کربلای حسین (ع)، واقعهای چند لایه است. که لایه اول آن مصیبت و لایه باطنش بهجت است. این معنا شواهدی بسیاری در واقعه عاشورا دارد؛
برای نمونه سیدالشهدا (ع) بالای سر شهدا میگریست و حق مصیبت را ادا میکرد. اما در عین حال چهرهاش از شدت وَجد و بهجت، برافروختهتر میگشت: «کلما اشتد علیه الامر، إحمرت لونه».
و نیز زینب س که از داغ مصیبتهای پی در پی، منکسر و دلخون بود، اما فرمود: «ما رایت الا جمیلا».
مصیبت و بهجت، دو روی یک سکهاند؛ یعنی همان مصیبت لذیذ خواهد بود. همان داغها شیرین است و همان دردها فرحزاست. به دیگر بیان: شادی، چهره باطنی این غم است. شادی چیز دیگری نیست که از خارج بدین غم، منضم گردد. بلکه چهره و تمثل باطن اوست.
چنانکه از برخی اصحاب امام، نقل است که در شب عاشورا شوخ و بذله گو شده بودند؛ زیرا باطن امر برایشان منکشف شده بود و بهجت دست داده بود. شاید به همین سبب است که در انتهای روضه و نوحه، عموما نوعی سبکی و سرخوشی به شیعیان دست میدهد؛ چراکه ضمیر ناخودآگاه بهجتی مرموز را ادراک مینماید.
در مواجهه با رخداد کربلا، گروهی جنبه غم را ادراک میکنند و تنها به مرثیه و نوحه اشتغال دارند. و گروهی به جنبه بهجت و شادی وصال خداوند متوجه میشوند و کربلا را عید اولیاء الله میدانند. اما شیوه خود امام حسین ع جمع ظاهر و باطن بود.
در واقع، آنکه اهل کثرت است مصیبت میبیند، آنکه غرق وحدت است بهجت میبیند. اما آنکه (همچون حسین (ع) و زینب (س)) وحدت را ساری در کثرت و کثرت را فانی در وحدت میبیند، بهجت را جاری در مصیبت، و مصیبت را فانی در بهجت مییابد.
خاطرم هست که مرحوم میرزا اسماعیل دولابی آنقدر لطیف بود که طاقت شنیدن روضه نداشت و میفرمود اشعاری در مدح اهل بیت (ع) خوانده شود. آنگاه آرام میگریست و میفرمود: «اینها اشک شوق است، شیرین است نه شور!» از بزرگان دیگری نیز چنین یاد دارم که از ذکر نامشان معذورم.
به هر ترتیب، مصیبت سیدالشهدا (ع)، دارای بواطن بسیاری است که خلاف ظاهر غمگین آن، بسیار شادیآور و شعفزاست.
امام باقر ع میفرماید: «ان اصحاب جدی الحسین لم یجدوا الم مسّ الحدید؛ یاران جدم حسین درد برخورد آهن را حس نمیکردند» (بحارالانوار، ج۴۵، ص۸۰).
یعنی چنان از باطن وقایع و بهجت معنوی آن سرمست بودند که از ظاهر بیخبر شده بودند. نه اینکه امام (چنانکه برخی مرتاضان انجام میدهند) تصرف کرده بود و درد را برداشته بود.
بله، به یک معنای والاتر، امام تصرف کرده بود؛ زیرا در شب عاشورا از جام توحید چنان سیرابشان کرده بود که مستی ادراک خداوند، مانع از ادراک درد میشد. «و سقاهم ربهم شرابا طهورا» انسان/۲۱
البته آنها غرق وحدت بودند و غافل از کثرت. اما امام ع که جامع وحدت و کثرت است، هم درد را میکشید و هم بهجت را میچشید.
امام ع، واسطه فیض و خلیفه خداست و چنین جامعیتی برای او مورد توقع است. اما شگفتا از زینب س، که چگونه وحدت و کثرت را جمع میکند و بهجت و مصیبت را به هم میآمیزد.
سبحان الله که این چه بنیه ایست که چنین بار سنگینی از مصیبت و بهجت را حمل میکند و هیچ لغزشی از توحید تام، و برزخیت کبری ندارد.
سلام بیکران الهی به او که حقیقتا زینت علی ع در تمام عوالم و نشئات وجودی است.
#ر_س
#اندوه_عاشورا
#بهجت_عاشورا
@sooyesama
لازم است که دوست آل محمّد علیهم السلام در دهۀ اوّل محرّم قسمتی از روز را در مجالس عزای سیّدالشهداء علیه السلام شرکت کند. و در حزن و گریه قصدش همراهی با أهل بیت علیهم السلام باشد و نظرش به مصائب ظاهری باشد که از ناحیۀ دشمنان به امام حسین علیه السلام وارد شد.
ولی از این مطلب غافل نباشد که گرچه در ظاهر صدماتی به سیّدالشهداء علیه السلام وارد شد که مانند آن برای هیچیک از انبیاء و اوصیاء بلکه هیچیک از انسانها شنیده نشده است... ولی با این حال، آنقدر از شادمانیهای ناشی از تجلّیات أنوار جمال و جلال، و اشتیاق به دیدار و وصال به روح شریف آن حضرت میرسید که آن سختیها را آسان میکرد، بلکه سختی آنها را به لذّت تبدیل مینمود.
