eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰•🤤°💛•⊱ . ز تمام بودنی ها «تو» همین از آن من باش که به غیر با «تو» بودن دلم آرزو ندارد:(❤️🍃! . ━━━━⪻✿⪼━━━━ ⇢⇠ 💅 @sooraty
هدایت شده از 🔆 تبلیغات انصــــار 🔆
❌توجہ توجہ توجہ❌ 🇮🇷نوشت افزار ایرانی🇮🇷 ✏️🖍✏️قَــــلـــم✏️🖍✏️ انواع 👇 💠نوشت افزار😍✨ 💠بازی های فکری 😍✨ 💠کــــتــاب داســـتــان😍✨ هر ایرانی 👈 نوشت افزار ایرانی اجناس با کیفت آوردیم چون👇 ❤️ایرانی شایسته بهترین هاست https://eitaa.com/joinchat/1479999547C5ca9663253 ارسال به سراسر کشور✈️☝️
سلام رفقا خوبین😊🌿 دلتون میخواست یه کانال داشتید که همه چی بزاره؟ -مثلا چی؟🤔 +مثلا مداحی های شور، زمینه، احساسی، مولودی، استوری، تم مذهبی، نماهنگ،عکس های بروز کربلا، عکس نوشته، استیکر ، دلنوشته ، پروفایل مذهبی و کلی چیزای دیگه... 🔥🔥 -واییییی آره میخوام😍😍😍 +تازه دیگه لازم نیست برای هر کدوم از اینا کلی کانال داشته باشی😇 -سریع تر لینکشو بده دیگه صبرم داره تموم میشه🤩 +باشه بیا اینم لینکش☺️ https://eitaa.com/joinchat/3090612281Cf08fb99f74 این یه تبلیغ نیست🌺 یه پیشنهاد ویژه ست👌👌👌
تو که هنوز عضو نشدی😳☘ پس منتظر چی هستی😊😊😊 امسال که نمیشه رفت کربلا میتونی یکم با این کانال اروم بشی🌹🌹 دلت میاد توی همه ی کانالا عضو باشی جز کانال اهل بیت💔💔💔 بدو زودتر عضو شو تا این پیشنهاد از دستت نرفته 😇 https://eitaa.com/joinchat/3090612281Cf08fb99f74
⊰•🤤°💛•⊱ . ✣ آرامشی برپاست اما من یقین دارم که باز با یک تکان چادرت یکباره طوفان میشود:)♥️🌱✣ . ━━━━⪻✿⪼━━━━ ⇢⇠ 💅 @sooraty
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💥💫💥💫💥💫 #پارت_464 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده وقتی جفتمون ساکت شدیم ، خان زاده اومد بین جفتمون ای
💥💫💥💫💥💫 بیتا دستم رو گرفت و گفت : _ از این به بعد ما هم بهت کمک میکنیم عزیزم نیاز نیست نگران چیزی باشی با شنیدن این حرفش لبخندی روی لبهام نشست این حرفش باعث شده بود قلبم گرم بشه چون میدونستم کسایی هستند که دوستم دارند _ پریزاد نگاهم رو به خاله فرحناز دوختم : _ جان _ ما میخوایم بفهمیم دلیل ازدواج ماه چهره و کیان چیه میتونی بهمون کمک کنی ؟ خیره به بیتا شدم و پرسیدم : _ تو هم میخوای بفهمی دلیل ازدواجشون چی بوده ؟ نفس عمیقی کشید و گفت : _ آره _ سعی کن به کیان نزدیک بشی یجوری که نه کیان شک کنه نه ماه چهره کم کم کیان میفهمه هنوز چقدر دیوانه وار دوستت داره و بدون تو نمیتونه ادامه بده دعوا هاش با ماه چهره شروع میشه و قضیه مشخص میشه _ من نمیتونم به کیان نزدیک بشم اخمام رو تو هم کشیدم و گفتم : _ چرا نمیتونی به کیان نزدیک بشی نکنه مشکلی داری و ما نمیدونیم ؟ _ بحث این نیست که مشکلی داشته باشم ، من نزدیک کیان بشم همش سوتی میدم پس بهتر هست ... وسط حرفش پریدم : _ بیتا کیان عاشق من و خاله نیست که بتونیم این کار رو بکنیم بیتا با تردید داشت بهم نگاه میکرد ، میدونستم شک داره تو این موضوع نمیدونست قراره چی بشه _ پریزاد خیره بهش شدم و گفتم : _ جان _ باشه قبول !.. خاله فرحناز خیره بهم شد و گفت : _ پس من باید چیکار کنم ؟ شیطانی خندیدم : _ شما اجازه بدید مرحله اول خوب پیش بره بعدش کار اصلی شما شروع میشه _ امیدوارم هر چه زودتر از دست اون شیطان راحت بشیم _ واسم منم دعا کنید نور گورش گم بشه 💫💥💫💥💫💥