eitaa logo
مشکات🏴
681 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
391 ویدیو
98 فایل
💢ردّ شبهات، کفریّات و خرافات وهابیان 🔔در اینجا خواهید دانست که وهابیان با اهل سنت هیچ نسبتی ندارند. بلکه خود گرفتار شرک و کفر هستند. 💢گروه:https://eitaa.com/joinchat/233635852C92da00590d تبادل @meshkat113
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 💥 مسلك وهابى منسوب به شيخ محمد، فرزند«عبدالوهاب» نجدى است كه اين نسبت از نام پدر او«عبدالوهاب»گرفته شده است و به گفته برخى از دانشمندان، علت اينكه اين مسلك را به نام خود شيخ محمد نسبت نداده‌اند يعنى«محمديه» نگفته‌اند اين است كه مبادا پيروان اين مذهب نوعى شركت با نام پيامبر(صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله)پيدا بكنند، و از اين نسبت سوء استفاده نمايند. 📖 دائرة المعارف فريد وجدى، ج ۱۰، ص ۸۷۱ به نقل از مجله المقتطف، ج ۲۷، ص ۸۹۳. 👈 شيخ محمّد در سال ۱۱۱۵هجرى قمرى در شهر«عيينه» از شهرهاى«نجد» تولد يافت. پدرش در آن شهر قاضى بود. وی، فقه حنبلى را نزد پدر خود كه از علماء حنبلى بود، آموخت، وى از آغاز جوانى بسيارى از اعمال مذهبى مردم«نجد»را زشت مى‌شمرد. در سفرى كه به زيارت خانه خدا رفت بعد از انجام مناسك به«مدينه»رهسپار شد، در آنجا توسل مردم را به پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در نزد قبر آن حضرت انكار كرد. سپس به«نجد» مراجعت نمود و از آنجا به«بصره»رفت به اين قصد كه از«بصره»به«شام»رود،مدتى در «بصره»ماند و با بسيارى از اعمال مردم به مخالفت پرداخت، ولى مردم«بصره»وى را از شهر خود بيرون راندند. در راه ميان«بصره»و شهر«زبير» نزديك بود از شدت گرما و تشنگى و پياده روى هلاك شود، امّا مردى از اهل«زبير» چون او را در لباس روحانيت ديد در نجاتش كوشيد، جرعه‌اى آب به او نوشانيد و بر مركبى سوار كرد و به شهر«زبير»برد. وى مى‌خواست از«زبير»به«شام» سفر كند ولى چون توشه و خرج سفر به قدر كافى نداشت، مقصد را عوض كرد و رهسپار شهر«احسا» شد،و از آنجا آهنگ شهر«حريمله»از شهرهاى «نجد»را نمود. ◀️ در اين هنگام كه سال ۱۱۳۹ بود، پدرش«عبد الوهاب»از «عيينه» به«حريمله»انتقال يافته بود. شيخ محمد، ملازم پدر شد و كتابهائى را نزد او فرا گرفت و به انكار عقائد مردم«نجد»پرداخت به اين مناسبت ميان او و پدرش نزاع و جدال در گرفت. همچنين بين او و مردم«نجد» منازعات سختى رخ داد و اين امر چند سال دوام يافت تا اينكه در سال ۱۱۵۳ پدرش«شيخ عبد الوهاب»از دنيا رفت. 📖 خلاصه از تاريخ نجد آلوسى، از ص ۱۱۱ تا ۱۱۳. @sonnatenabavii
