eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
#پارت_101 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده با رفتن مهرشاد شقایق به سمت من اومد و قبل اینکه بفهمم سیلی
وقتی داخل اتاق شدم با درد روی تخت خوابیدم فرانک اومد کنارم نشست و گفت : _ حالت بهتره !؟ _ نه _ کجات درد میکنه !؟ قطره اشکی روی گونم جاری شد _ قلبم با شنیدن این حرف من نفس عمیقی کشید _ تو دوباره خوب میشی قوی تر از امروز میشی و یه روز همه ی این دردا تبدیل به شادی میشن اما باید صبر کنی من نمیزارم شقایق به خواسته اش برسه _ مواظب باش _ هستم چشمهام بسته شد که صدای نگران فرانک اومد : _ حالت خوبه پری دخت چرا داشتی چشمهات رو میبستی !؟ _ خوابم میاد خیلی زیاد آسوده نفسش رو بیرون فرستاد مشخص بود نگران من شده چقدر خوشحال بودم بابت داشتن همچین چیز هایی * * * * سر میز شام نشسته بودیم که صدای شقایق بلند شد : _ فکر نمیکردم بعد اون کتکی که خورده باشی بیای شام بخوری الحق که سگ جونی _ بسه شقایق با شنیدن صدای عصبی ارباب ساکت شد _ منظورش چی بود !؟ فرانک دستش رو روی دست مهرشاد گذاشت و گفت : _ بهت توضیح میدم مهرشاد ساکت شد فقط برای اینکه هیچ دعوایی شکل نگیره بعد خوردن شام هممون بلند شدیم که شقایق گفت : _ پری دخت _ بله _ از فردا تو خدمتکار منی . چشمهام گرد شد که صدای عصبی ارباب بلند شد : _ شقایق خفه شو ! شقایق بهت زده گفت : _ ارباب ارباب اما با عصبانیت بهش چشم دوخت و گفت : _ بسه دیگه خسته شدم از این بازیای خاله زنک ، پری دخت زن قانوی و رسمی منه . 💕💕💕💕💕
قهوه ای بلوند پلاتینه شیر کارامل شیر شکلاتی بلوند بژ پایه دکلره ۱۰ 💅 @sooraty