eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
_تو منی و داری به یکی دیگه فکر میکنی؟ من گل میگیرم اون سری رو که فکر من توش نباشه... با وحشت عقب عقب رفتم که پام به لبه ی تخت خورد و روی تخت پرت شدم. راوک همینجور که نزدیکم میشد شلوارشو داشت باز می‌کرد و دور دستش می پیچید... _ م...مگه نگفتی ه..همه اش الکیه؟ مگه نگ...نگفتی که همه نامزدی صوریه؟ الان ازم چی میخوای؟ پوزخند زد و اولین ضربه اش رو به کمرم کوبید. نزدیکم اومد و از موهای بلندم گرفت و صورتشو مقابل صورتم‌ آورد. _ بهت گفتم تو این مدتی که ، اجازه داری ه..ر*ز بپری؟ تو داری ، آبرومو دار میکنی... میدونی اون پسره کیه که باهاش گرم گرفته بودی؟ سیلی تو گوشم زد و با کمربندش دستامو بست... رو در آورد و مشغول باز کردن من شد و گفت: _ امشب آدمت میکنم...........😍👇 خانزاده مغرور https://eitaa.com/joinchat/1176764477Ce24099499e
+این چادرو میپوشی بعد میای جلو مهمونا‼️ سوراخای دماغم از شدت حرص گشاد شده بود: _وقتی داشتی منو میگرفتی چشمای کورت و باز میکردی میدیدی که من نه چادریم نه میتونم چادر سرم کنم! 😡+رئیس ستاد مهمونمه میفهمی؟ با شنیدن این حرفش فکر شیطانی ای به سرم زد😈 _چادر سرم میکنم به یه شرط! شب ریشاتو میزنی و با من میای تولد‼️ وگرنه چادر بی چادر! حسابی دیوونش کرده بودم _خیلی خب، قبوله بپوش بریم! با خنده ریزی چادر و ازش گرفتم و رفتم جلوی آینه تا بپوشمش که صداش تو اتاق پیچید: _فقط یادت باشه که هرچند این ازدواج صوری و الکیه اما ما بهم محرمیم ..... http://eitaa.com/joinchat/1645871120C4959f5f80b با 😱
هدایت شده از گسترده چمران
+این چادرو میپوشی بعد میای جلو مهمونا! سوراخای دماغم از شدت حرص گشاد شده بود: _وقتی داشتی منو میگرفتی چشمای کورت و باز میکردی میدیدی که من نه چادریم نه میتونم چادر سرم کنم! +همچین میگی من و گرفتی انگار یادت رفته که کار جفتمون به هم گیر بود و این ازدواج صوریه!😏 _صوری یا واقعی من چادر نمیپوشم! +رئیس ستاد مهمونمه میفهمی؟ با شنیدن این حرفش فکر شیطانی ای به سرم زد😈 _چادر سرم میکنم به یه شرط! شب ریشاتو میزنی و با من میای تولد! وگرنه چادر بی چادر! حسابی دیوونش کرده بودم _خیلی خب، قبوله بپوش بریم! با خنده ریزی چادر و ازش گرفتم و رفتم جلوی آینه تا بپوشمش که صداش تو اتاق پیچید: _فقط یادت باشه که هرچند این ازدواج صوری و الکیه اما ما بهم محرمیم الناز خانم!👺😏 http://eitaa.com/joinchat/1645871120C4959f5f80b
+این چادرو میپوشی بعد میای جلو مهمونا! سوراخای دماغم از شدت حرص گشاد شده بود: _وقتی داشتی منو میگرفتی چشمای کورت و باز میکردی میدیدی که من نه چادریم نه میتونم چادر سرم کنم! +همچین میگی من و گرفتی انگار یادت رفته که کار جفتمون به هم گیر بود و این ازدواج صوریه!😏 _صوری یا واقعی من چادر نمیپوشم! +رئیس ستاد مهمونمه میفهمی؟ با شنیدن این حرفش فکر شیطانی ای به سرم زد😈 _چادر سرم میکنم به یه شرط! شب ریشاتو میزنی و با من میای تولد! وگرنه چادر بی چادر! حسابی دیوونش کرده بودم _خیلی خب، قبوله بپوش بریم! با خنده ریزی چادر و ازش گرفتم و رفتم جلوی آینه تا بپوشمش که صداش تو اتاق پیچید: _فقط یادت باشه که هرچند این ازدواج صوری و الکیه اما ما بهم محرمیم الناز خانم!👺😏 http://eitaa.com/joinchat/1645871120C4959f5f80b