eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پیج مشکلات زناشویی😅 سلام خانومی هستم که سه ساله ازدواج کردم بچه هم ندارم مشکلم اینه که شوهرم سوسول و لوس و لج دراره😴 وقتی مشکلی واسش پیش میاد و کم میاره میشینه گریه میکنه😭 ظهر که میره بیرون ضد آفتاب میزنه💍 همش ب خودش میرسه زیرابرو برمیداره👜 تا بهشم میگم بالا چشمت ابروس سریع قهر میکنه👠 وقتی خواهرا و مامانشو میبینه لوس تر میشه👗 خلاصه حالمو داره بهم میزنه!💞 شما بگین چیکار کنم! 🔻وحالا جوابای ملت همیشه در صحنه ایران عزیز:🔻 😂😂😆😆😆 بخون دل پیچه میگیری از خنده اخرشههه😂😂 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3138912273C3b96139076 اون کامنت شماره 6 نابودم کرد اصن😆
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💕💕💕💕💕 #پارت_83 #دخترونه_های_همسردوم_خان‌زاده با بیرون رفتنش از کلاس احساس کردم حس از پاهام رفت کم
💕💕💕💕💕 محمد نگاه وحشتناکش رو حواله اون خدمتکار کرد و خطاب به من گفت: _پریزاد برو اتاقمون آرشاویر رو آروم کن _باشه میدونستم محمد اینکارش رو بی جواب نمیذاره برای همین به سمت اتاق مشترکم با محمد رفتم تا پسرم رو که ترسیده بود آروم کنم چجوری میتونست پسر دوساله ی من رو بترسونه آدم چقدر میتونست کثیف باشه ، داخل اتاق شدم و مشغول آروم کردن آرشاویر شدم تقریبا دوساعت طول کشید تا آروم شد انقدر ترسیده بود که به هق هق افتاده بود پسرم ، نوازشش کردم باهاش حرف زدم تا آروم شد و خوابید کنارش نشستم نمیدونم چقدر گذشت که در اتاق باز شد نگاهم به محمد افتاد که به سمتم اومد و در حالی که داشت به آرشاویر نگاه میکرد گفت: _خوابید !؟ با بغض جوابش رو دادم: _آره _پریزاد بهش خیره شدم که کلافه بهم نگاه کرد و گفت: _معذرت میخوام نباید میذاشتم آرشاویر پیش این کثافط باشه این خونه پر از جاسوس و من نباید ... وسط حرفش پریدم و گفتم: _با پسر من چه دشمنی داشت اون هنوز بچه است تو روحیه اش تاثیر میزاره تازه دوساله اش شده اگه براش اتفاقی میفتاد چی من بدون پسرم نمیتونم زندگی کنم من ... _پریزاد دستم رو تو دستش گرفت و در حالی که داشت نوازشش میکرد گفت: _ماه چهره میدونه آرشاویر پسر تو اون دختره از طرف ماه چهره اومده بود قصدش آزار و اذیت ارشاویر بوده تا .... با وحشت بهش خیره شده بودم باورم نمیشد ماه چهره فهمیده بود و تا این حد پست شده بود که قصد داشته پسر من رو بکشه اون تا این حد پست شده بود و من این رو نمیدونستم خدایا چجوری باید باور میکردم خواهر خودم میخواسته پسر من رو بکشه! _بگو دروغ محمد محمد بلند شد ایستاد و بدون اینکه به چشمهام نگاه کنه گفت: _دوست ندارم بخاطر دشمنی ماه چهره آسیبی به آرشاویر برسه تا موقعی که همسر من هستی آرشاویر هم پسر من محسوب میشه ، یه مدت از اینجا میریم جایی که هیچکس نفهمه باید آرشاویر در امنیت باشه. بعد تموم شدن حرفش از اتاق رفت بیرون با چشمهای خیس شده از اشک به پسرم خیره شدم اون زن چجوری میخواست به پسر من آسیب برسونه! 💕💕💕💕💕
❇️ ✍هر روز 15 دقیقه روی صورتتان ماست بمالید و سپس با آب سرد بشویید.بهترین روشن‌کننده،مرطوب کننده، و جوان کننده طبیعی برای پوست و جای لک و جوش را از بین میبرد. ‌ 💅 @sooraty