eitaa logo
به سوی سماء
931 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
468 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
دعوت جوان‌های ما به علوم عقلی، بسیار مهم است؛ توجّهِ حوزه‌ها به علوم عقلی و بخصوص فلسفه، خیلی مهم است. بعضی از آقایانِ بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درسهای فلسفه و عرفان و این حرفها در قم زیاد شده. بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند؛ کمااینکه الان می‌بینیم بعضی از افرادی که در غیر قم به‌عنوان فلسفه‌دان شناخته میشوند و مطرح میشوند، اطّلاعاتشان از فلسفه سطحی است؛ نه اینکه اطّلاع ندارند امّا اطّلاعاتشان عمیق نیست، سطحی است؛ یک چیزی خوانده‌اند و یک اصطلاحی را بر زبان جاری میکنند؛ خب این خوب نیست.خوب است که در خود قم باشد، در حوزه‌ی علمیّه باشد. تهران هم همین‌جور؛ حوزه‌ی علمیّه‌‌ی تهران هم که یک روزی مرکز علوم عقلی بوده. امروز اگر چنانچه تدریس فلسفه و تدریس علوم عقلی در آن رواج پیدا بکند، این به نظر ما یک چیز بسیار خوب و مفیدی خواهد بود ان‌شاءالله. (دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی: ۹۷/۲/۳) https://eitaa.com/sooyesama
جوانی بر اثر جهالت از خانه مي‌گريزد، بعد که به آغوش پدر ومادر برمي‌گردد، بامحبت آنها مواجه مي‌شود؛ اين، توبه است. وقتی برمي‌گرديم به خانه رحمت الهی، خدا با آغوش باز ما را مي‌پذيرد. اين بازگشت را كه در رمضان، برای انسان مؤمن پيش می‌آيد، مغتنم بدانيم. ‌‌‌‌ (رمضان ۱۴۳۹) @sooyesama
در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و خواسته‌ها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابی‌حمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. ۱۳۸۷/۰۶/۳۰ @sooyesama @Khamenei_ir
مرحله‌ی بالای روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنی نگاهداری گوش و چشم و زبان و دل. ماه رمضان، فرصت مغتنمی است که انسان تمرین اجتناب از گناه کند. باید تصمیم بگیرید که گناه نکنید و وقتی تصمیم گرفتید، این کار بسیار آسانی خواهد شد. اجتناب از گناه، چیزی است که مثل یک کوه در چشم انسان جلوه می‌کند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار می‌شود. ۷۸/۷/۲۶ @sooyesama
غزل اهدایی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دومین کنگره شعر کتاب دفاع مقدس است که برای نخستين بار منتشر می‌شود: می‌کند آشفته‌ام، همهمه‌ی خویشتن کاش برون می‌شدم، از همه‌ی خویشتن می‌کشد از هر طرف، چون پر کاهی مرا وسوسه‌ی این و آن، دمدمه‌ی خویشتن پنجه درافکنده‌ام، در دل خونینِ خویش گرگ‌وش افتاده‌ام، در رمه‌ی خویشتن باده‌ی نابم گهی، زهر هلاهل گهی خود به فغانم از این، ملقمه‌ی خویشتن طفلم و بنهاده سر، بر سر دامان عشق تا کُندم بیخود از، زمزمه‌ی خویشتن مست و خرابم امین، بی‌خبر از بود و است از که ستانم بگو! مظلمه‌ی خویشتن @sooyesama
با حالت روزه‌داری یا حالت نورانیتِ ناشی از روزه‌داری، در شب‌ها و نیمه شب‌ها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت دیگری و معنای دیگری دارد. چیزی که انسان در چنین تلاوتی از قرآن فرا می‌گیرد، در حال متعارف و معمول نمی‌تواند به چنین تلاوتی دسترسی پیدا کند. @sooyesama
