eitaa logo
به سوی سماء
951 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
479 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
20150304091438-9715-27.pdf
334.6K
مقاله علمی: بررسی اصول و مبانی تأویل عرفانی از منظر روایات @sooyesama @nasimehekmat
گرچه چون موج مرا شوق ز خود رستن بود موج موج دل من تشنه‌ی پیوستن بود یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود... چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت همه‌ی طول سفر یک چمدان بستن بود @sooyesama
امام صادق (ع): قَدِمَ وَفْدٌ مِنْ أَهْلِ فِلَسْطِينَ عَلَى الْبَاقِرِ علیه السلام فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُمْ ثُمَّ سَأَلُوهُ عَنِ الصَّمَدِ ... ثُمَّ قَالَ علیه السلام: لَوْ وَجَدْتُ لِعِلْمِيَ الَّذِي آتَانِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَمَلَةً لَنَشَرْتُ التَّوْحِيدَ وَ الْإِسْلَامَ وَ الْإِيمَانَ وَ الدِّينَ وَ الشَّرَائِعَ مِنَ «الصَّمَدِ». گروهی از اهل فلسطین بر امام باقر علیه السلام وارد شدند و پرسش‌های گوناگونی نمودند و سپس از [وصف] الصمد پرسیدند... [حضرت] فرمودند: اگر جان پذیرایی برای علمی که خداوند مرا بخشید می‌یافتم، همانا توحید، اسلام، ایمان، دین و تمام شرایع را از صمد، نشر می‌دادم. (توحید صدوق، ص۹۲) @sooyesama
در فلسفه بحث اسماء و صفات الهی مطرح شده است، ولی اوجش را باید در عرفان نظری دنبال نمود. گرچه صدرا این بحث را به جای خوبی رسانده و اصل مساله را حل نموده و کلیدش را ارایه کرده است، ولی از مفصلات آن بحث نکرده است. لذا بحث اسماءحسنی را باید در عرفان نظری پی گرفت. محمدتقی مجلسی پدر علامه محمدباقر مجلسی، در نامه‌ای به ملامحمد طاهر قمی، و در پاسخ به اعتراضات این شخص نسبت به مبانی عرفانی و دیدگاه های عرفا، چنین می گوید: «اگر ابن عربی و شاگردانش نبودند، شما بحث اسماء حسنی را خوب می‌فهمیدید؟» اصلا علم اسماء حسنی یک علم شریف است و هنر می خواهد و این جز از فضای علم عرفان نظری بر نمی آید. در فلسفه نهایت چند اسم از اسماء الهی حل شده است، اسمائی همچون حیّ و علیم و قدیر و حکیم و نهایتا چند اسم دیگر. اما در عرفان نظری عمده اسماء الله و بلکه ربط اسماء به هم، ضوابط ارتباطشان و این که مرکز ثقلشان چیست، بحث شده است. آدم وقتی این‌ها را می‌خواند، تازه می فهمد که اهل بیت علیهم السلام آن چه در مورد اسماء فرمود، چه معنایی دارد. @sooyesama @nasimehekmat
هدایت شده از به سوی سماء
حقیقت هر شخصی اندیشه اوست. و اندیشه حضرت سیدالشهدا ع در دعای عرفه تبیین گشته و در صحرای کربلا نمودار شده است. بنابراین زیارت حقیقت سیدالشهدا ع توجه به دعای عرفه و نمودهای آن در صحرای کربلاست. حضرت در دعای عرفه می‌فرماید: «الهی علمت باختلاف الانوار و تنقلات الاطوار، ان مرادک منی، ان تتعرف الیّ فی کل شیء، حتی لا أجهلک فی شیء» ؛ خدایا، از جابجایی انوار، و دگرگونی اطوار دانستم، که مراد تو از من، این است که در همه چیز خود را برای من نمایان کنی، تا در هیچ جایگاهی به تو جاهل نباشم. اگر کسی این حقیقت را دریافت و در خود پیاده کرد، او حقیقت سیدالشهدا ع را زیارت نموده است. @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
