زندگی شهید چمران داستانی غریب و پر فراز و نشیب است. با این همه او در هر مقطعی به زودی راه راست را پیدا مینمود و از کجیها فاصله میگرفت.
زمانی به نهضت خداپرستان سوسیالیست گرایش داشت. و زمانی برای تحصیل به آمریکا رفت. اما پس از مدتی راهی لبنان شد و سرانجام به انقلاب اسلامی ایران پیوست.
برخی دلایلشان را برای بدبینی به چمران کافی میدانستند. او رفیق و وزير دفاع بازرگان بود. سالها در آمریکا زندگی کرده بود. انتقادهایی به برخی ارگانهای نظامی داشت. او با شریعتی رفیق بود و به امام موسی صدر عشق میورزید و به مباحث اخلاقی مرحوم طالقانی علاقه داشت...
شاید اگر او در فضای پرچالش پس از ۳۱ خرداد زنده میماند به تنشهای شدیدتری دچار میشد. تنشهایی که میتوانست حتی پس از مرگ او نیز ادامه یابد.
اما پیام امام در اول تير ۱۳۶۰ برای شهادتش، منتقدان او را به سختی تکان داد؛
«او جنگجويى پرهيزكار و معلمى متعهد بود كه كشور اسلامى ما به او و امثال او احتياج مبرم داشت... هنر آن است كه بي هياهوهاي سياسى و خودنماييهاى شيطانى براى خدا به جهاد برخيزد و خود را فداى هدف كند نه هوى، و اين هنر مردان خداست».
بله! واقعا چمران اهل هياهو نبود؛ ولی در نوشتهها و نیایشهايش سخنانی کوتاه اما جدي داشت که گاه انتقادهای محکمی را شکل میداد؛
«گروهی ادعای انقلابیگری دارند... درحالیکه به سهولت میتوان دید ایشان بیش از هر دشمنی لطمه به انقلاب زدهاند... مردم را از انقلاب زده کردهاند...».
زندگی پر تلاطم اما خوش عاقبتِ شهید چمران، ثابت کرد که صداقت، اخلاص، مجاهده و استمداد از خداوند راه برونرفت از مشکلات اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و... را نشان خواهد داد.
جای چمران، رجایی و... امروز بسیار خالی است. مردان بیهیاهو و با اخلاصی که اگر بودند رهبری معظم دستهای پرتوانتری برای یاری دین خدا و خدمت به مردم داشت. و سخنان او درباره مبارزه با فساد و تقویت معیشت مردم، اندکی شنیده میشد.
امروز جای مردانی خالی است که فارغ از حذب و گروه، و بیتوجه به چپ و راست، به راه مستقیم روند. مردانی که قدرت، ثروت و شهرت را نپرستند و برای حقیقت قیام کنند.
مردانی که اگر بودند علی (ع) استخوان در گلو، و مجتبی (ع) جگری خونین نداشت و حسین (ع) در خون نمیغلطید.
#تلاطم_زندگی_چمران
@sooyesama