✍🏻 ⬅️ محمدبن عبدالوهاب پس از مرگ پدر به اظهار عقايد خود و انكار قسمتى از اعمال مذهبى مردم پرداخت،و جمعى از مردم«حريمله» از او پيروى كردند و كار وى شهرت يافت. وى از شهر«حريمله»به شهر«عيينه»رفت. رئيس عيينه در آن وقت«عثمان بن حمد» بود. 👈«عثمان» محمدبن عبدالوهاب را پذيرفت و او را گرامى داشت و در نظر گرفت وى را يارى كند. محمدبن عبدالوهاب نيز در مقابل، اظهار اميدوارى كرد كه همه اهل«نجد» از«عثمان بن حمد» اطاعت كنند. خبر دعوت محمدبن عبدالوهاب و كارهاى او به امير«احسا»رسيد. وى نامه‌اى براى «عثمان»نوشت كه نتيجه‌اش اين شد كه«عثمان» محمدبن عبدالوهاب را نزد خود خوانده و عذر او را خواست. محمدبن عبدالوهاب به او پاسخ داد كه اگر مرا يارى كنى تمام نجد را مالك مى‌شوى. اما عثمان از او اعراض كرد و او را از شهر«عيينه»بيرون راند. ◀️ محمدبن عبدالوهاب در سال ۱۱۶۰ پس از آنكه از«عيينه»بيرون رانده شد، رهسپار«درعيه» از شهرهاى معروف«نجد»گرديد.در آن وقت امير«درعيه»«محمد بن مسعود»(جد آل سعود)بود. وى به ديدن محمدبن عبدالوهاب رفت و عزت و نيكى را به او مژده داد. محمدبن عبدالوهاب نيز قدرت و غلبه بر همه بلاد«نجد»را به وى بشارت داد،و بدين ترتيب ارتباط ميان «محمدبن عبدالوهاب » و «آل سعود»آغاز گرديد. در آن وقت كهمحمدبن عبدالوهاب به «درعيه»آمد و با«محمد بن سعود» توافق كرد، مردم آنجا در نهايت تنگدستى و احتياج بودند. 📚 تاريخ ابن بشر نجدى https://eitaa.com/joinchat/233635852C92da00590d
✍🏻 🔷 توحيدى كه محمدبن عبدالوهاب و پيروان او مردم را به آن دعوت مى‌كردند و اگر هر كس آن را نمى‌پذيرفت جان و مالش مباح مى‌شد اين بود كه به پيروى از ظاهر پاره‌اى از آيات و احاديث براى ذات بارى تعالى اثبات جهت مى‌كردند و او را داراى اعضاء و جوارح مى‌دانستند. ⬅️ «آلوسى»در اين باره گفته است كه«وهابيان»به پيروى از «ابن تيميه»به احاديثى كه بر فرود آمدن خداوند به آسمان دنيا (آسمان اول)دلالت مى‌كند تصديق دارند و مى‌گويند خدا از عرش به آسمان دنيا فرود مى‌آيد و مى‌گويد«هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ-يعنى آيا استغفار كننده‌اى هست كه از گناهانش طلب آمرزش كند». و همچنين اقرار دارند به اينكه در روز قيامت خدا به صحراى محشر مى‌آيد زيرا خود او فرموده است:«وَ جاء رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً» (سوره فجر آيه ۲۳). و خداوند به هر يك از مخلوقات خود به هر طور كه بخواهد نزديك مى‌شود، همچنان كه خود گفته است «وَ نَحْنُ اقْرَبُ إلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ» (سوره ق آيه ۱۵) 📖تاريخ نجد آلوسى، ص ۹۰-۹۱ ؛ و نيز در اين باره به رساله «العقيده الحمويه» نوشته ابن تيميه مراجعه شود. 👈 عقايد و گفته‌هاى باطل«وهابيان»باعث شده كه برخى كه اسلام را از ديدگاه آنان مطالعه كرده‌اند بگويند اسلام دين خشك و جامدى است كه به درد همه زمانها نمى‌خورد. ✍🏻 «لوتروپ ستودارد»مى‌گويد: وهابيان در تعصب به راه افراط رفته‌اند و در اثر اين امور، گروهى نكته گير برخاسته، روش وهابى را بر دهان قرار داده‌اند كه حقيقت و طبيعت اسلام با مقتضيات زمانها جور نيست و با احوال ترقى و تبديل جامعه موافق نمى‌شود و با تغيير زمان نمى‌سازد. 📚 حاضر العالم الاسلامى، ج ۱، ص ۴. @sonnatenabavii