امام حسین (ع): الهی کیف أستَعِزُّ و فی الذلة أرکزتَنی... خدایا چگونه عزت جویم که در ذلت جاگیرم کرده‌ای... (دعای عرفه) @sooyesama
از خودت بود، وز برای خودت هرچه خوبی که آمد از بر من این تویی که نیکویی ورنه جز بدی نیاید از سر من... @sooyesama
امام صادق (ع): ما من قبض و لا بسط الا و لله فیه مشیة و قضاء و ابتلاء. هیچ گرفتگی و گشایشی نیست جز اینکه خدا را در آن خواسته، قضا و آزمایشی است. (اصول کافی، ج۱، ص۱۴۶) @sooyesama
دل عزیزم! روزی پرسیدی: خدا که سرچشمه خوبی و درستی است، چگونه بهترین «مکر» را دارد؟ پرسشت بذری بود که امروز پاسخش رویید: او هنگامی‌که نادرستی و ناراستی تو را دید، آرام به‌یادت می‌آورد که هیچ پیوند دوستانه‌ای بر مکر و نادرستی سامان نمی‌یابد. اما تو به‌زودی فراموش می‌کنی و باز راستی را کج می‌نمایی. و او آرام خموشی می‌گزیند. و تو می‌پنداری که نمی‌بیند. پس دوباره و دوباره ناراستی می‌ورزی. و او باز چیزی نمی‌گوید و تنها نگاه می‌کند. آرام آرام از دل پاک او بیرون می‌روی و از نگاه پرمهرش به‌دور می‌افتی. پس از چندی بیدار می‌شوی و می‌یابی که از بستان مهرش به بیابان قهرش در افتاده‌ای. پس زبان به ناروا می‌گشایی و می‌گویی: چرا زودتر بیدارم نکردی؟ چرا مرا از خود راندی؟ و... اما او بازهم خاموش، نگاهت می‌کند و تو در پندار خویش باز او را متهم می‌کنی که: شیوه مهرورزی بجا نیاوردی؟ اما او تنها نگاهت می‌کند. گاهی سکوت، شیرین‌ترین پاسخ، به تلخ‌ترین گفتار است. آن‌روز شاید به‌یاد آوری که «مکر» الهی نیز برپایه درستی و راستی است. و این تو هستی که با زشتی رفتارت، مکر خدا را رقم می‌زنی. دل عزیزم! گویا این پایان نامه‌هایی است که برایت می‌نویسم. دل عزیزم! هر پایانی، آغاز جریانی دوباره است. اکنون از تو نیز بی‌نیازم. با نخستین خواهانت برو که این بی‌دل، خاکستر دل را نیز به فنا خواهد سپرد. @sooyesama
دلبر آید پیِ تعمیر دل ویرانم لیکن آن‌وقت که این خانه ز تعمیر افتاد... #فروغی_بسطامی @sooyesama
امام هادی (ع): «بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ و بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغیث...». خداوند [حقیقت] را به شما [اهل بیت] آغاز کرد و به انجام رسانید و باران به شما فرو ریزد... دو سر خط حلقه هستی به‌حقیقت بهم تو پیوستی @sooyesama
مردان خدا نمایش‌گر ویژگی‌های خدایند: یامن سبقت رحمته غضبه @sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب خطاب به مسئولین: بر سر يكديگر كمتر فرياد بكشيد. دشمن اصلی را با دوستانی که با آن‌ها اختلاف نظر داریم اشتباه نگیریم. @sooyesama
«لا فتی الا علی لأنه الوصی و الولی؛ هیچ جوانمردی جز علی نیست زیرا وصی و ولی اوست. (الفتوحات المکیه، ج۴، ص۳۵۷) @sooyesama
امام علی (ع): من زعم أن إله الخلق محدود فقد جهل الخالق المعبود هرکه خداوند را محدود پندارد آفریننده شایسته پرستش را نشناخته است (توحید صدوق، ص۷۹) @sooyesama
عارف بزرگوار آیت‌الله شاه آبادی(ره) برای جلوگیری از شر نفس و شیطان مداومت بر وضو را سفارش می‌فرمودند و می‌فرمودند وضو به منزله لباس سرباز است. (امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۰۸) #دوام_وضو #نفی_خواطر @sooyesama
