eitaa logo
صدای قران
47 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
176 فایل
کانال فرهنگی ،قرآنی،بصیرتی ومعنوی صدای قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ستاداقامه نماز زرند
🦋 شیبه هذلی به محضر حضرت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آمد و عرضه داشت: یا رسول الله من پیر شده‌ام و به اعمالی که پیش از این خود را به آن عادت داده بودم ـ همچون نماز و روزه و حج و جهاد ـ قدرتم وفا نمی‌کند، 🌳 بنابراین گفتاری به من بیاموز که خداوند مرا به آن سود بخشد و انجامش برایم سبک و آسان باشد. حضرت فرمودند: سخنت را بار دیگر بگو، 🦋 شیبه سه مرتبه سخنش را تکرار کرد. حضرت فرمودند: درخت و کلوخی در اطراف تو نماند مگر اینکه از باب ترحّم بر تو گریست، 🌳 هرگاه از نماز صبح فارغ شوی ده مرتبه بگو: سُبْحانَ اللّٰه العَظِيمِ وَبِحَمْدِهِ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، منزّه است خدای بزرگ و ستایش ویژۀ اوست و هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى بلندمرتبه بزرگ. 🦋 تا خدا به برکت این دعا تو را از کوری و دیوانگی و خوره و پیسی و پریشانی و تباهی عقل عافیت دهد. 🌳 شیبه گفت: یا رسول الله این برای دنیای من است، برای آخرت من چیزی بفرما، فرمودند: بعد از هر نماز بگو: 🦋 اللّٰهُمَّ اهْدِنِي مِنْ عِنْدِكَ، وَأَفِضْ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَانْشُرْ عَلَيَّ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَأَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْ بَرَكاتِكَ . خدایا مرا از سوی خود راهنمایی کن و از احسان خود بر من جاری فرما و رحمتت را بر من بگستران و از برکاتت بر من نازل کن. 🌳 آنگاه حضرت فرمودند: اگر بنده بر این عمل مواظبت کند و آن را عمداً تا وقت مردن ترک نکند چون به صحرای محشر درآید هشت در بهشت برای او گشوده می‌شود که از هر دری که بخواهد وارد شود. 📚 ثواب الاعمال، ص ۳۴۳. 🌷ستاداقامه نماز زرند🌷, شماهم ،مبلغ نمازباشید👇 https://eitaa.com/namazezarand1400
۳۰ تیر ۱۴۰۱
هدایت شده از ستاداقامه نماز زرند
| دو ركعت عشق 📿 خانم فريده مصطفوى دختر رضوان الله علیه می گوید پدرم براى من تعريف كردند: [در سال 1342 وقتی پاسبان های شاه مرا از قم در نیمه شب دستگیر کردند و مخفیانه با سرعت مرا به سمت تهران می آورند] 💧 در بین راه من گفتم كه نماز [ ِصبح] نخوانده ام. يك جايى نگهداريد كه من وضو بگيرم. گفتند: ما اجازه نداريم. گفتم : شما كه مسلح هستيد و من اسلحه ندارم. 📿 به علاوه شما همه با هم هستيد و من يك نفرم. كارى كه نمى توانم بكنم. گفتند: ما اجازه نداريم. 💧 فهميدم كه فايده اى ندارد و اينها نگه نمى دارند. گفتم : خوب؛ اقلاً نگه داريد تا من تيمّم كنم. اين را گوش كردند و ماشين را نگه داشتند. امّا اجازه پياده شدن به من ندادند. 📿 من همين طور كه توى ماشين نشسته بودم از توى ماشين خم شدم و دست خود را به زمين زدم و تيمّم كردم. نمازى كه خواندم پشت به قبله بود چرا كه از قم به تهران مى رفتيم و قبله در جنوب بود. 💧 نماز با و پشت به و ماشين در حال حركت ! اين طور خود را خواندم. شايد همين دو ركعت من مورد رضاى خدا واقع شود. 📚 علی احمدپور ، نماز خوبان ، داستان 39. 🌷ستاداقامه نماز زرند🌷, شماهم ،مبلغ نمازباشید👇 https://eitaa.com/namazezarand1400
۲۳ مرداد ۱۴۰۱