eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨آرایش صورت معمولی خود را با اضافه کردن سایه چشم براق و متالیک ارتقا بدهید. فورمولاسیون براق و نرم این سایه چشم‌ها اثری لطیف و طبیعی به جای می‌گذارند و به راحتی کشیده می‌شوند. حتی به براش هم نیاز ندارید! کافی است با انگشتتان اندکی از سایه را پشت پلکتان پخش کنید. ( در ابتدا در مرکز پلک قرار داده و بعد به دوسوی پلک پخش کنید.) 🔸برای پوست‌های تیره: طلایی، برنزی و مسی. 🔸برای پوست‌های روشن و معمولی: رزگلد، بورگاندی برنزی و نقره‌ای. 💋💅 💅 @sooraty
🔶بهترین گزینه برای پر کردن ابروهای کم‌پشت و کم‌رنگ 🔸بهترین گزینه برای پر کردن ابروهای کم‌پشت و کم‌رنگ استفاده از سایه‌ ابرو و یا سایه‌ چشم مات است. همیشه سعی کنید سایه‌ای با رنگ روشن‌تر از رنگ موها انتخاب کنید. استفاده از مداد ابرو باعث می‌شود که خطوط چهره واضح‌تر شوند و از لطافت آرایش صورت کم می‌کند. 💋💅 💅 @sooraty
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💥💫💥💫💥💫 #پارت_314 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده _ میدونستی خیلی خودخواه هستی ؟! _ اسمش رو هر چی دوست
💥💫💥💫💥💫 _ نه پریزاد من همین الان پایین شنیدم خودش اعلام کرد میخواد با دختر دهخدا ازدواج کنه . اشکام روی صورتم جاری شدند وقتی دیشب باهاش بودم انگار روی ابرا داشتم پرواز میکردم حالا ببین به چه روزی افتاده بودم یعنی همش دروغ بود فقط بخاطر ارضای هوسش بهم نزدیک شده بود چجوری میتونست دوباره ازدواج کنه یه آدم چقدر میتونست پست باشه . دوست داشتم سرم رو بکوبم تو دیوار از دستش چرا با احساسات من بازی میکرد . _ پریزاد با شنیدن صدای مامان از افکارم خارج شدم خیره بهش شدم که ناراحت گفت : _ گریه نکن پریزاد خودت که میدونی اون یه خان زاده هست اینکه تنوع طلب باشه تو ذاتش هست اما تو باید اون و پابند خودت کنی عصبی خندیدم _ مامان من دیگه هیچ احساسی نسبت بهش ندارم مامان دستم رو گرفت _ میدونم ناراحت شدی قلبت شکسته شده اما باید بخاطر خودت هم که شده بجنگی نباید کم بیاری _ مامان دیگه باید چیکار کنم من به اندازه کافی خار و خفیف شدم . _ میدونم سخته اما مثل همیشه باید قوی باشی و قلبش رو بدست بیاری . بلند شدم رفتم سمت حموم و گفتم : _ کاری باهاش میکنم روزی صد بار آرزوی مرگ کنه با شنیدن این حرف من دستش رو به پیشونیش کوبید _ این چه حرفیه دخترم اینجوری نگو خدا قهره اش میگیره دیگه نشنوم همچین چیزی بگی شنیدی ؟! _ باشه مامان !. داخل حموم شدم اول باید به خودم میرسیدم بعدش میرفتم حساب خان زاده رو میرسیدم میخواد دوباره ازدواج کنه باشه اما باید بفهمه من رو از دست میده جوری که هر لحظه واسه داشتن من له له بزنه بعد اینکه حمام کردم بهترین لباسم رو پوشیدم یه آرایش ملیح روی صورتم انجام دادم از اتاق خارج شدم که نگاهم به اتاق پریناز افتاد درش باز شده بود پریناز داشت میرفت با دیدن من به سمتم اومد پوزخندی زد : _ خان زاده هیچوقت راضی نیست یه زن داشته باشه به زودی از دستت خسته میشه پرتت میکنه بیرون . 💫💥💫💥💫💥 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