این دار وجود را نهایت نبود این صنع عجب، بدون غایت نبود خود، غایت او نیست مگر علت او جز این، سخن از روی درایت نبود @sooyesama
کنار گیسوی تارت شبان‌گاه ستاره چشم می‌زد گاه و بی‌گاه میان پرنیان تاب مویت خرد گم کرد خود را و دلم راه ز مشک موی تو آهوی وحشی خمار افتاده و می‌گویدت آه پژوهد بیستون، مجنونِ بی‌دل چو موسا کز جبل می‌جوید الله جهان جوید ز گیسویت، نشانت جهان بیهوده می‌جوید شبان‌گاه شب گیسوی تو زیباست، اما فریبا روی تو عکسی است در چاه به چاه افتم که جویم روی ماهت چو آدم کز بهشت آید به بی‌راه دلی را کاشنا با عشق باشد به بی‌راه آمدن، بخشی است از راه فرشته تاب این شیوه ندارد غم عشقت مر او را هست، جان‌کاه قلندرگونه آدم رست از عقل که آید بی‌تعین بر در شاه شبی گیسوی تو در باد می‌رفت خرد می‌رفت و دل می‌گشت گم‌راه @sooyesama
️صوفيه و عرفا، وتصوف و عرفان كه كثيراً ما زبانزد ماست ، بسا فرق بين موارد استعمال آنها رعايت نمى‌شود، با اينكه تفاوت هست. چون عرفان به علمى گفته مى‌شود كه به مراتب احديت و واحديت و تجليات به‌هگونه‌اى كه ذوق عرفانى مقتضى آن است، پرداخته و از اينكه عالم و نظام سلسله موجودات، جمال جميل مطلق و ذات بارى است بحث مى‌نمايد و هر كسى كه اين علم را بداند به او عارف گويند. كسى‌كه اين علم را عملى نموده، و آنرا از مرتبه عقل به مرتبه قلب آورده و در قلب داخل نموده است، به او صوفی گويند. مانند علم اخلاق، و اخلاق عملى كه ممكن است كسى علم اخلاق را كاملًا بداند و مفاسد و مصالح اخلاقى را تشريح نمايد، ولى خودش تمام اخلاق فاسده را دارا باشد به خلاف كسى‌كه اخلاق علمى را در خود عملى كرده باشد. لذا اهل اين فن به محيى‌الدين عربى محقق گويند و محقق گفتن آنها به او، مثل محقق گفتن ما به صاحب شرايع‌ نيست كه معنايش اين باشد كه مطالب علمى فقهى‌ را تحقيق نموده است. بلكه مراد آنها از اطلاق محقق بر محيى‌الدين، اين است كه او شرايط خلوات و تجليات و آن رشته سخنانى را كه دارند از مقام عقلانى به مرتبه قلب تنزل داده و در نفس خود به حقيقت رسانده است. (تقريرات فلسفه، ج۲، ص۱۵۶) @sooyesama
الله تبارک و تعالی: یابن ‌آدم! انا اولی بحسناتک منک و انت اولی بسیئاتک منی؛ عملت المعاصی بقوتک التی جعلت فیک فرزند آدم! من به نیکویی‌هایت از تو سزاوارترم و تو به زشتی‌هایت از من سزاوارتری؛ گناهانت را با نیرویی که در تو نهادم، انجام می‌دهی. (اصول کافی، ج۱، ص۱۵۷) @sooyesama
خبر آمد ز معراج محمد که انهار بهشتی هست بی‌حد به زیر هر درختش جوی‌باری است بهشت آباد از این جوهای جاری است عسل دارد یکی، آن دیگری آب گروهی شیر و برخی باده ناب به جبریل خرد گفتا محمد: کجا می‌جوشد این جوهای سرمد؟ بگفتا: من نیم آگاه، سرور برو اندر پی انهار، بنگر پیمبر رفت تا نزدیک کوهی که عالم بود در پایش چو مویی در آن کوه سیه غاری که انهار از او جوشند و می‌آیند هر چار درِ آن غار مهر و موم می‌بود یکی قفل ستبری روی او بود محمد گفت: ای جبریل این چیست؟ کلید قفلِ اینگونه چه چیزی است؟ بگفتا: سرورم رازی کریم است که شیطان را ز خود دایم رجیم است کلیدش نیست بیرون، از صمیم است به بسم الله الرحمن الرحیم است برِ اهل خرد هر نکته رازی است حقیقت‌ها نهفته در مجازی است پیمبر خویش را در کوه دیدست که عالم در کنارش هیچ بودست جبل چون بنیه توحیدی اوست دهان ِجان او چون غار در کوست دهانش قفلی اندر کام دارد کلیدی همچو اعظم نام دارد چو بگشاید دهان، انهار جاری است به جان تشنگان جوهای ساری است عسل، درمان بیماران جان است لبن را گرسنه، قوت روان است ز خود رستن به خمر است ای برادر نم «برد الیقین»، آب است، آخر بهشت معرفت زین چار آباد شفاعت، کید شیطان داده بر باد نمی‌بینی که بسم‌الله قرآن کلید جوشش آیات، است آن نمی‌بینی که تسبیحات چار است ستون خانه حق بر چهار است ملک‌های مقرب چار هستند همه اوتاد اقرب چار هستند ستون عرش حق گر می‌شماری چهار است آن‌چه اندر سینه داری شنیدی آن‌که عرش حق بر آب است روان در جمله چون شیر و شراب است هر آن چیزی که آید زو پدیدار درون سینه دارد حتما این چار عسل، تسبیح و شیر اوست تحمید شراب از خمره تهلیل رویید پس از این سه بگو الله اکبر از این آب زلالت نیست خوش‌تر به این تسبیح‌هایت، پایه، چار است که عرش بسمله بر آن سوار است کنون می‌جوشد از تو آیه آیه جهان در پای تو خردی نمایه شگفت از این معانی نیست ای دوست که این آوازها از حضرت اوست شبی پیری مرا اسرار می‌گفت مرا او نکته‌ها از غار می‌گفت @sooyesama
پیامبر خاتم (ع): خیر العبادة قول لا اله الاالله بهترین بندگی گفتن «لا اله الا الله» است (توحید صدوق، ص۱۸) @sooyesama
تردید نگذاشت ببینی وگرنه... حقیقت زیباتر از آن بود که می‌پنداشتی... حقیقت... اگرچه گاهی تلخ همیشه شیرین بود... تنها اگر گامی از تردید فراتر می‌گذاشتی. @sooyesama
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز... @sooyesama
پیامبر خاتم (ع): ما قلت و لا قال القائلون قبلی مثل لا اله الاالله نه من و نه هیچ‌یک از گویندگان پیش از من، مانند «لا اله الا الله» نگفته‌اند (توحید صدوق، ص۱۸) @sooyesama
امام رضا (ع): روز اول محرم، روزی است که حضرت زکریا دعا کردند که خدواند به او فرزندی عنایت فرماید، خدواند نیز به او یحیی را بشارت داد... هرکس این روز را روزه بگیرد و سپس دعا کند، خداوند همان‌گونه که دعاى زکریّا را مستجاب کرد، دعاى او را نیز مستجاب خواهد کرد شیخ صدوق، «امالی» و «من لا يحضره الفقي»، ج۲، ص۹۱ @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
شخصی در مکاشفه دید امام حسین علیه السلام مشغول جمع کردن خارهای بیابان هستند. از ایشان می‌پرسند شما چه می‌کنید؟ می‌فرمایند: راه سالکان خدا را هموار می‌کنم. @sooyesama
امام حسین (ع): أسألک اللهم حاجتی التی إن أعطیتنیها لم یضرنی ما منعتنی، و إن منعتنیها لم ینفعنی ما أعطیتنی؛ أسالک فکاک رقبتی من النار خداوندا! از تو می‌خواهم آن نیازم را که اگر به من بخشی از هرچه محرومم سازی زیانی نکنم، و اگر از آن نیاز محرومم سازی هرچه مرا دهی سودی نبرم؛ از تو می‌خواهم که گردنم را از هرچه آتش است، جدا سازی. (دعای عرفه) @sooyesama
امام رضا (ع): نظام توحیده نفی التحدید عنه لشهادة العقول أن کل محدود مخلوق. بنیان یگانگی خداوند بر نفی محدودیت از اوست؛ زیراکه عقل گواهی می‌دهد که هر محدودی آفریده شده است. (شیخ طوسی، «أمالی»، ص۲۸۷) @sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات استاد صمدی آملی درباره حضرت رقیه (س) @sooyesama @rasanewsagency