#تست_بینایی
شما در دایره قرمز چه عددی میبینید؟
🔴 88
🔴 38
🔴 83
🔴 33
پاسخ در کانال زیر همین الان👇
http://eitaa.com/joinchat/2289893380C1c97ba6dca
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
#تست_بینایی شما در دایره قرمز چه عددی میبینید؟ 🔴 88 🔴 38 🔴 83 🔴 33 پاسخ در کانال زیر همین الان👇 h
چه عددی میبینی؟🤔
اول مشخص کن بعد جوابشو بیا ببین😊👆
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
#پارت_163 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده چشمهام گرد شد _ واقعا جدی گفتی میشناسیش ؟ _ آره نفس عمیقی
#پارت_164
#دخترونه_های_همسردوم_خانزاده
با صدای لرزون شده گفتم :
_ هیچی
_ یعنی باور کنم برای هیچی داری اینجوری اشک میریزی ؟
_ اذیتم نکن خان زاده
محکم تر بغلم کرد و گفت :
_ نظرت چیه امشب با زن دومم باشم ، شاید تو زودتر حامله شدی هوم ؟
چشمهام گرد شد من رو از خودش جدا کرد به چشمهام خیره شد نیشخندی زد :
_ خیلی هیجان زده شدی
_ تو تو ....
وسط حرفم پرید :
_ تو هم زن من هستی اسمت تو شناسنامه ام هست پس ناموس من محسوب میشی تا برام یه توله بدنیا بیاری یا پریناز هیچ فرقی نداره .
با شنیدن این حرفش از درون آتیش گرفتم با این حرفش داشت میگفت یعنی من براش هیچ اهمیتی ندارم
من رو بلند کرد و برد سمت تخت خیلی آروم گذاشت و خیمه زد روم به لبهام خیره شد لبهاش رو بی وقفه روی لبهام گذاشت و شروع کرد به بوسیدن
خیلی خشن داشت میبوسید ، وقتی حسابی بوسید و بدنم کرخت شد ازم جدا شد به چشمهام خیره شد
_ امشب میخوام یه توله بکارم تو شکمت
لباسم رو تو تنم پاره کرد و با لذت به بدنم خیره شد خم شد قفسه ی سینه رو بوسید که از شدت لذت چشمهام بسته شد
_ آخ آی ...
سرش و بلند کرد به چشمهام خیره شد و گفت :
_ هنوز زوده برای آه و ناله کردن امشب میخوام جوری به اوج برسونمت که تا عمر داری فراموش نکنی .
دستش به سمت شلوارم رفت و ....
تو بغلش خوابیده بودم یه آرامش خاصی داشتم خوشحال بودم شاید بدجنسی بود اما خیلی شاد و خوشحال شده بودم از اینکه حال پرنیاز گرفته شده و اون باهاش نخوابیده
امشب پیش من بود من رو به پریناز ترجیح داد
اما از یه بابت هم ناراحت بودم که من و پریناز براش هم سطح بودیم ، پس میخواستم عاشقم باشه ؟ مگه میشد خان زاده خیلی بی احساس بود اون هیچوقت عاشق نمیشد
* * * *
_ خوش گذشت ؟
نگاهی بهش انداختم نیشخندی زدم :
_ خیلی زیاد
عصبی شد
_ دیشب خان زاده میخواست شبش رو با پریناز باشه اما تو عفریته معلوم نیست با چه نقشه ای پسرم رو مجبور کردی شب باهات باشه .
ساکت داشتم به حرفاش گوش میدادم نمیخواستم جوابش رو بدم ، چون جوابی که من بهش میدادم باعث ناراحتی پریناز هم میشد و این وسط دوست نداشتم یه بیگناه اذیت بشه .
صدای پریناز بلند شد :
_ مامان نیاز نیست انقدر عصبی بشید خان زاده شوهر منه من زن اولش هستم نه زن صیغه ایش یا یه بیوه که بعد اینکه ازم استفاده کرد مثل یه تیکه آشغال پرتم کنه بیرون من قراره براش یه وارث بدنیا بیارم
عصبی از شنیدن حرفای بی سر و تهش بلند شدم و فریاد کشیدم :
_ تو چی داری برای خودت میگی هان ؟
خونسرد بهم خیره شد
_ دارم واقعیت رو میگم من برای خان زاده یه وارث بدنیا میارم بعدش تو و اون پسر حرومزاده ات از این عمارت پرت میشی بیرون
با خشم بدون اینکه بفهمم چی دارم میگم فریاد کشیدم :
_ پسر من حرومزاده نیست اون کسی که تو داری بهش میگی حرومزاده پسر خان زاده است از گوشت و خون خان زاده است حلال حلال من زن عقدیش بودیم شب آخر با هم بودیم ....
_ پریزاد
#زیبایی⃟💛🧖🏻♀
کـاهش جـوش های سـرسیاه 🍓🌧
𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹•𖦹
عسل و دارچین را به مقداری مخلوط کنید که برای نواحی موردنظر روی صورتتان کافی باشد. مقداری از آن را روی جوشهای سرسیاه بمالید و با نوار پارچهای روی آن را بپوشانید و بگذارید به مدت 3-5 دقیقه بماند و سپس آن را بردارید و صورتتان را بشویید. پس از شستن صورت، مرطوبکننده را فراموش نکنید ^-^🦋🧿
〖 ❊〗
💅 @sooraty