eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.5هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍🦋🦋🦋 نشسته بود سر سجاده و داشت دعا می‌خوند. دلم میخواست شیطنت کنم، رفتم جلو و براش بوس فرستادم با دست. با چشم های متعجب نگاهم کرد و گفت: دارم دعا میخونم ارغوان. با لحن دلبرانه‌‌ای گفتم: منو بیشتر دوست داری یا حوری های بهشت رو؟! من میخوام جهنمیت کنم که حوری موری گیرت نیاد حاجی. دستی به ته ریشش کشید و گفت: لا الله الی لله شیطونی نکن ارغوان جان. رفتم جلو و لبمو کنار گوشش گذاشتم: گناه که نیست محرمم، حلال حلال ازدواج کردیم مگه نه؟! حاج آقا خیره شد تو چشم هامو من گفتم: خدا حوری شما رو جلو جلو داده... این رمان جذابو از دست ندید😁🙈💋👇 http://eitaa.com/joinchat/449773580C5244c1c88d
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
‍ ‍🦋🦋🦋 نشسته بود سر سجاده و داشت دعا می‌خوند. دلم میخواست شیطنت کنم، رفتم جلو و براش بوس فرستادم با دست. با چشم های متعجب نگاهم کرد و گفت: دارم دعا میخونم ارغوان. با لحن دلبرانه‌‌ای گفتم: منو بیشتر دوست داری یا حوری های بهشت رو؟! من میخوام جهنمیت کنم که حوری موری گیرت نیاد حاجی. دستی به ته ریشش کشید و گفت: لا الله الی لله شیطونی نکن ارغوان جان. رفتم جلو و لبمو کنار گوشش گذاشتم: گناه که نیست محرمم، حلال حلال ازدواج کردیم مگه نه؟! حاج آقا خیره شد تو چشم هامو من گفتم: خدا حوری شما رو جلو جلو داده... این رمان جذابو از دست ندید😁🙈💋👇 http://eitaa.com/joinchat/449773580C5244c1c88d
۲۹ شهریور ۱۳۹۹