eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❓سیاهی زیر چشم به چه دلایلی ایجاد می شود؟ 🔻تیرگی زیر چشم عموما به 2 دلیل ایجاد می شوند. ژنتیک و سبک زندگی! اگر این مشکل مربوط به ژنتیک باشد به دلیل تولید بیش از حد ملانین در پوست ایجاد میشه و به همین پوست زیر چشم تیره تر از سایر قسمت های صورت دیده خواهد شد.انتخاب سبک زندگی یا لایف استایل هم نقش مهمی در ایجاد این مشکل داره. 💋💅 💅 @sooraty
🔶مدل ابرو برای حالت صورت گرد 🔸ابروهای بلند و قوس دار به خوبی با حالت صورت گرد تناسب دارند. این مدل از ابرو یک حالت عمودی روی چهره گرد ایجاد میکنه و باعث میشه تا صورت گرد کمی کشیده تر و بلندتر از حالت عادی دیده بشه. بهتره ابروهاتون رو به سمت بالا شونه کنید و با استفاده از سایه ابرو تیره، قسمت قوس ابرو رو کمی تیره تر کنید. بهتره استخوان ابرو که در زیر قوس ابرو وجود داره رو هم کمی سایه روشن بزنید تا قوس ابروها برجسته تر دیده بشه. 💋💅 💅 @sooraty
ست پیشنهادی، استفاده از شال و روسری نارنجی در کنار مانتوی سبز رنگ ظاهری مدرن و با نشاط به استایل شما می‌دهد. ❣☘ 💅 @sooraty
عشق بیشتر از علاقه به شناخت نیاز دارد... اینکه بدانید ساعت دو ظهر دوست دارد دوستت دارم بشنود نه راسِ ساعتِ تکراریِ عاشقی... اینکه بدانید وقتی حالش بد است دوست ندارد قربان صدقه اش بروید، فقط نیاز دارد بشنود که کنارش هستید تویِ هر سختی و آسانی ... اینکه بلد باشید زبان چشم هایش را، بدانید دوست دارد موقع حرف زدن توی چشم هایش زل بزنید... اینکه آنقدر بلدش باشید که از نوع سلام دادنش هم درک کنید عمقِ دلتنگیش را... اینکه بدانید انگشتهایتان که بینِ تارهایش میلغزد قند توی دلش آب میشود و شنیدنِ اسمش با میمِ مالکیت از زبانتان سر ذوقش می آورد... اینکه بدانی یک تولد دو نفره در یک گوشه دنج را ترجیح میدهد به مهمانی بزرگ و پر سر صدا... رابطه بیشتر از علاقه به از حفظ بودنش نیاز دارد... ❣☘ 💅 @sooraty
نچرال باش! لازم نیست هزار قلم آرایش کنی و عمل و ... به نوبه ی خودت نچرال و زیبا باش. بجای اینکه پولتو به لوازم آرایش بدی به مرطوب کننده و شفاف کننده پوست بده، هم بهتره و هم جذاب تر میشی! ❣☘ 💅 @sooraty
شاید الانم‌ منتظری که بت پیام بده شاید هنوزم میری و پیجشو چک میکنی. عکس که میزاره دلت واسش غش میره دوس‌داری اون کناریش تو‌باشی تو‌دستاشو بگیری تو‌بغلش کنی... ولی چه خوب میشه که با خودت صادق باشی و بیشتر فک کنی یه دور کامل یاد آوری کن چقدر اذیت شدی تا حست همین قدر کم شه که با دیدنش جایی بغض بگیرتت میخوای برگرده که چیشه؟! دوباره همه ی این داستانا از نو‌شروع شه؟! میخوای برگرده که باز بیرون برین بغلش کنی و.... آره میدونم خیلی لذت بخشه،خیلی آرامش بخشه ولی به فکر بعدشم هستی؟!؟! چجوری قراره فراموشش کنی!؟ صب که بیدار میشی و نیست که بش زنگ بزنی،پیام بدی،بیرون بری غروب که بشه باید تنها بری تو‌کافه های شهر،باید خودت تنها بری فیلم ببینی و ...... شب که بشه میخوای چیکار کنی؟؟ چجوری میخوای تحملش کنی؟! حالا میل.میل خودته خوب بشین فک کن..... بهتر نیست همینقدر دلتنگیو تحملش کنی بیشترش نکنی؟ ❣☘ 💅 @sooraty
. داستان زن زناکار و حکم عمر خطاب😱 💠زني به نزد عمر آمد و به او گفت: من زنا داده‏‌ام، حد خدا را درباره من جاري كن. عمر بلافاصله بدون اینکه از چند و چون ماجرا تحقیق کند دستور به سنگسار كردن او داد. امام(ع) كه در آنجا حضور داشتند به عمر فرمودند:   ادامه را در کانال زیر بخوانید🔽👇 https://eitaa.com/joinchat/3228893244C90a9b2dd35 https://eitaa.com/joinchat/3228893244C90a9b2dd35 ⚡️بسیار جالب حتما بخونید ادامشو👆👆
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💥💫💥💫💥💫 #پارت_288 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده یهو فهمید چی گفته اخماش رو تو هم کشید و گفت : _ من چ