قلّه‌های شعر فارسی چه کسانی هستند؟ سعدی، حافظ، مولوی، فردوسی؛ اینها قلّه‌های شعر فارسی‌اند. شما ببینید شعر اینها که قلّه‌ی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهتهایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است... این هنر فاخرِ فوق‌العاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]... حافظ [همین طور]... بزرگانی مثل مرحوم علّامه طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر میکردند که اینها نشسته‌اند آن تفسیرها را نوشته‌اند و جمع کرده‌اند و تدوین کرده‌اند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است... فردوسی [همین طور]... در عمق داستان‌های فردوسی، حکمت گنجانده شده... لذا به فردوسی می‌گویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم می‌گوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است. مولوی که دیگر وضعش معلوم است؛ مولوی که یکسره عرفان و معنویّت و حقیقت و اسلام ناب و معرفت توحیدیِ خالص [است]؛ او هم این [گونه] است.این‌ها قلّه‌های شعر فارسی‌اند. (۹۸/۲/۳۰) @sooyesama
پروردگارا! شب‌های ماه رمضان سپری شد، روزهای ماه رمضان درنوردیده شد و ما نمی‌دانیم که در این روزها و شبهایی که گذشت، چه مقدار توانستیم ظرف وجود خودمان را از رحمت تو، از عنایت تو لبریز کنیم. «إن لَم تَکُن رَضِیتَ مِنّا فَالآنَ فَارضِ مِنّا»؛ پروردگارا! اگر تا این لحظه ما نتوانسته‌ایم رضایت و خشنودی تو را کسب کنیم، درخواست و تمنا می‌کنیم که در همین لحظه رضایت خودت را شامل حال ما بفرما. (۱۳۸۹/۰۶/۱۴) @sooyesama
من به «المعجم المفهرس» که نگاه کردم، ۸۸ بار تعداد دفعاتى که کلمه شیطان و مشتّقات آن در قرآن بکار رفته، دقیقا برابرِ تعداد دفعاتى است که کلمه‌ى ملائکه یا مشتّقات آن در قرآن به کار رفته است. یعنى از یک‌طرف همان شیطان است که شر آفرین، فسادآفرین است و از یک‌طرف ملائکه؛ یعنی قواى هدایت‌گر، کمک‌کننده و حفظ کننده‌ى نظام وجود در عالم و آدم است؛ و هر دو، به یک اندازه بکار رفته است! (۷۲/۱/۵) @sooyesama
در مباحث عرفان نظری، وحدت وجود که یکی از اصلی‌ترین مباحث عرفان است، در کلمات حافظ فراوان دیده می‌شود. البته باز هم نمی‌توانم خودداری کنم از اظهار تأسّف، از این‌که بعضی از نویسندگان و ادبای محقّقی که با وجود مقام والای تحقیق در ادبیات، از عرفان اطلاعی ندارند و در آن کاری نکردند، وحدت وجود را که به حافظ نسبت داده شده، به معنای همه‌خدائی که ناشی از عدم درک درست مسأله است، تعبیر کردند و آنرا جزو شَطَحیاتی دانستند که بر زبان حافظ، مثل بعضی از عرفای دیگر، صادر می‌شده و نه یک بینش و طرز فکر و جهان‌بینی. ۱۳۶۷/۰۸/۲۸ @sooyesama
در بخش تهذیب، من حرف دارم. در بخش تهذیب، کارهائى که به من گزارش شده، کارهاى تهذیبى نیست. مثلًا فرض کنید برگزارى اردوهاى فلان ربطی به تهذیب ندارد... البته حفظ قرآن و حدیث هم خوب است، اما انصافاً بحث تهذیب، این‌ها نیست... خیلى هستند قارى قرآنند، اما مهذّب هم نیستند. بایستى راه‌هاى تهذیب را پیدا کرد. درس اخلاق مهم است... باید این عرفان عملى را، این حالت سلوک را توى طلبه‌ها راه انداخت. ما همت کنیم، طلبه را اهل نماز شب کنیم... اگر این شد، به نظر من حوزه از جهت اخلاقى راه می‌افتد. بنابراین لازم است نظام جامع در همه‌ى این زمینه‌ها تهیه شود. (دیدار با اعضای شورای عالی حوزه علمیه قم، سال ۱۳۸۹) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
