#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞
http://eitaa.com/joinchat/2497314832Ce27691e9cf
#متفاوتترینرمانایتاازنگاهمخاطبین 😍
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌🏻
#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞
http://eitaa.com/joinchat/3845586963C4195906290
#متفاوتترینرمانایتاازنگاهمخاطبین 👆
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌
•√••
🔞 #بدون_سانسور 💯💦👇👇
دختری که با صدای بلند جیغ میکشید تنهام نزار :)
رمان راجِب دختری به اسم مهرا و مردی به اسم حسانِ که دیوونه وار عاشق همن ولی غرور بیجای حسان باعث میشه که ......
🚫رمان اصلا برای افراد زیر ۱۵ سال توصیه نمیشه!🚫
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1344733197C470f2adaaa
رمان جذّاب بخونیم😋👆👆
#متفاوتترینرمانایتاازنگاهمخاطبین 😍🤩
#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#متفاوتترینرمانایتاازنگاهمخاطبین 😍
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