مرحوم سید حیدر آملی، عارفی شیعی و متصلب بر ولایت اهل بیت (ع) است. او در سال ۷۱۹ هجری قمری در آمل متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در همان دیار گذراند و برای ادامه تحصیلات راهی اصفهان شد.
علوم ظاهری (فقه و اصول) را نزد اساتیدی چون فخر المحققین فرا گرفت. و در علوم باطنی (عرفان نظری و عملی) نزد نورالدین طهرانی، عبدالرحمن ابن احمد قیسی شاگردی نمود.
میتوان مراحل زندگی او را به سه بخش تقسیم نمود:
۱- مرحله اول (تحصیل علوم ظاهری و اشتغال به مناصب حکومتی):
وی پس از تحصیل علوم دینی در اصفهان، به دیار خود آمل بازگشت و با اقبال مردم و حاکم وقت مواجه شد. و مناصب بالای حکومتی و رفاه و ثروت بالایی به دست آورد. این دوره مجموعا سی سال به طول انجامید. که بیست سال ابتدایی آن صرف تحصیل علوم دینی و باقی آن به تدریس و امور حکومتی اختصاص یافت.
۲- مرحله دوم (تحول روحی و سیر آفاقی و انفسی):
سید حیدر درباره این دوره از حیات خویش میگوید: پس از کسب مراتب علمی و حکومتی، جاذبههای الهی اندک اندک در دلم نمودار شد. و میدانستم که علوم و خدمات حکومتی من، از آنجا که خالص نیست، سودی به حالم ندارد، اما قدرت ترک این مناصب را نداشتم. تا اینکه در سرّ خود از خدا خواستم تا توان ترک این حجابها را روزیم گرداند. پس رفته رفته دلکندن از آنها بر من آسان شد (تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ص ۵۳۵).
پس از این تحول، سید حیدر به تمام مناصب دنیایی و علمی خویش، پشت نمود و به تصریح خودش با یک خرقه راهی سفر میشود. سالهای دراز بین عتبات عالیات و حرمین شریفین در رفت و آمد بود و به تناوب در آنها به اعتکاف، خلوت و ریاضت مشغول میشد. در این بین رنجها و بلایای بسیاری متحمل شد که فقر و مریضی کمترین آنهاست.
۳- مرحله سوم (گشایش قلبی و بروز مشاهدات):
سوالِ حقیقت و پافشاری سید حیدر بر تحصیل آن، دریچه قلب او را به حقایق مرسل هستی میگشاید و معارفی عمیق و بیکران را روزی او میگرداند. آنگاه به الهام الهی دست به قلم برده، حقایق مشهود خود را مینگارد. کتاب شریف «جامع الاسرار و منبع الانوار» یکی از این آثار است.
#سید_حیدر_آملی
#سرگذشت
@sooyesama
میرزا نورالله عمان سامانی ملقب به «تاج الشعراء» و متخلص به «عمان» از شعرای پرآوازهٔ آیینی است.
وی در سال ۱۲۵۸ ه.ق در سامان به دنیا آمد و به سال ۱۳۲۲ ه.ق در ۶۴ سالگی درگذشت.
نیاکان او همه از پارسیسرایان عصر خود بودهاند. پدرش میرزا عبدالله متخلص به «ذره» مولف «جامعالانساب» و جدش میرزا عبدالواهاب سامانی متخلص به «قطره» و عمویش میرزا لطفالله متخلص به «دریا» همگی از شاعران عهد ناصری بودهاند.
عمان سامانی تحصیلات ابتدائی را در مکتبخانههای محلی فرا گرفت و بعد به اصفهان عزیمت و در مدرسه «نیماورد» و «صدر» وارد شد و سالها نزد آخوند کاشی مشغول کسب علم بود.
عمان، مانند بسیاری از نیاکان خود در سلک تصوّف و عرفان بوده و در زمره ارادتمندان سعادتعلیشاه اصفهانی و ملاسلطان محمّد گنابادی (سلطانعلیشاه) از مشایخ سلسله نعمتاللهیه بود.
از آثار عمان سامانی میتوان به «گنجینة الاسرار»، «مخزن الدرّر»، «معراج نامه» و «دیوان اشعار» اشاره کرد.
در این میان، مثنوی «گنجینة الاسرار» یکی از جالبترین آثار عمان سامانی است، که به اسرار عرفانی واقعه عاشورا اشاره میکند. در این مثنوی نسبتاً کوتاه، نکتههای ظریفی از عشق و عرفان با بیانی هنرمندانه و گرم طرح شده است.
عمان را باید اولین شاعری نام برد که اشعار کربلایی را از قالب سوگ خارج کرد و در قالب حماسی آمیخته به عشق و عرفان ارائه نمود.
طبق برخی نقلها وی از مشایخ عرفان خویش دستورالعملی طلبید تا واقعه عاشورا را مشاهده نماید. پس از این شهود، داستان کربلا را از دیدگاه توحیدی به شعر سرود.
عمان سامانی در اواخر عمر به سامان بازگشت و آثار ارزندهای از خود به یادگار گذاشت. نقل است که پیکر او را در مسجد جامع سامان به خاک سپردند و بعدها بر اساس وصیتش به نجف منتقل و در وادی السلام مدفون گردیده است.
کتاب گرانقدر او «گنجینة الاسرار» با این ابیات آغاز میشود:
کیست این پنهان مرا در جان و تن
کز زبان من همیگوید سخن
این که گوید از لب من راز کیست؟
بنگرید این صاحب آواز کیست؟...
#عمان_سامانی
#سرگذشت
@sooyesama