eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.5هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💥💫💥💫💥💫 #پارت_440 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده خان زاده خیره بهم شد و گفت : _ حرفای من رو به هیچ عن
💥💫💥💫💥💫 _ کی بهت اجازه داده بیای بیرون ؟ دوباره شروع کرد میخواست دعوا راه بندازه اما اجازه نمیدادم به خواسته اش برسم ، آهسته جوابش رو دادم : _ حالم بد بود میخواستم یکم شده از فضای خونه دور باشم حالا چیشده مگه ؟ نگاه عمیقی بهم انداخت و دوباره به روبروش خیره شد ، ساکت شده بود نمیدونستم داره کجا میره از طرفی نمیتونستم بیشتر از این ساکت باشم و پرسیدم : _ کجا داریم میریم ؟ _ مگه نگفتی فضای خونه واست سنگین شده _ خوب ؟ _ دارم میبرمت جایی که حالت بهتر بشه با شنیدن این حرفش متعجب بهش خیره شده بودم چقدر خان زاده تغیر کرده بود ، شاید هم داشت نقش بازی میکرد اصلا نمیتونستم بفهمم ، اسمم رو صدا زد : _ پریزاد _ بله _ چرا داری اینطوری برخورد میکنی ؟! _ یعنی چی ؟ ماشین ایستاد خیره بهم شد و گفت : _ چند مدت هست که زیر نظر گرفتمت کاملا دارم رفتارت رو میبینم بهتر هست تمومش کنی چشمهام گرد شد _ چی داری واسه خودت میگی دیوونه شدی ؟! _ کسی که دیوونه شده من نیستم تو هستی پس بهتره تمومش کنی !. پیاده شد منم پیاده شدم و داد زدم : _ مثل اینکه رفتار زشت خودت رو با من ندیدی ؟ خیره بهم شد و گفت : _ چی داری میگی ؟ 💫💥💫💥💫💥
۱۷ آذر ۱۳۹۹