💥💫💥💫💥💫 با دیدن پسر روبروم اخمام رو تو هم کشیدم و گفتم : _ تو دیگه کی هستی ؟ لبخند دندون نمایی زد و گفت : _ اول تو بگو کی هستی ؟ _ من زن خان زاده هستم حالا بنال ببینم کدوم خری هستی سر صبح صدات رو انداختی روی سرت نمیزاری هیچکس بگیره بخوابه ؟ با شنیدن حرفای من حسابی خندید که باعث شد بیشتر از دستش کفری بشم پسره ی احمق آماده شده بودم یه فحش درشت بهش بدم که صدای شهربانو اومد : _ داداش بعدش به سمت همون پسره اومد ، چشمهام گرد شده بود چرا بهش گفت داداش ، هنوز تو شک بودم که بابا هم به سمتش اومد محکم بغلش کرد اون پسر تو بغل بابا داشت گریه میکرد و داداش صداش میزد اینجا چخبر شده بود واقعا هنوز تو شک رفتار بقیه بودم که بابا صدام زد : _ پریزاد گیج بهش خیره شدم که نگران به سمتم اومد _ حالت خوبه ؟ _ آره _ پس چرا صورتت انقدر رنگ پریده شده !؟ با شنیدن این حرفش نگاه اون پسر بهم افتاد با شیطنت گفت : _ داداش _ جان _ دختر توئه ؟ _ آره _ چقدر عصبیه ! بابا با شنیدن این حرفش مشکوک به من خیره شد که سریع با گفتن من کار دارم جیم شدم رسما گند زده بودم اگه اون پسر داداش بابا باشه من حرفایی که نباید زده بودم و این خیلی بد شده بود ، چشمهام رو محکم روی هم فشار دادم واقعا بشدت از خودم متنفر شده بودم . _ پریزاد با شنیدن صدای سوگل به سمتش برگشتم و گفتم : _ جان _ حالت خوبه !؟ با شنیدن این حرفش سری به نشونه ی تائید تکون دادم : _ آره من کاملا خوب هستم نگران نباش _ پایین چخبر شده بود ؟ _ نمیدونم پایین داداش بابام اومده بود چشمهاش برق زد با شادی گفت : _ شهیاد اومده ؟ _ شهیاد کیه بدون اینکه جواب من و بده دوید سمت پایین با تاسف سری واسش تکون دادم رسما دیوونه شده بود !. 💫💥💫💥💫💥
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💥💫💥💫💥💫 #پارت_289 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده با دیدن پسر روبروم اخمام رو تو هم کشیدم و گفتم : _ ت
💥💫💥💫💥💫 نمیدونستم چرا از دیدن پسری که حالا فهمیده بودم عموی من هست خجالت میکشیدم ، شاید بخاطر رفتار بد و زشتی بود که داشتم چشمهام رو محکم روی هم فشار دادم که شهیاد من و مخاطب قرار داد _ پریزاد با شنیدن صداش سرم و بلند کردم با صدایی که بشدت گرفته شده بود گفتم : _ بله _ بابت دیروز معذرت میخوام باید خودم رو بهت معرفی میکردم اشتباه از من شد !. با شنیدن این حرفش فقط خیلی کوتاه سر خودم رو تکون دادم که مامان گفت : _ مگه چیشد ؟ با شنیدن این حرفش رنگ از صورتم پرید رسما گند زده بودم ، صدای شهیاد بلند شد : _ هیچی زن داداش دخترتون فکر کرده من دزد هستم مگه نه ؟ بعدش با شیطنت به من خیره شد که با حرص گفتم : _ آره مامان بابا جفتشون مشکوک به من خیره شدند که سرم رو پایین انداختم ، خداروشکر خان زاده بحث رو عوض کرد _ واسه همیشه اومدی !؟ شهیاد سرش رو تکون داد و گفت : _ آره با دقت به حرفاشون گوش میدادم ، اینبار شهربانو مخاطب قرارش داد : _ پس زنت کجاست ؟ نگاهم به صورتش افتاد که حسابی درهم شده بود _ جدا شدیم شهربانو دستش رو روی قلبش گذاشت و بهت زده داد زد : _ چی ؟ خان زاده نگاهش رو به شهربانو دوخت _ یواش شهربانو ساکت شد نفس عمیقی کشید _ باورم نمیشه چیشده بود ! _ تفاهم نداشتیم طلاق گرفتیم این بحث رو تمومش کنید . بعدش با عصبانیت بلند شد رفت با تعجب به مسیر رفتنش خیره شده بودم باورم نمیشد این یکی هم طلاق گرفته باشه این خانواده چقدر مشکل داشتند شهربانو بلند شد که خان زاده خیلی محکم گفت : _ بشین سرجات کجا داری میری 💫💥💫💥💫💥
بسم الله الرحمن الرحیم همه می دونیم خیلی مهمه اما...🤔 قطعا با محصولات طبیعی مشکل داری❗️😟 به هر جایی هم نمی تونی کنی❗️🙄 حتما و رو با هم می خوای!🤗 یا عادت کردی از یه جای خاصی خرید کنی!😌 خلاصه... وارد این کانال شو و به دغدغه هات پایان بده 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/679477274C5b39b27f3a ارسال به سراسر کشور
😉 زنده نگه داشتن عشق بعد از ازدواج با : ▪️ گل خریدن ▫️ هدیه دادن ▪️ بیرون شام خوردن ▫️ گفتن حقیقت ▪️ ظرف شستن ▫️ باز کردن درب اتومبیل برای همسر ❣☘ 💅 @sooraty