در مباحث عرفان نظری، وحدت وجود که یکی از اصلی‌ترین مباحث عرفان است، در کلمات حافظ فراوان دیده می‌شود. البته باز هم نمی‌توانم خودداری کنم از اظهار تأسّف، از این‌که بعضی از نویسندگان و ادبای محقّقی که با وجود مقام والای تحقیق در ادبیات، از عرفان اطلاعی ندارند و در آن کاری نکردند، وحدت وجود را که به حافظ نسبت داده شده، به معنای همه‌خدائی که ناشی از عدم درک درست مسأله است، تعبیر کردند و آنرا جزو شَطَحیاتی دانستند که بر زبان حافظ، مثل بعضی از عرفای دیگر، صادر می‌شده و نه یک بینش و طرز فکر و جهان‌بینی. ۱۳۶۷/۰۸/۲۸ @sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ششم ربیع‌الاول سال‌گرد رحلت عارف کبیر، سید علی قاضی است. حمد و ۱۱ توحید را به روح بلندش هدیه نماییم) @sooyesama
مقایسه دعای عرفه امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) | بافت اصلی دعای عرفه و روز عاشورا، عرفان و فناء و محو بودن در معشوق است... یک بُعد دیگر [از شخصیت امام حسین علیه‌السلام]، بُعد معنوی و عرفانی است که بخصوص در دعای عرفه به شکل عجیبی نمایان است. ما مثل دعای عرفه کمتر دعایی را داریم که سوز و گداز و نظم عجیب و توسّل به ذیل عنایت حضرت حق متعال بر فانی دیدن خود در مقابل ذات مقدّس ربوبی در آن باشد؛ دعای خیلی عجیبی است. دعای دیگری مربوط به روز عرفه در صحیفه سجادیه هست، که از فرزند این بزرگوار است. من یک وقت این دو دعا را با هم مقایسه میکردم؛ اوّل دعای امام حسین را می‌خواندم، بعد دعای صحیفه سجّادیه را. مکرّر به نظر من این طور رسیده است که دعای حضرت سجّاد، مثل شرح دعای عرفه است. آن، متن است؛ این، شرح است. آن، اصل است؛ این، فرع است.   به قضیه عاشورا و کربلا بر می‌گردیم. می‌بینیم این‌جا هم با این‌که میدان حماسه و جنگ است، اما از لحظه اوّل تا لحظه آخری که نقل شده است که حضرت صورت مبارکش را روی خاک‌های گرم کربلا گذاشت و عرض کرد: «الهی رضاً بقضائک و تسلیماً لأمرک»، با ذکر و تضرع و یاد و توسّل همراه است. از وقت خروج از مکه که فرمود: «من کان فینا باذلاً مهجته موطناً علی لقاءاللَّه نفسه فلیرحل معنا»، با دعا و توسل و وعده لقای الهی و همان روحیه دعای عرفه شروع می‌شود، تا گودال قتل‌گاه و «رضاً بقضائکِ» لحظه آخر. یعنی خود ماجرای عاشورا هم یک ماجرای عرفانی است. وقتی شما به بافت اصلی این حادثه حماسی نگاه می‌کنید، می‌بینید که عرفان هست، معنویّت هست، تضرّع و روح دعای عرفه هست.   شاید بشود قاطعاً گفت که همین معنویّت و عرفان و توسّل و فناء فی اللَّه و محو در معشوق و ندیدن خود در مقابل اراده ذات مقدّس ربوبی است که ماجرای عاشورا را هم این طور باعظمت و پُرشکوه و ماندگار کرده است. (۱۳۷۶/۹/۱۳) @sooyesama
شما وقتی تلاوت می‌کنید، چه کار می‌خواهید بکنید؟ قرآن را می‌خواهید نشان بدهید یا خودتان را می‌خواهید نشان بدهید؟ خب ماها که ضعیفیم؛ این‌که بکلّی خودمان را کنار بزنیم، از امثال بنده، آدم‌های ضعیف که برنمی‌آید؛ امّا حدّاقل توجّه داشته باشیم که هدف اصلی، مطرح کردن قرآن است... این در نوع تلاوت شما خیلی فرق ایجاد می‌کند. یک جاهایی آدم می‌بیند که این قاری‌های معروف بزرگی که هستند، این نکته بعضاً در کارشان مشاهده نمیشود. خب، فرض کنید تکرار [آیات] در یک آیاتی خوب است؛ امّا چه‌قدر تکرار؟ تلاوتی را من گوش می‌کنم، یک آیه‌ای که هیچ لزومی هم ندارد تکرار بشود، قاری این آیه را ده بار تکرار می‌کند! معنای این چیست؟ معنایش این است که این قاری موسیقی‌دان خوبی است، صدای خوشی هم دارد، می‌خواهد این را با شکل‌های مختلف بخواند... این، آن چیزی نیست که انسان از قاری توقّع دارد؛ خود قرآن یک اثر هنریِ خدایی و الهی است. (محفل انس با قرآن کریم؛ ۱۴۰۲/۱۲/۲۲) @sooyesama