eitaa logo
/ کوچه بن بست.../
348 دنبال‌کننده
493 عکس
132 ویدیو
0 فایل
شبها چقدر قدم زدن میچسبد... آدمی بعد از مرگ در عالم اعمال خود زندگی میکند #شهید_آووینی کانال اشعار سروش وطن پور👤 انتقادی بیشنهادی👇 @s_shab22
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از سلام جام تشهد گرفته‌ایم ما کُشتگان مَسلخ عشقیم، والسلام
فتنه میخیزد از این باد بلاخیز غریب دشمنان یکجا نشسته دوستان از هم جدا فصل تمییز خبیث از طیب(اتمام حجت) دنیا صراط آخرت است و در آن هرکسی با رشته حب به امام خویش بسته است. یکی چون شمربن ذی الجوشن،که امام کفر است، پیش می افتد و آنانرا به دنبال خویش میکشاند؛نه با رشته جبرکه از سر اختیار‌. چه سری است که در ان آرای اهل کفر متشتت«پراکنده»است اما ملت واحدی دارند؟ آنها یکایک را هرگز این جرئت نیست،اما چون باهم شوند و جسور و تهی مغزی چون شمربن ذی الجوشن میاندار شود،بیا و ببین چه میکنند! شرک همواره با تفرقه ملازم است، اما جلوه های فریب دنیا،آنانرا چون لاشخور هایی که بر یک جنازه اجتماع کنند بر جیفه«مردار»های بی مقدار شهوت و غضب گرد می آورد. اما بندگان شهوت اگر هم به امارت رسند خود کمتر امیری میکنند تا اطرافیان.ضعف نفس و جهالت بندگان شهوت را نیز به استخدام ارباب غضب میکشاند. https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
مقصد از عید تماشاست به دیدن برسیم مثل یک سیب الهی به رَسیدن برسیم مثل نوروز الهی نفسی تازه کنیم دم به دم دل بدهیم و به دمیدن برسیم خانقاهی است در این شور و در این جامه‌دران کاش یک شب به تبِ جامه دریدن برسیم عرفات است جهان مشعر القدس کجاست شاید امشب به مِنای طلبیدن برسیم برگ‌ها آینه چیدند به پیش من و تو پیش از افتادنمان کاش به چیدن برسیم هر چه گفتند و شنیدم زِ فردوس بس است باراِلها! نظری تا به چشیدن برسیم
گل اشکم شبی وا می شد ای کاش همه دردم مداوا می شد ای کاش به هر کس قسمتی دادی خدایا! شهادت قسمت ما می شد ای کاش
این بوی ناب وصال است یا عطر گلهای سیب است این نغمهٔ آشنایی بوی کدامین غریب است ؟ امشب از این کوی بن بست ، با پای سر می توان رست روشن ، چراغ دل و دست ، با نور « امن یجیب» است در سوگ گلهای پرپرگفتیم و بسیار گفتیم امروز می بینم اما ، مضمون گلها غریب است در مسجد سینه چندی است ، تا صبحدم نوحه خوانی است بر منبر گونه شبها ،‌ اینگونه اشکم خطیب است : « از سنگهای بیابان ، اینگونه ماندن عجب نیست ازما که همکیش موجیم ، اینگونه ماندن عجب نیست » خشکید جوی ترانه ، بی گریه های شبانه این نغمه عاشقانه ، سوز دلی بی شکیب است با اشتیاق زیارت ، یاران همدل گذشتند انگار تنها دل من ، از عاشقی بی نصیب است .