین ساکن بوده اند ?! جواب قطعی در نزد فقیر برای این سوال وجود ندارد , ولی به ظن فقیر سرزمین نورستان جز عوالمی بوده که عده ای از مغان عارف ایرانی در آن ساکن بوده اند . ناقل داستان نورستان (میرغیاث) عمری طولانی به مانند سلمان فارسی داشته است . شاید سلمان فارسی به عوالم اینچنینی راه داشته است . و از آب حیات آن نوشیده و پنجاه سال به جستجوی نور رسول الله پرداخته , و پس از پنجاه سال که تاثیر آب حیات تمام شده است ,جسم وی رو به خرابی نهاده است و سرانجام از دنیا رفته باشد . و احتمالا در دوران اسلامی که شرایط برای فرزندان امامان هدی سخت بوده , بعضی از فرزندان ائمه یا نوادگان این بزرگواران برای فرار از دست حکام ستمگر زمان خویش توسط مغان شیعه(احتمالا به امر امام وقت ) وارد عالم نورستان شدند. @soltannasir ☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄
@soltannasir { پاسخ به سوالات 158 } { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 36} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 32} ادامه ...👇 نکته 1: ملاحظه نمودید که مسکن همانگونه که گفته شد بر بالای کوه است . یعنی جایی که در عالم صغیر ما آن را با عنوان چاکرای خورشیدی می شناسیم . اکنون احادیث را از کتاب تفسیر روایی البرهان در ذیل تفسیر آیه 1 سوره مبارکهٔ قاف 👈«ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ ﴿۱﴾ قاف سوگند به قرآن باشكوه» می آوریم : 👇 { 10561/1) شیخ صدوق با سند خود از سفیان بن سعید ثوری روایت کرده است ، که گفت : از امام صادق(ع) دربارهٔ معنای «قٓ» ، سؤال کردند ? فرمود : و اما «قٓ» ، کوهی است که بر زمین احاطه دارد و سبزه بودن آسمان ، از آن بر گرفته شده می باشد و خداوند زمین را به وسیلهٔ آن کوه نگاه می دارد تا اهل خود را فرو نبرد .(به نقل از کتاب معانی الاخبار) 2/10562) . علی بن ابراهیم با سند خود از یحیی بن میسره خثعمی روایت کرده است ، که گفت : از امام باقر (ع) شنیدم که می فرمود : «قٓ» ، کوهی است که بر دنیا احاطه دارد و همانند زُمرّد می باشد و سبز رنگ بودن آسمان ، از آن خواهد بود . ( تفسیر قمی ) 10563/3) سعد بن عبدالله (قمی) با سند خود از یقطین جوالیقی به نقل از فُلفُله ، روایت کرده است ، که گفت : امام باقر (ع) فرمود : به درستی که خداوند متعال دارای کوهی است که بر دنیا احاطه دارد و همانند سبز رنگ می باشد و سبزه بودن آسمان ، از آن کوه خواهد بود و خداوند پشت آن کوه خلقی را آفریده و احکامی را که بر این خلق _ از نماز ، زکات و غیره _ واجب نموده ، بر آن ها 👈واجب ننموده است و آن ها دو نفر مرد از این امت را لعن و نفرین می کنند . (مختصر بصائر الدرجات) 10564/4) همچنین با سند خود از عُبیداللّه بن عبداللّه دهقان روایت کرده است ، که گفت : از امام رضا (ع) شنیدم که می فرمود : به درستی که خداوند را پشت این نُطاق آسمانی یک زبرجد سبز رنگی وجود دارد که آسمان رنگ خود را از آن بر گرفته است . عرضه داشت : چیست ? فرمود : حجاب و پرده است ، که خداوند عزیز و جلیل پشت آن 👈هفتاد هزار جهان دارد ، که ( مخلوق آن جا ) بیش از آدمیان و جنیان می باشند و همهٔ آن ها فلان و فلان را لعنت می کنند . (مختصر بصائر الدرجات و بحارالانوار جلد 57 صفحه 330) پانویس : 👈 «مرحوم مجلسی بعد از نقل حدیث ، گفته است : شاید مقصود از نُطاق کوه هایی باشند که در دید ما هستند و مقصود از زبرجد ، کوه قاف باشد و یا مقصود از نُطاق همان کوه است و مقصود از زبرجد پشت آن کوه خواهد بود ، در نهایه گفته است : نطق جمع نطاق می باشد و نطاق دورنمای یک رشته کوه های بلند و کوتاهی است که تشبیه شده به 👈 که در وسط می بندند . » 10565/5) و در کتاب منهج التحقیق إلی سواء الطریق ، تألیف بعضی از علمای امامیه _ در حدیثی بسیار طولانی _ در رابطه با سؤال امام حسن (مجتبی) از پدر بزرگوارش (ع) ، تا فضائل و کراماتی را که خداوند متعال عطایش نموده ، ارائه دهد . و حدیث ادامه دارد تا جایی که گفته است : سپس (ع) به فرمان داد و حرکت کرد تا به کوه رسید و چون نزدیک آن رسیدیم ، متوجه شدیم که از زمرّد سبز رنگ می باشد و بر روی آن فرشته ای همانند 👈 ( )👉 قرار دارد ، هنگامی که چشم آن فرشته به امیرالمومنین (ع) افتاد ، گفت : سلام بر تو باد ای وصیّ رسول پروردگار جهانیان و خلیفه اش ! آیا به من اجازه می دهی که سخن بگویم ? حضرت جواب سلام او را داد و فرمود : اگر مایل هستی خودت سخن بگو و گرنه من از آن چه می خواهی سؤال کنی ، سخن بگویم ، فرشته گفت : ای امیرالمومنین ! شما خود مطرح نما، حضرت فرمود : اجازه می خواهی تا خضر را زیارت کنی ? فرشته اظهار داشت : بلی ، حضرت فرمود : به تو اجازه دادم ، پس آن فرشته بعد از آن که گفت : « بسم اللّه الرّحمن الرّحیم » ، با سرعت حرکت کرد و ما هم مقدار مختصری بر آن کوه قدم زدیم تا آن فرشته از زیارت (ع) به جایگاه خود بازگشت ، گفت : ای امیرالمؤمنین ! این فرشته به زیارت خضر(ع) نرفت مگر با اجازهٔ شما ?! فرمود سوگند به کسی که آسمان را بدون ستون بالا قرار داده ! اگر هر کدام به خواهند به اندازهٔ یک نفس کشیدن از جای خود حرکت کنند تا من اجازه ندهم ، حرکت نخواهند کرد و موقعیت فرزندم چنین خواهد بود و همچنین بعد از او ،حسین و نُه تن دیگر از فرزندان او ( یکی بعد از دیگری چنین موقعیتی را دارا خواهند بود ) ، که نهمین ایشان (حضرت ) قائم (ع) می باشد . از حضرت سؤال کردیم : اسم فرشته ای که مأمور بر کوه قاف می باشد ، چیست ? فرمود : است ، سپس عرضه داشتیم : ای امیرالمؤمنین ! چگونه هر شب به این مکان می آیی و چگونه باز می گردی ? } ادامه دارد... @soltannasir 🗻🏔⛰🌋