eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
#پارت_103 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده _ من هم زن قانونی تو هستم تو عاشق منی نه این پس چرا وقتی من
با خشم بلند شدم و بدون توجه بهشون گذاشتم رفتم ، تموم مدت من رو مجبور کرد بودند بشینم تا تحقیرم کنند چقدر پست و رذل بودند با گریه داشتم به سمت اتاقم میرفتم که به فرانک و مهرشاد برخورد _ پری دخت _ لطفا بعدا صحبت کنیم . اما مهرشاد عصبی گفت : _ وایستا ببینم بدون توجه بهش داخل اتاقم شدم که جفتشون پشت سرم اومدند داخل اتاق مهرشاد با عصبانیت گفت : _ اون عفریته چی بهت گفت که اشکت رو در آورد !؟ _ خیلی بده مهرشاد خیلی _ چی !؟ _ رفتار ارباب اون قلب من رو میشکنه هر دقیقه تیکه پاره اش میکنه بدون اینکه براش مهم باشه ، تحقیرم میکنه بدون اینکه بفهمه دارم با شنیدن حرف هاش جون میدم اصلا براش مهم نیستم حتی یه ذره _ ناراحت نباش _ نیستم اما قلبم درد میکنه . _ اون آدم نباید برات مهم باشه حتی یه ذره شنیدی !؟ _ آره _ پس الان هم نمیخواد با فکر کردن به حرف هاش خودت رو ناراحت کنی تو یه داداش داری یه زن داداش خوب داری . فرانک اومد کنارم نشست با لبخند گفت : _ پری دخت _ جان _ تو ما رو دوست نداری !؟ _ شما بهترین کسایی هستید که میشناسم من دیگه جز شما دو تا هیچکس رو ندارم تنها کسایی هستید که به فکر منید . _ پس به ما اعتماد کن باشه !؟ _ دارم _ الان اشکات رو پاک کن بگیر بخواب فردا یه روز خیلی خوب میشه مطمئن باش تلخ خندیدم _ امیدوارم چون خیلی خسته شدم از این زندگی تکراری و پوچ که بدون هیچ هدف خاصیه . * * * * _ عجب شب خیلی خوبی بود ارباب واقعا یه عاشق مثل قدیم نمیدونی فرانک دیشب تا صبح چقدر من و نوازش کرد و .... مهرشاد با عصبانیت بلند شد که صدای ارباب از پشت سرش اومد : _ چیشده !؟ مهرشاد به سمتش برگشت و گفت : _ این زنت ذره ای شخصیت و حیا نداره نشسته از شبی که داشتید و گذروندید تعریف میکنه ، زشت نیست داداش یعنی انقدر بی غیرت شدی اجازه میدی که ... مهرشاد ساکت شد دستی داخل موهاش کشید و گفت : _ شرمنده داداش عصبی شدم میدونی که حساسم من برم به کار ها برسم و بعدش گذاشت رفت که فرانک رو به شقایق گفت : _ لطف کن جلوی شوهر من همچین مزخرفاتی نگو . 💕💕💕💕💕
میکاپ زیبا😍💄 --------------------------♦️----------------------------- 💅 @sooraty
از این شنیون های ساده و راحت دوست دارید؟! چطوره؟ --------------------------♦️--------------------------- 💅 @sooraty
🔶 😰 یکی از علمای مشهد می فرمود : روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید . گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت . هنگام نبش قبر ........😱 ادامه این داستان واقعی در لینک زیر👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b 🔴