همانطور که بعضی از أصحاب آن حضرت از حال ایشان خبر دادهاند که هرچه امر بر آن حضرت سختتر میشد، رنگ صورتشان سرخ و حالشان مبتهج میشد.
ولی مصیباتی که بر بدن مبارک آن حضرت و بر دلهای أهل بیت عظیم الشأن آن حضرت وارد شد و حرمتی که در ظاهر از آن حضرت هتک شد، جانها را میگیرد و غم و غصّهها را برمیانگیزد.
#میرزاجوادآقا_ملکی_تبریزی
(المراقبات، صص ۲۷-۲۶)
#اندوه_عاشورا
#بهجت_عاشورا
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
کربلای حسین (ع)، واقعهای چند لایه است. که لایه اول آن مصیبت و لایه باطنش بهجت است. این معنا شواهدی بسیاری در واقعه عاشورا دارد؛
برای نمونه سیدالشهدا (ع) بالای سر شهدا میگریست و حق مصیبت را ادا میکرد. اما در عین حال چهرهاش از شدت وَجد و بهجت، برافروختهتر میگشت: «کلما اشتد علیه الامر، إحمرت لونه».
و نیز زینب س که از داغ مصیبتهای پی در پی، منکسر و دلخون بود، اما فرمود: «ما رایت الا جمیلا».
مصیبت و بهجت، دو روی یک سکهاند؛ یعنی همان مصیبت لذیذ خواهد بود. همان داغها شیرین است و همان دردها فرحزاست. به دیگر بیان: شادی، چهره باطنی این غم است. شادی چیز دیگری نیست که از خارج بدین غم، منضم گردد. بلکه چهره و تمثل باطن اوست.
چنانکه از برخی اصحاب امام، نقل است که در شب عاشورا شوخ و بذله گو شده بودند؛ زیرا باطن امر برایشان منکشف شده بود و بهجت دست داده بود. شاید به همین سبب است که در انتهای روضه و نوحه، عموما نوعی سبکی و سرخوشی به شیعیان دست میدهد؛ چراکه ضمیر ناخودآگاه بهجتی مرموز را ادراک مینماید.
در مواجهه با رخداد کربلا، گروهی جنبه غم را ادراک میکنند و تنها به مرثیه و نوحه اشتغال دارند. و گروهی به جنبه بهجت و شادی وصال خداوند متوجه میشوند و کربلا را عید اولیاء الله میدانند. اما شیوه خود امام حسین ع جمع ظاهر و باطن بود.
در واقع، آنکه اهل کثرت است مصیبت میبیند، آنکه غرق وحدت است بهجت میبیند. اما آنکه (همچون حسین (ع) و زینب (س)) وحدت را ساری در کثرت و کثرت را فانی در وحدت میبیند، بهجت را جاری در مصیبت، و مصیبت را فانی در بهجت مییابد.
خاطرم هست که مرحوم میرزا اسماعیل دولابی آنقدر لطیف بود که طاقت شنیدن روضه نداشت و میفرمود اشعاری در مدح اهل بیت (ع) خوانده شود. آنگاه آرام میگریست و میفرمود: «اینها اشک شوق است، شیرین است نه شور!» از بزرگان دیگری نیز چنین یاد دارم که از ذکر نامشان معذورم.
به هر ترتیب، مصیبت سیدالشهدا (ع)، دارای بواطن بسیاری است که خلاف ظاهر غمگین آن، بسیار شادیآور و شعفزاست.
امام باقر ع میفرماید: «ان اصحاب جدی الحسین لم یجدوا الم مسّ الحدید؛ یاران جدم حسین درد برخورد آهن را حس نمیکردند» (بحارالانوار، ج۴۵، ص۸۰).
یعنی چنان از باطن وقایع و بهجت معنوی آن سرمست بودند که از ظاهر بیخبر شده بودند. نه اینکه امام (چنانکه برخی مرتاضان انجام میدهند) تصرف کرده بود و درد را برداشته بود.
بله، به یک معنای والاتر، امام تصرف کرده بود؛ زیرا در شب عاشورا از جام توحید چنان سیرابشان کرده بود که مستی ادراک خداوند، مانع از ادراک درد میشد. «و سقاهم ربهم شرابا طهورا» انسان/۲۱
البته آنها غرق وحدت بودند و غافل از کثرت. اما امام ع که جامع وحدت و کثرت است، هم درد را میکشید و هم بهجت را میچشید.
امام ع، واسطه فیض و خلیفه خداست و چنین جامعیتی برای او مورد توقع است. اما شگفتا از زینب س، که چگونه وحدت و کثرت را جمع میکند و بهجت و مصیبت را به هم میآمیزد.
سبحان الله که این چه بنیه ایست که چنین بار سنگینی از مصیبت و بهجت را حمل میکند و هیچ لغزشی از توحید تام، و برزخیت کبری ندارد.
سلام بیکران الهی به او که حقیقتا زینت علی ع در تمام عوالم و نشئات وجودی است.
#ر_س
#اندوه_عاشورا
#بهجت_عاشورا
@sooyesama